در حال بارگذاری ...

اهل سنت در آن منطقه محبّ اهل بیت بودند. و وقتی حکومت اموی دستور لعن علی «ع» را بر منابر داد، اهل سنت سیستان و بلوچستان اجازه لعن علی «ع» در هیچ منبری را ندادند و علیه امویان شورش کردند. آنها همچنین پس از حادثه عاشورا علیه امویان قیام کردند.

استاد حسن رحیم پور ازغدی
 
حبّ اهل بیت جزو محکمات شیعه و سنی 
اینکه اهل بیت «ع» میراث بزرگ پیغمبرند، جزو محکمات شیعه و سنی است. محبت به اهل بیت «ع» نیز همین طور. یکی از راویان حدیث کسا جناب عایشه است. در مستدرک حاکم، سنن کبری، مسند احمد، صحیح مسلم و منابع دیگری از اهل سنت از جناب عایشه نقل شده است که هنگام صبح پیامبر از منزل خارج شد در حالی که بر دوش او پارچه ای بافته از موی سیاه به نام «کسا» بود. حسن بن علی وارد شد و پیامبر او را در آغوش گرفت و عبا را بر او کشیدند. آن گاه حسین وارد شد و عبا را بر او کشیدند. فاطمه آمد و سپس علی. پیامبر عبا را بر سر آنها و خود کشید و بعد این آیه نازل شد «إِنَّمَا یُرِیدُ اللَّهُ لِیُذْهِبَ عَنکُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَیْتِ وَ یُطَهِّرَکمُ ْ تَطْهِیرًا». عایشه و ام سلمه هم خواستار ورود به کسا شدند که پیامبر مانع شد. 
حتی اگر معتقد باشیم که اهل بیت فقط این پنج نفر نیستند، ولی این قطعی است که این پنج نفر جزو اهل بیت هستند. در مسند احمد بن حنبل، جلد 1، صفحه 185 آمده است که پیامبر در قضیه مباهله همین پنج نفر را با خود به مباهله برد. در کنزالعمال جلد 16، صفحه 405 آمده است که پیامبر فرمود فرزندان خود را بر سه خصلت تربیت کنید: اول عشق به پیامبر، دوم عشق به اهل بیت پیامبر که علی و فاطمه و حسن و حسین باشند و سوم قرائت قرآن. 
ائمه اهل سنت مدافع اهل بیت بودند 
خود بزرگان اهل سنت مانند امام ابوحنیفه و امام شافعی طرفدار اهل بیت بودند. به لحاظ اجتماعی و سیاسی مدافع اهل بیت بودند. هم ابوحنیفه و هم امام شافعی تا سرحد کشته شدن در راه اهل بیت پیش رفته اند. هردو برای دفاع از اهل بیت زندان رفته اند. ابن حنبل می گوید هر حدیثی برای من بیاورید که راویان آن از اهل بیت باشند، آن را چشم بسته قبول می کنم و چنین حدیثی دیوانه را شفا می دهد. البته به لحاظ فقهی میان ائمه اهل سنت و شیعه اختلاف وجود دارد که درباره آن علما باید بحث کنند نه عوام، آن هم دوستانه نه دشمنانه. 
شعرهایی که امام شافعی درباره اهل بیت «ع» گفته آنقدر محبت آمیز است که انگار یک شیعه آن را گفته است. در مجلسی که حرف از علی «ع» و فاطمه «س» زده می شود، یک عده می گویند که اینها رافضی گری است! امام شافعی می گوید اعلام بیزاری و نفرت می کنم از کسانی که حبّ فاطمه «س» و فرزندانش را رافضی گری می دانند! اگر حب فاطمه «س» و حسنین «ع» رافضی گری است، انس و جن بدانند که من رافضی ام! جناب شافعی همچنین می گوید: «ای اهل بیت رسول عشق به شما واجب الهی است که در قرآن به آن دستور داده شده است. این فخر برای اهل بیت بس است که هرکس در نمازش بر شما صلوات نفرستد، نمازش قبول نیست.» جز کسی که در جبهه اهل بیت باشد، چنین تعابیری راجع به ائمه به کار نمی برد. در زندگینامه امام شافعی هست که مادر ایشان شیعه بوده است. پدر ایشان در کودکی از دنیا رفت و ایشان در دامان مادرشان بزرگ شدند. 
