در حال بارگذاری ...

مرحوم شیخ مصطفی رهنما که رهبر انقلاب به حق ایشان را«نادر و تحسین برانگیز» نامیدند. متاسفانه همچون بسیاری دیگر ازشخصیت های انقلابی هم در جامعه ایرانی و هم در حوزه علمیه ناشناخته مانده اند. این مصاحبه با سرکار خانم دکتر فروز رجایی فر رئیس ستاد پاسداشت شهدای نهضت جهانی اسلام، گوشه ای از ابعاد فکری و علمی آن روحانی مجاهد را می نمایاند.

در قضیه فلسطین جوان بودند
ایشان با توجه به سن زیادشان و ضعف پیری و بیماری که دوچندانش می کرد ، نظم شدیدی داشت. با توجه به اینکه سابقه ی فعالیت های ما در مقایسه با ایشان قابل طرح نبود ولی در کمال تواضع برخورد میکردند بخصوص نسبت به جوان های دانشجو بسیار احترام قائل بودند.
علیرغم کهولت سنشان شرکت مستمر در جلسات حامیان فلسطین به نام "تشکل های فعالان حامی فلسطین"که ماهی یک یا دوبار تشکیل میشود؛ و هم در "جمعیت دفاع از فلسطین" که کمیسیون های مختلفی از جنبه سیاسی بین المللی در موضوعات مختلف طرح و بحث میشود. با توجه به سن زیاد ایشان، به روز بودند و تحلیل های با درایت ارئه میکردند. و مثلا پیشنهاد می دادند امسال روز قدس این کار را کنیم آن کار را کنیم. همایش بگذارید، فلان جلسه را بگذارید، مثل یک جوان فعال نظر می دادند. علاوه بر این در بعضی مواقع که اتفاق خاصی افتاده بود و حساسیت ایجاد شده بود، بیانیه می آوردند و خودشان تکثیر میکردند و به اعضای جلسه می دادند و قرائت میکردند .با توجه به اینکه این نوع کار نیاز به آنلاین بودن دارد و این ناشی از دغدغه ایشان نسبت به قضایای فلسطین بود و همیشه می گفتند حسرت میخورم که چرا نمیتوانم حضوراً در فلسطین مبارزه کنم.
یک شخصیت وحدت گرا
ایشان جزو اولین کسانی هستند که یک NGO مستقل را در قضیه فلسطین ایجاد کردند و در خانه خودشان آن را اداره میکردند. این در صورتی است که الان به ما بگویند میگوئیم چقدر پول میدهند ، جا داریم یا نه و ...
شخصیت ایشان را به حق میتوان یک شخصیتی وحدتی نامید. بخصوص بعد از قضایای سوریه که ما در زمینه وحدت میان فعالان جهان اسلام دچار مشکل شدیم. به تشکل های مردمی که در ایران نسبت به حماس و خط مقاومت تردید میکردند، به شدت موضع دفاع میگرفتند، حتی بعضی مواقع برای ما هم توجیه خاصی نداشت. امسال که در ماه مبارک رمضان، افطار حماس بصورت خیلی محدود و در تهران برگزار شد، ( حدود 20 – 25 نفر) ایشان تشریف آوردند. به اندازه خوردن یک استکان چای و خرما با توجه به سن زیادشان و گفتند ما منزل مهمان داریم ولی به دلیل اهمیت دادن به این موضوع شرکت کردم. و میگفتند حماس یک سرمایه برای مقاومت است و پایگاه مردمی نیز دارد و در محاسبات ما در فلسطین قابل حذف نیست.
ترجمه کتاب فلسطین در زمان مصدق
خاطره : در یک جمعی بودم که ایشان مسئله کتاب اکرم زعیتر " القضیه الفلسطینیه " را مطرح کردند. ایشان گفتند: اوایل دهه 40 آن کتاب را سفیر اردن به من هدیه کردند و من ترجمه شده این کتاب را خدمت دکتر مصدق بردم وایشان بسیار خوشحال شدند؛ این کتاب برای اولین بار قضیه تشکیل اسرائیل و مظالمی که به فلسطین شده بود را مطرح کرده بود؛ دکتر مصدق 800 تومان که مبلغی زیادی بود را به من داد و گفت از این کتاب تکثیر و به صورت مجانی چاپ کن. این در صورتی است که در آن سالها به علت خفقانی که توسط حکومت بود کسی این مسائل را مطرح نمی کرد و مردم در غفلت بودند و نمیشود این را با الان مقایسه کرد که شاید ما در سال ده ها همایش درباره فلسطین میگذاریم.
دختر آمریکایی شهید شد من نشدم!
ایشان به شدت علاقه به راشل کوری داشت ( دختر 22 ساله آمریکایی که زیر بولدوزری که در حال تخریب خانه های فلسطینیان بود به شهادت رسید ) نام نوه خود را هم راشل کوری نامیده بود. و حسرت می خوردند و در حال گریه میگفتند یک دختر از آمریکا میرود فلسطین و شهید میشود و من هنوز زنده هستم و فلسطین هم در حال اشغال. اسم تمام فرزندانشان را به اسم انقلابیون جهان گذاشتند.
قضیه فلسطین متن زندگی ایشان بود و در همه احوال در زندگی ایشان جاری و ساری بود. 
مردم و فلسطین آزاد را ندیدم

