در حال بارگذاری ...

*سرباز روح الله رضوی
شاید اگر بنا باشد تنها یک وجه بارز و متمایز برای حرکت کاروان جهانی الی بیت المقدس ذکر شود، می بایست به نگاه وحدت گرایانه حاکم بر این حرکت اشاره کرد
 به جرات می توان ادعا کرد که در هیچ کدام از حرکت های مردمی شکل گرفته بر سر مساله فلسطین چنین طیف وسیع فکری از فعالین در کنار هم جمع نشده بودند. این حرکت هرچند از گروه ها و جریانات مسلمان و غیر مسلمان شکل یافته بود لکن هسته مرکزی حرکت از دو قطبی شیعی ـ سنی شکل گرفته بود و بواقع این هسته دو قطبی بود که توانست دینامیک حرکت کاروان جهانی الی بیت المقدس را ایجاد کرد؛ امری که پایگاه های صهیونیستی رصد کننده این حرکت به صراحت بدان اذعان داشتند و تلاش می کردند تا کاروان جهانی الی بیت المقدس را از سویی وابسته به جنبش "اخوان المسلمین" منتسب کنند و از دیگر سو آن را مورد حمایت "ایران" بنامند.
این هسته مرکزی به آسانی شکل نگرفت و موانع بسیاری پیش روی آن قرار داشت که نخستین آنها وجود برخی پیشفرض های ذهنی در طرفین نسبت به یکدیگر بود. طرح اولیه ایده کاروان از سوی مجموعه تشکل های همسو با ایران ـ در جریان نشستی در تهران ـ باعث شده بود که در ابتدای شکل گیری حرکت کاوران، برخی پیشفرض های ذهنی نسبت به این اقدام بوجود آید. لکن گذشت زمان و برگزاری نشست های متعدد هماهنگی میان اعضای کاروان و حضور فعال تمامی اعضا باعث شد تا این پیشفرض های به مرور از بین رفته و همگی اطمینان بیابند که تنها هدف و غرض این حرکت پرداختن به یکی از مهمترین ابعاد مساله فلسطین ـ یعنی اشغال بیت المقدس ـ بوده است و لاغیر. نفس حضور مستمر و حفظ ارتباط خود عاملی موثر برای کاهش این پیشفرض های غلط در طرفین بوده است. در جریان نشست های کمیته مرکزی کاروان، بعضا یک نماز جماعت مشترک میان شیعیان و اهل تسنن، بسیاری از تنش های موجود در جلسه را می کاست که این امر به مرات در طول بازه 6 ماهه هماهنگی های حرکت کاروان الی بیت المقدس رخ داد. همچنین حفظ و تدوام ارتباطات مجازی یا تلفنی در طول فواصل بین جلسات هماهنگی عاملی بود تا جلو بروز سو تفاهمات گرفته شود.
علاوه بر وجود پیشفرض ها و سوتفاهمات موجود، شاید بتواند مهمترین مشکل پیش روی شکل گیری هسته کاروان را بحران سوریه انگاشت. حرکت کاروان جهانی الی بیت المقدس در شرایطی رخ داد که قریب به یک سال از آغاز بحران سوریه می گذشت و بالتبع تاثیرات این بحران بر روی فضای فعالیت های مردمی اجتناب ناپذیر می نمود. هرچند مجموعه سازماندهندگان کاروان عملا به دو طیف مخالف و موافق نظام حاکم در سوریه تقسیم می شدند لکن آنها به این جمع بندی رسیده بودند که: "لزوما هر کسی که از نظام حاکم بر سوریه حمایت می کند موافق جرایم و جنایات رخ داده در حق مردم سوریه نیست" و از دیگر سو "لزوما هر کسی که با نظام حاکم بر سوریه مخالف است عامل آمریکا و اسراییل و عربستان نیست" و از این رو می توان با در نظر گرفتن اصول و اهداف مشترک ولو با وجود اختلاف دیدگاه بر سر مساله ای ـ هرچند مهم ـ درکنار یکدیگر فعالیت کرد. این شرایط باعث شد تا اختلافات میان کمیته مرکزی نه تنها منجر به فروپاشی حرکت از درون نشود که همفزایی قابل توجهی را برای حرکت ایجاد کند به گونه ای که در جریان وقایع روز 30 مارس سال 2012 در بیش از 70 کشور دنیا تجمعات اعتراض آمیز نسبت به اسراییل برگزار شد و صدها فعال ضد صهیونیستی از سرتاسر دنیا خود را به مرزهای فلسطین اشغالی با لبنان و اردن رساندند و چند صد شخصیت مطرح بین المللی به همراه قریب به یک هزار تشکل مردم نهاد از سرتاسر دنیا از حرکت کاروان حمایت کردند.
تجربه موفق کاروان جهانی الی بیت المقدس و ضربه ملموس وارد آمده به دشمن صهیونیستی، اقدام اثبات کرد که می توان در هر شرایطی با محور قرار دادن فصل مشترکات و اغماض از مواضع اختلافی، فضای لازم برای همکاری سازنده در میان مسلمین ـ و حتی غیر مسلمین ـ را فراهم ساخت و به نتایجی ملموس دست یافت. پرهیز از نگاه کردن به تمامی مسائل از زوایه های اختلافی شرط لازم برای تحقق چنین است؛ امری که در شرایط امروز منطقه بشدت بدان محتاج هستیم.

    




نظرات کاربران