یکی از جلساتی که جناب شافعی مکرر در آن شرکت می کرده، جلسه تفسیر قرآن جناب نفیسه سادات از اولاد پیغمبر «ص» است. بسیاری از جملاتی که جناب شافعی گفته است، بسیار شبیه به روایات اهل بیت «ع» است. مثلا می گوید خدا تو را آزاد آفرید، پس آزاد باش. این جمله بسیار شبیه به روایت حضرت امیر «ع» است. در جایی دیگر می گوید فقر عابد اختیاری است و فقر نادان اضطراری است. این جمله که قبل از ازدواج و کسب فقه بیاموزید. این که دیگران در خفا نصیحت کنید. اینکه کسی که برای خود ارزش قائل نیست هرکاری را انجام می دهد و در قیامت رسوا می شود و... این جملات نشان می دهد که ایشان در مسائل غیرسیاسی هم متاثر از اهل بیت «ع» بوده است. 
کسی که محبت اهل بیت نداشته باشد مومن نیست 
سیوطی نقل می کند که سفیان ثوری که نزد اهل سنت محترم است، به عیسی بن زید بن علی می گوید: هرکس کمترین ایمانی به خدا و قرآن دارد، تا قیامت باید در حق مظلومیت فرزندان فاطمه گریه کند. جناب طبری که رهبر یکی از مذاهب اهل سنت به نام «جریریه» بود، آنقدر محبّ اهل بیت بود که وقتی زهری ایشان را معرفی می کند، می گوید: درست است که سنی است اما آنقدر محبّ اهل بیت است که گویی شیعه است! از ابن ابی الحدید معتزلی تا تفتازانی اشعری تا خواجه عبدالله انصاری که آداب زیارت نوشته است، در مدح اهل بیت «ع» گفتند و متهم به رافضی گری شده اند. 
جناب احمد بیابانکی که عارف بزرگ سنی است، در کتاب چهل مجلس می گوید: «به نزدیک این بیچاره آن که گوینده لااله الاالله است، تا جوینده رضای محمد رسول الله نباشد، مسلمان نباشد. و جوینده رضای محمد رسول الله تا به مودت اهل بیت طهارت و فرزندان رسول متعلی نشود، مومن نیست. و هرکه بی محبت اهل بیت، در مودت پیامبر مکافات خیر می طلبد، محسن نیست.» 
قبر موسی بن جعفر شفادهنده است 
جناب ابوحنیفه می گوید در دوسالی که خدمت امام صادق «ع» بودم چیزهای بسیاری آموختم به طوری که اگر آن دو سال نبود هلاک می شدم. کسانی ابوحنیفه را از شاگردان امام صادق «ع» دانسته اند. علامه مجلسی به نقل از ابوحنیفه می گوید: اگر جعفر بن محمد نبود بسیاری از مسلمین قسمت زیادی از احکام حج را نمی دانستند. 
جناب مالک نیز درباره امام صادق «ع» میگوید: هرگز کسی را ندیدم که در زهد و تقوا بالاتر از جعفر بن محمد باشد. جناب احمد بن حنبل هم دقیقا همین جمله را می گوید. همچنین امام شافعی می گوید قبر موسی بن جعفر شفادهنده است و من آن را تجربه کرده ام. 
از ابوالفضل بیهقی تا سلطان محمود به زیارت امام رضا «ع» می رفتند. سلطان محمود در جایی می گوید: «هرکس زیارت رضا نکند رافضی باشد». ابن حجر در تهذیب التهذیب از کتاب هاشم نیشابوری نقل می کند که با ابوبکر بن خزیمه نیشابوری که استاد جناب بخاری و جناب مسلم است و به «امام الائمه» بین محدثین اهل سنت مشهور است و دیگر اساتید خود عازم زیارت امام رضا بودیم. تعظیم و تضرع ایشان در مقابل امام رضا ما را شگفت زده کرد. طوری با ادب وارد حرم می شد که ما از حالت ایشان منقلب می شدیم. 
برای زیارت امام رضا آمدم نه شاه! 
ابوحاتم محمد بن حبان، محدث و رجالی بزرگ اهل سنت راجع به امام رضا «ع» می گوید: علی بن موسی الرضا فرزند پیامبر با زهر مامون از این دنیا رفت. قبر او در سناباد است. من بارها و بارها به زیارتش می روم و هرگاه در جوار مزار ایشان بودم مشکلی بر من وارد نشد مگر آنکه با توسل و زیارت ایشان گشایش حاصل شد و بی استثنا دعای من به اجابت رسید. این را بارها و بارها تجربه کردم و نتیجه گرفتم. خدایا مرا با محبت اهل بیت رسول بمیران. 
