در حال بارگذاری ...

انجام کاری که احتمال بدهیم خون شیعه‏ای را که در مکانی در اقلیت زندگی می‏کند به خطر می‏اندازد، از محرمات قطعی است و تمام اعمال را به باد می‏دهد.

متن کامل سخنان آیت الله العظمی وحید خراسانی در دیدار با آیت الله اراکی:
در دیدار حضرت آیت الله اراکی دبیرکل محترم مجمع تقریب مذاهب اسلامی با حضرت آیت الله العظمی وحید (دام ظله) که روز جمعه دوم خرداد ماه 93 صورت پذیرفت، مرجع عظیم الشأن عالم تشیع ضمن سخنانی به نکات مهمی در عرصه تقریب مذاهب اشاره فرمودند که این فرمایشات از سوی دبیرکل محترم مجمع تقریب به عنوان منشور تقریب مطرح گردید. 
در ابتدای این دیدار آیت الله اراکی پس از تشکر از عنایت ویژه حضرت آیت الله العظمی وحید به ایشان و ارائه گزارشی از برنامه ها و فعالیت‏های مجمع تقریب فرمودند: 
سیاست ما در تقریب تمرکز بر روی مسائلی است که ما می‏توانیم با مشارکت اهل تسنن انجام دهیم. مثل برگزاری جشن میلاد پیامبر اعظم (ص) تا افراطیون را منزوی کنیم چون سنی ها این جشن‏ها را برخلاف افراطیون بدعت نمی‏دانند. 
ما بر این، جشن میلاد حضرت صدیقه کبری سلام الله علیها را نیز اضافه کردیم تا با مشارکت سنی‏ ها مراسم میلاد حضرت زهرا در مناطق سنی نشین برپا شود. 
همچینن ترویج و تقویت مراسمات عاشورائی در میان اهل سنت، و ترویج عاشورا البته به نحوی که با معتقدات آنها هم منافاتی نداشته باشد، برپایی مراسم شعرخوانی در رثای اباعبدالله و ترویج شعرخوانی و مصیبت خوانی برای اباعبدالله و برگزاری مراسم مصیبت سید الشهداء در ایام عاشورا از دیگر برنامه هایی است که در پیش داریم. 
به عقیده ما باید مراسم مذهبی و ضد تکفیری مشترک بین شیعه و سنی را ترویج کنیم، بعضی از شبکه ‏ها که در تمام دنیا پخش می‏شوند در جهت تفرقه افکنی و ایجاد کینه و دشمنی بین شیعه و سنی تلاش می‏کنند. برخی از این ماهواره ‏ها کاری ندارند جز سب خلفاء و توهین به مقدسات بعضی از مذاهب اسلامی. 
آیت الله العظمی وحید: واقعا فقاهت در این گونه جریانها از بین رفته، این کارها موجب اراقه دماء محترمه است، و دستور خود ائمه بر خلاف این است. سب، لعن علنی جایز نیست. 
اولاً لعن علنی ممنوع است، واقعاً دستورات دین بر همین امر تأکید دارند، ثانیاً در روایت معتبره آمده است: صلوا فی مساجدهم، علاوه بر این، عیادت کنید مرضای آنها را، تشییع کنید جنازه های آنها را. در روایات است: کونوا لنا زیناً و لا تکونوا علینا شینا. در این روایات دو مطلب آمده یکی نفی و دیگری اثبات. نفی این است که نباید با اتباع مذاهب دیگر دشمنی کرد، نباید به مقدسات آنها توهین نمود، لعن و سبّ بزرگان آنها جایز نیست، زیرا موجب دور کردن آنها از اهل بیت و معارف آنها می‏شود. در روایت می‏فرماید: لاتکونوا علینا شیناً، این جهت نفی قضیه است، اما جهت اثبات این است که فرمود: کونوا لنا زیناً و فرمودند در نمازهای جماعت آنها شرکت کنید، به آنها محبت کنید، از مرضای آنها عیادت کنید، سخنان و معارف ما را برای آنها بیان کنید. و عمده این است که برای ترویج معارف اهل بیت (ع) راه را ما بلد نیستیم، راه عبارت است از راه اثباتی. 
مثلاً نهج البلاغه غوغا است، اگر فهمیده شود و خوب تبیین شود، و فقه شیعه مثل مکاسب و جواهر در تمام کتب عامه آیا نظیرش وجود دارد؟! اگر این‏ها ترویج شود خود اهل سنت لامحاله فطرت دارند و آن فطرت معقول نیست حقیقت را انکار کند. 
خلاصه جهات اثباتی را باید تقویت کرد. 
قدمای اصحاب ما چه بودند، علامه حلی را نگاه کنید، حالاتشان را کتبشان را مناظراتشان را ببینید، و دیگران. خلاصه راه، راه اعتدال است در این مسئله. 
این بُعدی که الآن سعودی پیدا کرده در ترویج وهابیت و تکفیری‏ها، این تکفیری‏ها با آن وضعشان موجب دور کردن مردم از اسلام و دین خدا هستند، این‏ها را باید بفهمند. دین اسلام دین رحمت است، رسول اسلام، رسول رحمت است. آن‏ها دیدند رحمت این دین را. این دین، و آن رفتار پیغمبر و امیرالمؤمنین جایی برای این حرکت‏های تکفیری و این تندی ‏ها باقی نمی گذارد. 
نص روایت است که امیرالمؤمنین دیدند در بازار پیرمردی گدایی می‏کند، فرمودند او کیست، به ایشان گفتند پیرمردی مسیحی است. بعد نگران شدند که در مملکتی که من حکومت می‏کنم چطور گدا پیدا شده! و فرمود: استعملتموه شاباً و ترکتموه شیخا! 
همانجا دستور دادند از بیت المال برای آن مسیحی گدا شهریه قرار بدهند. و آن کلام، حضرت وقتی فهمیدند خلخال از پای دختر یهودی کشیدند آرزوی مرگ می‏کرد! 
انگلیسی‏ها دیدند که رحمت اسلام و آن اخلاق و رفتار پیامبر و ائمه اسلام مردم را به اسلام جذب می‏کند، این محمد ابن عبدالوهاب را ساختند و پرداختند. وقتی اسلام را به آن گونه ‏ای که وهابیون و تکفیری‏ها نشان می‏دهند که همه‏ اش قتل و دشمنی و کینه و عداوت است و وقتی آن سربریدن‏ها و قساوت‏ها و آدم‏کشی ‏ها را به نام اسلام نشان می‏دهند دیگر جایی برای قرآن و پیغمبر و امیرالمؤمنین نمی‏گذارد! 
از آن طرف در مقابل قرآن، انجیل را این چنین مطرح کردند که می‏گوید اگر یک طرف سیلی زدند آن طرف دیگر را هم نگه دار! این‏گونه مردم را نسبت به اسلام بدبین می‏کنند. 
بلایی است این وهابیت که مصنوع انگلیسی ها است. 
رحمت خود پیامبر اکرم، عنایات او نسبت به غیر واقعاً بهت انگیز است. سنگش می‏زدند، خاکستر روی سر مبارک حضرت می‏ریختند. به جای نفرین دعایشان می‏کرد: اللهم اهد قومی، در حقشان دعا می‏کردند و هدایت برای آنها طلب می‏کردند. و آنها را منتسب می‏فرمود به خودش، که این‏ها قوم من‏ اند و بعد هم برایشان عذر می ‏آورد که فإنهم لا یعلمون. این غوغاست! 
وقتی هم مکه را فتح کردند، با آن همه مصائبی که کشیده بودند و شعب ابی طالب چشیده بودند، تا وارد شدند همه می‏لرزیدند نگاه کردند و فرمودند: لا تثریب علیکم الیوم، اذهبوا فأنتم الطلقاء. 
خدا می‏فرماید: و ما أرسلناک إلا رحمة للعالمین- و این دین دینِ رحمت است و این پیغمبر، پیغمبر رحمت است. 
اگر ما به قرآن عمل می‏کردیم وضع مسلمین امروز اینچنین نبود. 
خدا موسی را می‏فرستد و نُه آیه به او می‏دهد، آن طرف کیست؟ فرعون. بیان چیست؟ فقولا له قولاً لیّناً. این راه، راهِ این دین 

