در حال بارگذاری ...

یک درسی با آقای مولوی اسحاق مدنی داشتیم. ایشان وقتی نام اهل بیت بخصوص امام حسین «ع» می آمد، با یک خلوص و پاکی خاصی اشک از چشمانش جاری می شد

*سعید حسینی
 
تصویر ذهنی ام اشتباه بود! 
در دانشگاه مذاهب اسلامی درس می خواندم. شیعه و سنی در این دانشگاه حضور داشتند. چه دانشجو و چه استاد. در رشته فقه حنفی، شافعی و حنبلی قبول شدم که در واقع فقط فقه حنفی و شافعی تدریس می شد! این مسئله باعث شد که این دغدغه را پیدا کنم که ببینم سُنّی ها چه کسانی هستند و چه می گویند و ... در حالی که قبلا تصویر ذهنی خاصی از اهل سنت داشتم که بعدا با ارتباط مستقیم با آنان فهمیدم که تصویر ذهنی ابتدایی ام اشتباه بوده است. 
یک درسی با آقای مولوی اسحاق مدنی داشتیم. ایشان وقتی نام اهل بیت بخصوص امام حسین «ع» می آمد، با یک خلوص و پاکی خاصی اشک از چشمانش جاری می شد. این باعث شد که نگاه اهل سنت به اهل بیت را که عامه مردم از آن بی خبرند، برایم دغدغه شود و سعی خودم را در زندگی بر این بگذارم که مردم را از محبت اهل سنت به اهل بیت آگاه کنم. 
نمیشود شیعه علی «ع» قائل به وحدت نباشد! 
در دانشگاه ما هم بودند کسانی که افراطی بودند. بعضی از آنها در حالی که اهل سنت هم در دانشگاه حضور داشتند، اصرار داشتند که در ایام فاطمیه از اصطلاح «شهادت حضرت زهرا» در پلاکاردها استفاده کنند و کردند. یکی از دانشجویان اهل سنت هم پلاکارد را پاره کرد و اوضاع وخیم شد. یکی از بچه ها ما را در بسیج دانشجویی جمع کرد و گفت: ما در دانشگاهی درس میخوانیم که برای دغدغه حضرت آقا شکل گرفته و ما برای تقریبی بودن باید به عقاید و مقدسات اهل سنت احترام بگذاریم. طبق نظر آقا اتفاقا ولایت امیرالمومنین «ع» بدون تقریبی بودن امکان پذیر نیست. نمی شود کسی ادعای تبعیت از حضرت علی «ع» را داشته باشد و قائل به وحدت نباشد. 
از وقتی ما احترام به مقدسات اهل سنت را مدنظر قرار دادیم، الحمدلله اوضاع رو به بهبودی رفت. 
دیگر دلش برای شیعه نرم نمی شود! 
آیت الله تسخیری آمده بود دانشگاه ما. تعریف می کرد که چند سال پیش به کنفرانس وحدت اسلامی در مالزی رفته بودم. علمای اهل سنت از کشورهای مختلف سخنرانی کردند و بعد از من به عنوان نماینده شیعه برای سخنرانی دعوت کردند. گفتند قبل از اینکه ایشان سخنرانی کنند یک کلیپ می خواهیم پخش کنیم. در کلیپ مقبره ابولولو در کاشان و طلبه ای با عمامه ای بزرگ که دارد به خلیفه دوم بی احترامی می کند، نشان داده می شد. این کلیپ را نشان دادند و بعد گفتند آقای تسخیری بفرمایید بالا! فضا خیلی سنگین شده بود. من رفتم بالا و گفتم افراطی گری بین همه مذاهب وجود دارد. من هم میتوانم کلیپ هایی که سر شیعیان را می برند به شما نشان دهم.
بعد از این اتفاق این برای من دغدغه شد که چرا باید در مملکت ما چنین اتفاقاتی بیفتد؟ وقتی به ایران برگشتم قضیه را طی نامه ای برای حضرت آقا تعریف کردم. ایشان دستور دادند که مقبره ابولولو بسته شود. الحمدلله بعد از بسته شدن این مقبره فضا بهتر شد ولی هرکسی که آن کلیپ را دیده باشد دیگر با حرف من و امثال من نسبت به تشیع نرم نمی شود! او از دست رفت و دیگر برنمی گردد! متاسفانه اینها از لطماتی است که از نبود رویکرد تقریبی بین مذهبی های خود می خوریم. 

     




نظرات کاربران