در «القسطاس المستقیم» امام محمد غزالی هست که سر مزار حضرت ابراهیم عهد می کند نزد هیچ سلطانی نرود. دوازده سال به آن عمل می کند. شاه او را احضار می کند. جواب می دهد که عهد کرده ام نزد هیچ شاهی نروم و من فقط به زیارت امام رضا می روم. از بیت المقدس به قصد زیارت امام رضا می آید و می گوید من برای امام رضا آمدم نه برای شاه! 
ابن حبّان، محدث مشهور سنی در قرن 4 هجری می گوید با جمعی از علمای سنی کاروانی راه انداختیم و به زیارت فبر علی بن موسی الرضا رفتیم. «به آنجا که رسیدیم در آن اجتیاز گذر بر مشهد مقدس معزز مطهر رضوی، علی ساکنه الصلوة والسلام بود به طوس. چون آنجا نزول افتاد حالی چنان که واجب باشد، ترتیب آن زیارت مغتنم کردم. از سر نیازی و خضوعی و تضرّعی که حال اقتضا کرد. حاجت خواستم تا ایزد تعالی مرا در آن حرفت مضنه همت من است، و متیه حصول مقصود مهارتی دهد و ذهن و خاطرم را صفایی کرامت کند. خدای تعالی را به حق علی بن موسی الرضا سوگند دادم که دعای مرا مستجاب کند. و دانستم که آن استحسان اثر برکت و میامن آن بقعه شریف است و از کرامات آن سید بزرگوار، علیه و علی آبائه السلام.» 
سُنّی های ایران در حبّ اهل بیت فرقی با شیعیان ندارند 
یک کسی به من گفت که آقای خمینی دشمن اهل بیت «ع» است چون گفته که با قاتلین حضرت زهرا«س» دوست باشید! گفتم اهل سنت قاتل حضرت زهرا هستند؟! اکثر قریب به اتفاق اهل سنت محبّ اهل بیت «ع» هستند. از بالکان تا آفریقا تا مالزی و اندونزی، از شافعی و حنفی و ... همه عاشق اهل بیت پیامبر «ص» هستند. سُنیهای ایران که در حبّ اهل بیت تفاوتی با شیعیان ندارند. 
دو مذهب شافعی و حنفی که در ایران حضور دارند، نزدیکترین دیدگاه به تشیع را دارند. در قرن دوم و سوم هجری در سیستان و بلوچستان یک زمانی خوارج هجوم آوردند و مکتب کلامی و فقهی خود را حاکم کردند. بعد احناف از خراسان به سمت سیستان رفتند. هنگامی که جریر سجستانی از شاگردان امام صادق «ع» به سیستان آمد، مذهب اهل بیت «ع» در منطقه سیستان و بلوچستان تقویت شد. اما حتی قبل از آن نیز اهل سنت در آن منطقه محبّ اهل بیت بودند. و وقتی حکومت اموی دستور لعن علی «ع» را بر منابر داد، اهل سنت سیستان و بلوچستان اجازه لعن علی «ع» در هیچ منبری را ندادند و علیه امویان شورش کردند. آنها همچنین پس از حادثه عاشورا علیه امویان قیام کردند. 
در پنج شش قرن پیش در گرگان شیعه جعفری و زیدی و حنفی وجود داشت که همه موقع اذان به مسجد می رفتند و گاهی همه در یک مسجد جمع می شدند. اهل سنت هم از نظر کلامی چندگروه بودند ولی هیچ کس با دیگری سر جنگ نداشت و همه به هم احترام می گذاشتند. روابط میان علمای مذاهب مختلف هم دوستانه بوده است. مثلا خواهرزاده طبری عالم بزرگ اهل سنت که کتابی در اثبات صحت حدیث غدیر دارد، ابوبکر خوارزمی است که ادیب بزرگ شیعی است. 
