در حال بارگذاری ...

دو شعر زیبای تقریبی

 
وحدت تقیه نیست برادر! تفکّر است 
اندیشه ای که در جریانِ تطوّر است 
 
از شدّتِ جهالتِ اربابِ فرقه ها 
انگشت بر دهانِ جهان از تحیّر است 
 
خنجر کشیده اند به حلقومِ اتّحاد 
این فکر نیست، جلوه ای از یک تحجّر است 
 
گفتند اهلِ بیت حریمِ خداست دل 
این خانه ی خداست که غرقِ تنفّر است؟ 
 
با نامِ دین همیشه به دین ضربه می زنند 
از دستِ این گروه دلِ مؤمنین پر است 
 
با پوندِ انگلیس دم از شیعه می زنند 
این نیست حرف شیعه که نوعی تمسخر است 
 
دشمن دلش نسوخته هرگز به حال دین 
حالا اگر که سوخته جای تدبّر است 
 
حالا که امر کرده به وحدت ولیِّ امر 
تنها دلیلِ فتنه گری ها تکبّر است 
 
در خانه هست یک کس و یک حرف هم بس است 
این بارِ آخر است که کارم تذکّر است...!!! 
**********************************************
صفین یعنی این که قرآن هم 
برضد قرآن میشودگاهی! 
وقتی بیفتد دست نا اهلان 
خود میشود یک راه گمراهی 
تاکی ببینم در لباس دین 
هی روضه خوانی های دشمن را 
تاکی ببینم بر سرشیطان 
عمامه های مارک لندن را 
شور تبری دارم اما نه 
پای دلم بسیار می لنگد 
دشمن شده دلسوز دین من 
یک جای کار انگار می لنگد 
تاریخ را هی خواندم ودیدم 
مولا جوانمردیست افتاده 
حتی زن و فرزند دشمن را 
با عاشقی یک عمر نان داده 
مولای ما مولای خوبی هاست 
نه رسم ما نامردکوبی نیست 
توهین به دشمن هایمان حتی 
در مسلک ما چیز خوبی نیست 
این رسم دشمن بوده که دین را 
بی جنگ وخونریزی نمیخواهد 
پشت نوای سرخ "وا اسلام" 
جز تفرقه چیزی نمیخواهد 
از سر بریدن ها دلم خون است 
بیزارم از دشنام بعضی ها 
بیزارم از "بیزاری از وحدت" 
بیزارم از اسلام بعضی ها 
امروزهم برنیزه ها کردند 
مکارها با حیله قرآن را 
مولا هنوز انگار میگرید 
افراط وتفریط رفیقان را...! 
 

 




نظرات کاربران