عده ای به شدت اصرار دارند تا تصویری از جناب ابوحنیفه در افکار عمومی ترسیم نمایند که گویی وی در تقابل با اهل بیت «ع» بوده و تمام رفتار او در جهت رو در رویی با این بزرگواران بوده است! اما با ورق زدن برگهای تاریخ به راحتی می توان دریافت حقیقت چنین نیست. این نوشته در پی این است که چهره واقعی جناب ابوحنیفه در رابطه با اهل بیت«ع» را به نمایش بگذارد.
عده ای به شدت اصرار دارند تا تصویری از جناب ابوحنیفه در افکار عمومی ترسیم نمایند که گویی وی در تقابل با اهل بیت «ع» بوده و تمام رفتار او در جهت رو در رویی با این بزرگواران بوده است! اما با ورق زدن برگهای تاریخ به راحتی می توان دریافت حقیقت چنین نیست. این نوشته در پی این است که چهره واقعی جناب ابوحنیفه در رابطه با اهل بیت«ع» را به نمایش بگذارد.
جناب ابوحنیفه و امام علی «ع»
جناب ابوحنیفه حضرت علی «ع» را در تمامی جنگهایی که در زمان ایشان به وقوع پیوست، اعم از جمل و صفین و نهروان، علی«ع» را بر حق می دانست.
از وی راجع به جنگ جمل پرسیده شد. گفت: «علی«ع» در آن جنگ به عدالت رفتار کرد و آگاه ترین مردم در برابر اهل بغی بود.»(1) در مورد دیگرگفته است: «احدی را علی«ع» نکشت، مگر این که علی سزاوارتر بود.»(2) وی در باره ناکثان می گوید: «امیرالمؤمنین علی«ع» طلحه و زبیر را بعد از نقض عهد و پیمان کشت»(3) . همچنین از وی نقل شده است که روزی به اصحابش گفت: «من اهل شام را مبغوض می شمارم و اگر با لشکر علی «ع» و معاویه مواجه شوم، لشکر علی(ع) را انتخاب می کنم.»(4)
جناب ابوحنیفه می گوید: تفاوت من با اهل حدیث در این است که آن ها به فضائل اهل بیت «ع»اعتراف نمی کنند؛ ولی من اعتراف می کنم، همین طور آنان خلافت علی «ع» را ثابت نمی دانند و من ثابت می دانم»(5)
جناب ابوحنیفه و امام حسین«ع»
عبدالجلیل قزوینی در النقض به شرکت ابوحنیفه در عزاداری امام حسین«ع» اشاره می کند. وی در جواب مؤلف ناشناس «بعض فضائح الروافض» که می گوید یکی از بدعتهای شیعیان این است که در سالگرد شهادت امام حسین«ع» به سر و سینه می زنند و به عزاداری می پردازند، می گوید: این سنت اختصاص به شیعه ندارد و بزرگان اهل سنت، ازجمله ابوحنیفه و شافعی، این سنت را رعایت کرده و این طریقه را نگاه داشته اند.(6)
روابط جناب ابوحنیفه با امام باقر«ع»
جناب ابوحنیفه هم عصر امام باقر «ع» و امام صادق«ع» بوده است. امام باقر«ع» در اکثر منابع شیعی و سنی به عنوان استاد ابوحنیفه مطرح شده است. روایات وی از امام باقر«ع» در مواردی از مسانید وی دیده می شود. ابن حجر هیثمی سه نفر از اهل بیت«ع» را از استادان جناب ابوحنیفه می داند: امام باقر، امام صادق و زیدبن علی.(7)
ابوحنیفه دو سال در مدینه مقیم می شود و جمله معروف او که می گوید اگر این دو سال نبود هلاک می شدم: «لولا السنتان لهلک النعمان»(8)، نشان دهنده این است که او از امام باقر«ع» استفاده وافر برده است. آلوسی می گوید: «هذا ابوحنیفة وهو من اهل السنة یفتخر ویقول بأفصح لسان: لولا السنتان لهلک النعمان.» (9)
روابط جناب ابوحنیفه با امام صادق«ع»
اسد حیدر در کتاب :«الامام الصادق والمذاهب الاربعة»رابطۀ ابوحنیفه با امام صادق «ع» را چنین بیان می دارد:
ابوحنیفه با امام صادق علیه السلام روابط بسیار داشت و بسیارى از مسائلش را از او مىپرسید، و در برخوردها نهایت ادب و احترام را رعایت مىکرد و همواره خطاب او به امام این بود: اى فرزند رسول خدا «ص» فدایت گردم.