است. آن وقت ما با درشتی می‏خواهیم وارد شویم؟! 
این خلاف قرآن است. قرآن میگوید وقولوا للنّاس حسنا. دینی که می‏فرماید للناس حسناً آنوقت للمسلم سوءا؟؟ 
خلاصه متأسفانه فقهی نمانده، این رفتارها و فتواهای خلاف قرآن و رفتار رسول خدا و اهل‏بیت او نشانه فقدان فقاهت است. امیرالمؤمنین می‏فرمایند: الْیَمِینُ وَ الشِّمَالُ مَضَلَّةٌ وَ الطَّرِیقُ الْوُسْطَى هِیَ الْجَادَّة. 
خداوند در قرآن می فرماید: ولا یجرمنّکم شنئان قومٍ علی ألّا تعدلوا، اعدلوا هو أقرب للتقوی. 
استفتائی از ما شد، که این‏ها می‏گویند شیعه کافر است، و خون شیعه را حلال می‏دانند، باید با آنها چه کنیم؟ 
در پاسخ گفتیم، کسی که شهادتین را بگوید، نفس تلفظ به این دو کلمه، هم موجب حفظ خون و هم حفظ مال است. این وظیفه هر مسلمانی است که اگر یک وجب به مملکت سنی ‏ها در دنیا تعدی بشود از سوی کفار، وظیفه همه شیعه در قم است که باید دفاع کند و نگذارد آن نقطه مورد حمله کفار واقع شود. باید با آنها چنین بود اگرچه با شما چنان می‏کنند. ولا یجرمنکم شنئان قومٍ علی ألّا تعدلوا، أعدلوا هو أقرب للتقوی. 
علمای عامه خیلی تقدیر نوشتند و این سندی شد. اولاً عمده جهت اثباتی است، اما این موجب نمی‏شود معارف مذهب را کتمان کنیم، از آن طرف معارف مذهب باید عرضه شود: رساله حقوق امام زین العابدین (ع) نامه امیرالمؤمنین به مالک اشتر، خطبه حضرت در تقوا، همچنین آن وصیّت بسیار مهم حضرت امام موسی کاظم به هشام درباره جایگاه عقل، این‏ها باید به وسیله شماها منتشر شود البته بدون تعصب و تحکّم. بالآخره عقل هست، فطرت هم هست و این قوت معارف قطعاً تأثیر گذار است. 
 
