در حال بارگذاری ...

سیره و زندگانی حسنین (رض) با توجه به تغییر شرایط اجتماعی زمان آن دو بزرگوار می تواند امروز بهترین الگو برای امت اسلامی باشد چون امروز بیش از هر زمانی جهان اسلام نیازمند رهبرانی مجاهد چون حسین (رض) و رهبرانی مصلح چون حسن (رض) می باشد تا در مسیر اصلاح جامعه با اقتدا به اقدام صلح جویانه حسن (رض) بستر صلح و همزیستی و وحدت و همدلی را برای امت اسلامی فراهم سازند و با اقتدا به قیام آزادی خواهانه حسین (رض) طاغوتهای یزیدی عصر را به زانو در آورند.

 کتاب «سیمای حسنین از منظر اهل سنت» توسط مولوی محمد برفی از علمای اهل سنت بیرجند نوشته شده است. وی در مقدمه این کتاب می نویسد: «استعمار همانگونه که در بین اهل تسنن فعالیت کرده تا به پیروان اهل سنت بقبولاند که اهل تشیع قرآن را قبول ندارند، در بین اهل تشیع نیز تلاش نموده است تا جا بیندازد که اهل تسنن، اهل بیت پیامبر (ص) را قبول ندارند و اهل سنت مترادف با بنی امیه معرفی گردد! حال آنکه هر دو امر مذکور خلاف واقع می باشد. هدف ما از تالیف این کتاب این بوده است که پیروان مذاهب اسلامی شناخت درستی نسبت به یکدیگر پیدا کنند و تعصبات بی پایه و اساس را کنار گذارند و هرچه بیشتر به یکدیگر نزدیک گردند.» 

مولوی برفی می افزاید: «عشق و ولای حسنین (رض) اختصاص به مذهبی خاص ندارد بلکه همه امت اسلامی اعم از اهل تسنن و اهل تشیع به ایشان هم به لحاظ نوه پیامبر بودن و هم به لحاظ فضایل شخصی، عشق می ورزند... سیره و زندگانی حسنین (رض) با توجه به تغییر شرایط اجتماعی زمان آن دو بزرگوار می تواند امروز بهترین الگو برای امت اسلامی باشد چون امروز بیش از هر زمانی جهان اسلام نیازمند رهبرانی مجاهد چون حسین (رض) و رهبرانی مصلح چون حسن (رض) می باشد تا در مسیر اصلاح جامعه با اقتدا به اقدام صلح جویانه حسن (رض) بستر صلح و همزیستی و وحدت و همدلی را برای امت اسلامی فراهم سازند و با اقتدا به قیام آزادی خواهانه حسین (رض) طاغوتهای یزیدی عصر را به زانو در آورند.» 
این کتاب مشتمل بر چهار فصل است. در فصل اول فضایل و مناقب حسنین (رض) از منظر پیامبر اکرم (ص) و به روایت یاران آن حضرت (ص) در منابع روائی، حدیثی اهل سنت آمده است. در فصل دوم سیمای زندگانی حضرت حسن (رض) مورد بررسی قرار بگیرد. در این فصل به فلسفه صلح حضرت در متون روائی، تاریخی و ... اهل سنت پرداخته شده و صلح ایشان نشان و بازتاب اعجاز کلام پیامبر (ص) که او را در خردسالی مصلح امت اسلامی نامید، دانسته شده است. 
در این قسمتی از این فصل شهادت امام حسن (ع) طرحی خائنانه از جانب بنی امیه دانسته شده و آمده است: « معاویه در پی انعقاد معاهده صلح با حسن (رض) ملزم بود که برای جانشینی خود کسی را تعیین نکند، لذا حضور حسن بزرگترین مانع ولایتعهدی یزید به شمار می رفت... عُمّال معاویه با فریب دادن جعده دختر اشعث بن قیس که در آن زمان همسر حسن (رض) بود، توانستند حسن (رض) را مسموم نمایند. چون به او وعده صد هزار درهم و همسری با یزید را داده بودند.» 
فصل سوم به فلسفه قیام کربلا و اتهام های گوناگونی که از ناحیه قدرتمندان هر عصر بر اهداف قیام حضرت وارد آمده از دیدگاه فریقین اختصاص داده شده است. در این بررسی مشخص میشود که اهل تسنن نیز همچون اهل تشیع قیام حسین(رض) را به اتفاق ستوده اند و از یزید و عمالش نفرت و بیزاری جسته اند. 
مولوی برفی در تبیین فلسفه قیام اباعبدالله الحسین می نویسد:« حسین (رض) حرکت کرد و تصمیم به قیام نمود تا جهان اسلام را از ظلمت طاغوت دمشق نجات دهد و با تشکیل خلافت اسلامی و احیای سنت امر به معروف و نهی از منکر بستر هدایت و رهایی از ظلمت و تاریکی را برای همگان فراهم سازد. او به کوفه مهاجرت نمود تا شرّ بنی امیه را از سر امت اسلامی کوتاه کند.» 
وی ادامه می دهد:« قیام و شهادت حسین (رض) به ما آموخت که در مقابل ظلم و ستم حکومت های استبدادی چه باید کرد. و در چه شرایطی به حاکمان رای داد و آنان را به رسمیت شناخت. آن حضرت به ما آموخت در حالی که ستمگری بر مسلمین، حکومت جابرانه می کند، در مقابلش باید ایستاد و اگر کیان اسلام در خطر باشد باید با فداکاری و نثار خون خطر را دور کرد.» 
در بخشی از این فصل درباره واقعه عاشورا آمده است: « بالاخره دهم سال 61 هجرب قمری زمین کربلا بهترین عزیر پیامبر را پذیرا شد. پذیرایی که امت اسلامی را در عزای آن مهمان گرامی فرو برد، مهمانی که با قبول دعوت مردم کوفه جهت قیام و مبارزه علیه دستگاه حکومت جور وقت – یزید – به آن دیار سفر کرد تا حکومت اسلامی را اقامه نماید. اما مردم کوفه نه تنها به یاری وی نشتافتند، بلکه همراه سپاه ابن زیاد فرومایگی و ددمنشی از خود نشان دادند و به طمع رسیدن به مطامع مادی آن حضرت را با جمعی از یارانش به شهادت رساندند» 
مولوی محمد برفی درباره لعن قاتلان امام حسین (ع) نیز می نویسد:« گروه زیادی از علمای اهل سنت که اکثریت را تشکیل می دهند یزید را خطاکار می دانند و لعن او را جایز و حتی واجب می دانند. علامه آلوسی که مرجع و مفتی اهل سنت عراق بود، در تفسیر روح المعانی از احمد بن حنبل نقل می کند که پسرش از وی درباره لعن یزید سوال کرده او در جواب گفت: چگونه لعن نشود کسی که خدا او را در کتابش لعنت کرده است؟ پسرش پرسید: من کتاب خدا را خوانده ام ولی لعن یزید را ندیده ام. احمد بن حنبل این آیه را خواند: " فهل عسیتم ان تولیتم ان تفسدوا فی الارض و تقطعوا ارحامکم اولئک الذین لعنهم الله" آنگاه گفت: چه فساد و قطع رحمی از فسادی که یزید مرتکب آن شده بالاتر است.» 
همچنین در فصل چهارم سیمای حسنین (رض) از منظر شعرای پارسی گوی اهل سنت بررسی شده و عمق ارادت آنها به خاندان پیامبر نشان داده شده است. 




نظرات کاربران