در حال بارگذاری ...

وقتی مجری فلان برنامه برای مبرا کردن خودش از اتهام تحریک اهل سنت، مدام واژه وحدت را تکرار می کند و بجای سنی از واژه وهابی استفاده می نماید تا مجال اعتراض را در مخاطب خویش از بین ببرد، آنچه در مخاطب ایجاد می شود حس سوءاستفاده از تقریب و وحدت و شاید انزجار از آن است.

 این روزها که سخنان رهبر معظم انقلاب اسلامی درباره وحدت به کمتر از تاکیدات ماهیانه رسیده است، مدعیان وحدت هم رو به فزونی گذارده اند! آنها که رفتارشان صد در صد خلاف سیره اهل بیت علیهم السلام است نیز اینک بخاطر ترس از طرد جامعه، شعار وحدت سر می دهند. 
از اول انقلاب هم متاسفانه بدلیل اینکه حاکمیت علمدار وحدت بوده است، برخی منافقانه شعار وحدت داده اند لیکن در عمل به گونه ای دیگر عمل نموده اند. این امر منحصر در شیعه یا سنی نبوده و نیست و متاسفانه فرصت طلبان عافیت جو، صداقت را زیر پا گذاشته و از تعارض قول و فعل حیا نکرده اند. 
از جمله خطرناک ترین اقدامات برای تخریب یک گفتمان و یک ارزش آن است که بجای حمله خوب به آن، از آن به بدترین نحو ممکن دفاع شود. وقتی سایتی که دهها مطلب در رد اهل سنت نگاشته است شعار وحدت سر می دهد و وقتی مجری فلان برنامه برای مبرا کردن خودش از اتهام تحریک اهل سنت، مدام واژه وحدت را تکرار می کند و بجای سنی از واژه وهابی استفاده می نماید تا مجال اعتراض را در مخاطب خویش از بین ببرد، آنچه در مخاطب ایجاد می شود حس سوءاستفاده از تقریب و وحدت و شاید انزجار از آن است. 
هر چند باید دانست که نه وحدت که همه ارزشهای بلند اسلامی همواره در معرض سوء استفاده بوده و هستند و این نباید باعث شود که افراد از آنها دست کشیده و به سویی دیگر منحرف شوند ولی مساله مهم شفاف بودن مرز «ادعا» با «باور» است. 
برای عبور از سوء استفاده گران همواره باید شاخص های حقیقی را روشن نمود و ملاک هایی شفاف ارائه داد تا کسی نتواند به صرف ادعا، خود را تقریبی جا بزند ولی در عمل خلاف روح وحدت اسلامی عمل نماید. 
بنظر می رسد سیره ائمه اطهار علیهم السلام بهترین الگو برای تبیین این شاخصهای عملی است. توجه به این سیره نشان می دهد که ایشان در عین پذیرش اختلافات، هرگز عملی که تحریک کننده غیر باشد و تحقیر یا توهین به دیگران را در برداشته باشد انجام نداده اند و از همین روست که ادعای تقریب از سوی ایشان باورپذیر و موثر بوده و از زبان برخی شبکه ها و سایت های کنونی خنده دار می نماید. 
شایسته است که همواره میان جریان اصیل و جریانی که به لباس او در آمده است تفکیک ایجاد شود تا خدای نکرده رفتار متناقض حق نمایان منافق، عامه مردم را ارزشهای اصیل دینی دور ننماید چرا که اگر این شد: «لبس الاسلام لبس الفرو مغلوبا» خواهد شد و حقیقت بتدریج فراموش می گردد. 




نظرات کاربران