خلاصه باید کلمات أئمه رواج داده شود، و این کار هم از "شما" بر می‏آید، هدف هم همین است، آن معارف حقه امیرالمؤمنین انسان را منقلب می‏کند. این‏ها را نباید پشت ابر پنهان گذاشت، از آن طرف آن اعمال بلا اشکال از محرمات قطعی شرعی است. علاوه بر آن انجام کاری که احتمال بدهیم خون شیعه ‏ای را که در مکانی در اقلیت زندگی می‏کند به خطر می ‏اندازد، از محرمات قطعی است و تمام اعمال را به باد می‏دهد. اصل در احتیاط در دماء است، نه احتیاط اصولی، بلکه احتیاط فقهی که بینهما بعد المشرقین. 
انشاءالله این راه طی شود که هم معارف شیعه منتشر شود از طریق متون اخلاق، و هم فقه فقهای مذهب مقایسه شوند با فقه فقهای عامه که بهت انگیز است. 
 
آیت الله اراکی: برنامه دیگری که مجمع در صدد آن است، شناسائی و تشکّل سادات شیعه و اهل سنت است. 
آیت الله العظمی وحید: آن خیلی مهم است. این کار را ترک نکنید، که این قضیه بسیار حائز اهمیت است. چون خود این سیادت اگر فهمیده شود از اسباب تقویت و ترویج دین است. اوّلاً شبه اعجاز است این وصیت حضرت زهرا (سلام الله علیها)، دو سه کلمه بعد از آن می فرمایند ابلغ اولادی منی السلام إلی یوم القیامة. این کاشف از عطف حضرت به اولادشان است. هم سادات و هم اولادی که از سوی مادر منتسب هستند بلا اشکال به حکم کتاب و سنت این‏ها هم اولادند. منتهی در رسیدن خمس بین سید مرتضی و بقیه اختلاف هست که موضوع در خمس، هاشمی است و این در اولاد منتسب از مادر صدق نمی‏کند. 
اگر این کار بشود خیلی ارزشمند است، نشر معارف و تقریب هم همین است، تقریب این نیست که از حقائق مذهب دست برداریم، آن تبعید است. تقریب مذاهب در معارفش حقوقش و احکامش از همین راه است. 
انشاءالله با این همت شما و با کمک خدا این امر محقق می‏شود. 
 

         




نظرات کاربران