همسر ایشان گفتند: در آخرین لحظات که به شدت حالشان بد بود، تنها چیزی که می گفتند این بود که خدایا فلسطین را آزاد کن. گریه میکردند و میگفتند که من مُردم و فلسطینِ آزاد را ندیدم و این آخرین کلمات ایشان بودند.
در جلساتی که شرکت می کردند نکاتی را به دستگاه دیپلماسی گوشزد میکردند که عمدتا ناشی از جوگیری در فضای رسانه ای نبود و یک موضوع کاملا فکرشده و تامل شده بود.ایشان در زمینه اشغال فلسطین توسط رژیم اشغالگر قدس تحقیق حقوقی کرده بودند و میگفتند رژیم غاصب صهیونیستی درست است زیرا این رژیم سال 1948 تاسیس شده و در آن زمان سازمان ملل بخشی از اراضی را برای اینها به رسمیت شناخته و بخشی را به فلسطینیان داده و بخشی را هم بین المللی اعلام کرد که قدس جزو آن می باشد. این در حالی است که در پی جنگ 1967 که اسرائیل بخش خودش را گسترش داد، قدس هم جایی بود که گرفت. از نظر سازمان ملل این رژیم اشغالگر قدس است. و شورای امنیت قطعنامه صادر میکند مبنی بر اینکه رژیم اشغالگر قدس نباید در بافت آنجا صدمه بزند و در واقع این یعنی اینکه این رژیم تنها اشغالگر قدس است نه غاصب تمام سرزمین فلسطین. و میگفتند باید به رادیو و تلویزیون تذکر داده شود که به جای رژیم اشغالگر از رژیم غاصب صهیونیستی استفاده شود.و دوما واکنش به طرح دودولتی بود که حتی در نگاه رسانه ها و مسئولین ما هم با لحن مثبتی از آن یاد میشد و این را پیشرفتی برای ملت فلسطین می نامند که با واکنش رهبری مبنی بر فلسطین از نهر تا بحر خنثی شد.وجود ایشان برای ما که در فضای راحتی نسبت به قضیه فلسطین موضع میگیریم الگو بود که در قبل از انقلاب بخاطر مواضع شان شکنجه فراوانی شده بودند.
مظلوم و ناشناخته بودند
رسانه هایی که متعلق به انقلاب بوده و ادعای تریبون حزب الله را دارند نسبت به ایشان کم توجهی کردند. شخصیتی که میتوانست نماد یک ایرانی انقلابی، یک روحانی انقلابی، یک مسلمان وحدوی باشد. سال پیش که همایشی برای تجلیل از ایشان برگزار شد، رسانه ها به دادن یک گزارش اکتفا کردند و بقیه نیز همان را در سایتهایشان کپی کردند، و حتی بعد از فوتشان در قطعه نام آوران نیز دفن نشدند. این باعث میشود مثلا "مادر ترزا" ساخته شود یا یک دختر 17 ساله پاکستانی نماد بشود. چرا ؟ چون ما داشته هایمان را به دنیا معرفی نمیکنیم.کجای دنیا مثل رهنما داشت ؟
این تجربه ای باشد که با بسیاری از کسانی که الان در گوشه خانه دارند خاک میخورند و سرشار از تجربه و یادگار انقلاب ما هستند توجهی نمیشود.

   




نظرات کاربران