مگر شیعیان به مقام واقعی اهل بیت «ع» معرفت دارند؟ 
هرکس توهین و سبّ اهل بیت «ع» بکند، او را مسلمان نمی دانیم ولی عقیده ما این است که اکثریت قریب به اتفاق اهل سنت نه تنها چنین نگاهی به اهل بیت«ع» ندارند، بلکه محبّ اهل بیت«ع» هستند. البته ممکن است معرفت به مقام واقعی اهل بیت «ع» نداشته باشند. مگر خود ما شیعیان معرفت به مقام واقعی اهل بیت«ع» داریم؟ چند نفر از شیعیان می توانند فقط 5 دقیقه راجع به امام سجاد «ع»، امام باقر «ع» یا امام صادق «ع» صحبت کنند؟! ما فقط نگران این هستیم که چرا این امامان بزرگوار گنبد طلا ندارند! همه قربان گنبد طلا و کفترهای امام رضا «ع» می شوند و هیچ کس قربان خود امام رضا «ع» نمی شود! همه می روند زیارت حرم امام رضا «ع» نه خود امام رضا «ع»! متاسفانه مشکل حضرت زهرا «س» فقط این شده که مدفن ایشان معلوم نیست! چه گلی به سر آن معصومینی که مدفن شان معلوم است زده ایم که بخواهیم به سر ایشان بزنیم؟! 
من جمعی را در حرم امام رضا «ع» دیدم که اهل سنت بودند. می گفتند ما هرسال به زیارت امام رضا «ع» می آییم. هم شافعی های غرب کشور بین آنها بودند و هم حنفی های شمال شرق و جنوب شرق. به من می گفتند که ما وهابیت را قبول نداریم و اهل بیت «ع» برای ما محترم اند. در سنندج امامزاده ای را دیدم که متولی اش یک سیّد سُنی بود. در سودان دیدم که قطب یکی از جریانات صوفی سنی، یکی از امام زادگان اهل بیت «ع» است. در مالزی دیدم اهل سنتی را که می گفتند ما 1000 سال است که دهه اول محرم را سیاه می پوشیم. مگر ما کم دیدیم که سنی های صوفی و غیرصوفی که اسم اهل بیت «ع» که می آید اشک از چشمان شان جاری می شود؟ به بوسنی رفته بودم و یک سنی صوفی حنفی را دیدم که به عنوان مجاهد با صرب ها می جنگید. او به من گفت که خمینی فقط رهبر سیاسی ما نیست، بلکه از اقطاب ماست! در بالکان در حلقه یکی از جریانات صوفی شرکت کردم. آن ها بعد از اتمام جلسه، دعای برای خلفای راشدین و بعد برای اهل بیت «ع» و در نهایت برای فرج امام زمان «عج» دعا کردند. بزرگ آنجا به من گفت ارادت ما به امام خمینی غیر از مجاهد بودنش به دلیل عارف بودنش هم هست. 
همه عرفای بزرگ اهل سنت اهل بیتی اند 
عرفان محل گره زدن تشیع و تسنن است. بسیاری از صوفی ها محبّ اهل بیت «ع» هستند. بسیاری از اهل سنت در کشورهای مختلف سید هستند. متولی بسیاری از امامزادگان ما در مناطق سنی نشین، سنی است. 
تمام سلسله های تصوف اهل سنت به اهل بیت «ع» ختم می شود. عرفای بزرگ اهل سنت همگی اهل بیتی اند. افرادی مانند معروف کرخی که از شاگردان امام رضا «ع» است، خواجه عبدالله انصاری، مولوی، عبدالرحمان جامی، شیخ نجم الدین کبری، خواجه بهاالدین محمد نقشبندی، خواجه معین الدین چشتی و... . هفتصد هزار عارف در خراسان بزرگ مدفونند که همگی در محبت اهل بیت «ع» بحث کرده یا شعر گفته اند. عبدالرحمان جامی که ضدرافضی است و شعرهای آبداری علیه شیعه دارد می گوید: 
دوستدار رسول و آل اویم                                 دشمن خصم به خصال اویم 
همچو سلمان شدم ز اهل البیت                        گشت روشن چراغ من زان زیت 
چون بود عشق صادقان درسم                           کی ز کید منافقان ترسم 
این نه رفض است محض ایمان است                رسم معروف اهل عرفان است 
رفض اگر هست حب آل نبی                            رفض فرض است بر ذکی و غبی 
 

گفتارهایی دیگر از استاد رحیم پور ازغدی:
بزرگان اهل سنت علوی مسلک بودند
 

     




نظرات کاربران