من متعقدم که انقلاب اسلامی در ایران، اولین شکست کفر به دست اسلام از آغاز جهانی شدن کفر به شکل تمدن غربی است.
حجة السلام مهدی طالعی
هرگونه مسامحه و کوتاهی در شناسایی دقیق شرایط حاضر، فقط درد و رنج امت اسلام را زیادتر و طولانی تر می کند و آن روزی را به تاخیر می اندازد که اسلام بتواند به تنهایی سرنوشت بشریت را کنترل و هدایت کند. کفر جدید در مظاهر زیبای علم ، فلسفه ، تکنولوژی، دموکراسی و پیشرفت تجلی می کند واین نوع کفر یک اعتماد ظاهری به "خدا" را نیز حفظ کرده است!!.من متعقدم که انقلاب اسلامی در ایران، اولین شکست کفر به دست اسلام از آغاز جهانی شدن کفر به شکل تمدن غربی است.
این کتاب جلد دوم مجموعه بحث هایی است که استاد خسروشاهی تحت عنوان "مسائل نهضت های اسلامی" نشر می دهد و جلد اول در مورد دیدگاه های دکترکلیم صدیقی در رابطه با مسائل و مشکلات نهضت های اسلامی معاصر است. و جلد دوم آن همین کتاب است که توسط اقای خسروشاهی ترجمه و با مقدمه ی مختصر و مفیدی ایشان چاپ شده است. این کتاب دویست صفحه ای چون جلد دوم حساب می شود فهرست مطالب آن از شماره7 شروع و با شماره 15 ختم می شود و عناوین این فصول به ترتیب این چنین است: تاریخ اسلام در مرحله ای جدید، انقلاب اسلامی ایران :اهداف و دستاوردها، گزارش کمیته های سمینار انقلاب اسلامی ایران:دستاوردها ومشکلات، تصویرکلی وچارچوب تبلیغات درحکومت اسلامی، اینده حرمین وتجدید قدرت سیاسی اسلام،پیدایش حکومت اسلامی وتقریب بین مسلمانان،نهضت اسلامی و نظم نوین جهانی ،امت اسلامی و پی آمدهای مساله سلمان رشدی، وحدت و نهضت جهانی اسلام.
نویسنده می گوید: نمونه رهبری امام خمینی در ایران بهترین الگویی است که دیگران نیز باید از آن پیروی کنند. اولین نقطه ای که نبرد درآن جا به پیروزی رسیده است و به تشکیل دولت اسلامی منجر شده است ایران کنونی است که باید رهبری این مبارزه جهانی برای تشکیل امت واحده را به دست بگیرد. ایشان معتقد است تمام اختلافات و تفرقه ها و مصائب دنیای اسلام از ملی گرایی و ناسیونالیسم سرچشمه می گیرد و علاوه بر این دولت های سر کار آمده اند که بر پایه ترکیبی از استبداد داخلی و پشتیبانی خارجی به بقای خود ادامه می دهند در حالی که این دولت ها هیچ ریشه ای در تاریخ اسلام و تاریخ مردم خود ندارند و باید نابود شوند.
ایشان در ص138 می نویسد: امام خمینی به دلائلی که حدس آن چندان هم دشوار نیست شاید در قالب کلام چنین نفرموده اند امام واقعیت امر این است که ایشان اکنون خلیفه الرسول یا چانشین پیغمبر است.
در صفحه صفحه ی این کتاب، مقایسه ای بین اندیشه سیاسی اجتماعی اهل سنت و اندیشه سیاسی اجتماعی امام صورت می گیرد و با ذوق وسلیقه خاص نویسنده که از عقلانیت انقلابی و مبارزاتی ناشی می شود ظرافت های قدرت سیاسی اسلام را بر رخ صفحات ترسیم می کند که برای آشنایی خواننده عزیز با اندیشه غیر ایرانی ها نسبت امام و انقلاب بسیار شگفت انگیز و جذاب است. به خصوص فصل 11 و 12 کتاب بسیار شور انگیز و معرفت بخش است.