از جناب ابوحنیفه روایت شده است که در مورد امام صادق«ع» می گفت: «در علـم و عبادت و پرهـیزگـاری برتر از جعفـربن محمد«ع» هیچ چشمـی ندیده، هیچ گوشی نشنیده و به قلب هیچ بشری خطور نکرده است.» (10)
در منابع شیعی و سنی آمده است که ابو حنیفه بسیار تحت تأثیر شخصیت و مقام علمی امام صادق«ع» بوده است. حسین بن زیاد روایت کرده که شنیدم از ابوحنیفه سؤال شد: فقیه ترین کسی که دیدی چه کسی بوده است. وی گفت: جعفربن محمد (11)
علاوه بر منابع شیعی، بسیاری از منابع اهل سنت نیز امام صادق«ع» را از استادان جناب ابوحنیفه می دانند. (12) ابوزهره جمله «لولا السنتان لهلک النعمان» را در مورد امام صادق«علیه السلام» می داند و می گوید احتمالاً این دو سال همان دو سالی است که وی از نزد ابن هبیره به حجاز مهاجرت و فرار نمود و در آنجا دو سال نزد امام صادق«ع» شاگردی کرد.
در یکی از روایاتی که حاکی از احترام و ارادت جناب ابوحنیفه به امام صادق«ع» است، آمده است:
ابوحنیفه به در منزل امام صادق«ع» آمد. امام از خانه خارج شد، در حالی که به عصا تکیه داده بود. ابوحنیفه به حضرت گفت: ای اباعبدالله، این عصا چیست؟ سن و سال شما اقتضا ندارد که به عصا نیاز داشته باشید. امام فرمود: بلی، اما این عصای رسول خدا«ص» است و می خواهم به آن تبرک بجویم. ابوحنیفه گفت: اگر می دانستم که این عصای رسول خدا«ص» است، بلند می شدم و آن را می بوسیدم. امام فرمود: سبحان الله! و آرنج ابوحنیفه را کشید و فرمود: ای نعمان! تو می دانی که این [موی من] از موی رسول خدا«ص» و این [پوست من] از پوست رسول خدا«ص» است، پس چرا نبوسیدی؟ ابوحنیفه خم شد تا دست امام را ببوسد، و دست خود را از آستینش بیرون کشید، دست امام را فشار داد و وارد منزل امام شد. (13)
اعتماد ابوحنیفه به احادیث منقول از اهل بیت«ع»
جناب ابوحنیفه به احادیث منقول اهل بیت به راحتی اعتماد می کند و حتی در پی بررسی سلسله سندی آنها بر نمی آید. ابو زهره می گوید:
ابوحنیفه حدیث را به صورت منقطع از امام باقر«ع» نقل می کند که سندش از خود ایشان تجاوز نمی کند. ابوحنیفه حدیث را به این صورت از کسی نمی پذیرد مگر اینکه آن شخص از جهت ثقه بودن و اطمینان در نزد وی منزلتی یگانه داشته باشد؛ زیرا این (روایت از امام باقر) در حقیقت تلقی علم است نه صرفاً تلقی روایت. (14 )
مرجعیت علمی اهل بیت «ع» نزد جناب ابوحنیفه
برخی روایات منقول در منابع شیعی حاکی از این است که ابوحنیفه اهل بیت«ع» را به عنوان مرجع علمی می پذیرفته و در برابر سخنان ایشان موضع مخالف نمی گرفته است. به عنوان نمونه، در کافی روایتی از معاویة بن عمار نقل شده است که بر اساس آن، ابوحنیفه با شنیدن حکم مسئله ای در باب ارث از امام صادق«ع»، از نظر خود بر می گردد و به فرموده امام«ع» گردن می نهد.(15)
حسن بن زیاد لؤلؤی از ابوحنیفه در باره احاطه علمی امام صادق«ع» نقل می کند: ایشان در جواب کسی که پرسید امام کیست؟ ابوحنیفه گفت: او جعفربن محمد است.(16)
همچنین در منابع شیعی ابوحنیفه در سلسله روایت های اهل بیت «ع» قرار گرفته است.این امر این نکته می رساند که ابوحنیفه برای بدست آوردن پاسخ مسایل خود به اهل بیت (ع) مراجعه می کرده و حاکی از پذیرش مرجعیت علمی اهل بیت (ع) نزد این امام با عظمت اهل سنت است.(17)
روابط جناب ابوحنیفه با شیعیان
در سیره و رفتار ایشان تعامل و مراوده با شیعیان و شاگردان اهل بیت «ع» و پیروان آنان مشاهده می شود و از حضور ایشان در جلسات آنان، گزارش هایی موجود است. البته در این زمینه روایات گاهی متناقضند. برخی روایات در کتب شیعی حکایت از روابط تنش آلود ابوحنیفه و شیعیان دارند.(18) برخی دیگر روابط دوستانه و مسالمت آمیز را گزارش کرده اند. (19) به نظر می رسد که ابوحنیفه رفتار مسالمت آمیز و مثبت با شیعیان و شاگردان اهل بیت «ع» داشته است.
منابع:
1 - موفق مکی، مناقب ابی حنیفه، ج 2، ص 160
2 - مکی، موفق، مناقب ابی حنیفه، ج 2، ص 24
3 - اسدحیدر، الامام الصادق والمذاهب الاربعة، ص 319
4 - اسدحیدر، الامام الصادق والمذاهب الاربعة، ص320
5 - امام صادق و مذاهب چهارگانه تالیف: اسد حیدر، مترجم حسن یوسفى اشکورى، ص 320
6 - عبدالجلیل قزوینی، النقض، ص402
7 - ابن حجر هیثمی، الخیرات الحسان، صص74 و 93 و 121
8 - به نقل از: شاه ولی الله دهلوی، التحفة الاثناعشریه، ص8
9 - شیخ طوسی، رجال الطوسی، ص25؛ مصطفی شکعه، الائمة الاربعة، ص51
10 - حیدر اسد، الامام الصادق ومذاهب الاربعة،ج1، ص53.
11 - به نقل از: ابن شهر آشوب، مناقب آل ابیطالب، ص378
12 - شاه ولی الله دهلوی، تحفة الاثناعشریة، ص8؛ عمربن بحر الجاحظ، رسائل الجاحظ، ص106؛ ابن حجر هیثمی، الصواعق المحرقة، ص120؛ ابوالعباس احمد بن یوسف القرمانی، أخبار الدول و آثار الاول؛ احمدحسن الباقوری، علی(علیه السلام) امام الائمة، ص48؛ میرشمس الدین محمد سامی الأرنبوری الرومی، قاموس الـأعلام، ج3، ص1821؛ محمد ابوزهره، ابوحنیفة، ص72؛ همو، الامام الصادق(علیه السلام)، ص31.
13 - علامه مجلسی، بحارالانوار، ج10، باب13، ص222، حدیث23
14 - محمد ابوزهره، ابوحنیفة، ص165.
15 - کلینی، الکافی، ج7، ص19
16 - شیخ طوسی، رجال، ص 91
17- محمدبن یعقوب کلینی، کافی، ج/7/242; شیخ صدوق، رجال، ج 2/51; همو الخصال، 316; شیخ طوسی، تهذیب الاحکام، ج 6/ 177.
18- محمدتقی مجلسی، بحارالانوار، دارالکتب الاسلامیه، تهران، 1374، ج 10/74; رجال کشی، تصحیح مصطفوی، 1348، ج 2/26; طبقات السنیة، تراجم الحنفیه، ج 1/119، دارالرفاعی، ریاض، 1403 هـ .
19 - محمدبن محمدبن النعمان، مفید، الاختصاص، دارالمفید، بیروت، 1414 هـ/203; الارشاد/160; الامالی، /73موفق مکی، پیشین، ج 2/18.