ما آمده ایم تا بگوییم که اعتراف می کنیم که هرچند در میان عالمان ما هستند کسانی که درک درستی از وحدت نداشته باشند و گمان برند که وحدت یک تاکتیک سیاسی است نه یک وظیفه دینی این را ما اعتراف می کنیم که عده ای این گونه می فهمند اما ما آمده ایم بگوییم ما وحدت را یک اصل اصیل دینی می دانیم
رجانیوز: مراسم نماز جمعه اهل سنت زاهدان با حضور اعضای کاروان «سرزمین برادری» و با سخنرانی حجت الاسلام دکتر الویری در عیدگاه زاهدان و با استقبال خوب اهل سنت این شهر برگزار شد.
به گزارش رجانیوز، این مراسم که با قرائت قرآن استاد حمید شاکرنژاد از اعضای کاروان سرزمین برادری آغاز شد به دلیل استقبال نمازگزاران اهل سنت از قرائت وی و درخواست مکرر برای ادامه قرائت با چند بار تمدید مدت قرائت ادامه یافت.
پس از قرائت قرآن توسط این قاری شیعه، حجتالاسلام الویری به نمایندگی از کاروان برادری، به عنوان سخنران پیش از خطبههای نماز جمعه زاهدان، نکاتی را مطرح کرد.
تاکید بر اخوت و برادری به عنوان شالوده جامعه دینی، اشاره به افراد و جریان های وحدتگرا در کنار افراد و جریانات وحدتگریز، تاکید بر راهبردی دانستن مساله وحدت نه تاکتیکی دیدن آن و درخواست از حضور کاروان علما و نخبگان اهل سنت در تهران مهمترین محورهای سخنان الویری بود که به عنوان سخنرانی پیش از خطبه در مصلای موقت نماز جمعه زاهدان ایراد شد.
در این مراسم همچنین مولوی عبدالغنی بدری امام جمعه موقت اهل سنت زاهدان، با اشاره به حضور اعضای کاروان «سرزمین برادری» در سیستان و بلوچستان گفت: اعضای این کاروان از طرف اتحادیه امت واحده و با عنوان امت واحده به سیستان و بلوچستان سفر کرده اند و هدف اینها همدلی و همبستگی بین همه مسلمانان است. اگرچه امت واحده مفهومی است که از صدر اسلام مطرح شده اما انتخاب این عنوان برای چنین حرکت هایی بسیار پسندیده است.
وی افزود: در زمان ما کسانی دست به کشتار می زنند و فتنه ایجاد کرده و یکدیگر را تکفیر می کنند و ما باید تلاشمان از بین بردن فتنه ها باشد. زیرا پیامبر هم در زمان خودش فتنه میان اوس و خزرج را از بین برد و مودت را بین آنها برقرار کرد.
مولوی عبدالغنی بدری در پایان افزود: وقتی فتنه ها ایجاد می شوند باید به خدا پناه برد و خود را از فتنه ها دور کرد. ما مسلمانان باید پیامبر(ص) و اهل بیت(ع) و صحابه نیک ایشان را برای خودمان الگو قرار دهیم.
متن کامل صحبت های حجت الاسلام دکتر الویری بدین شرح است:
اعوذبالله من الشیطان الرجیم. بسم الله الرحمن الرحیم. الحمدلله رب العالمین والصلوه و السلام علی حبیب اله العالمین العبد الموید و الرسول الامجد ابی القاسم المصطفی محمد ثم الصلوه و السلام علی اهل بیته الطیبین الطاهرین و صحبه المنتجبین.
اگر رابطه میان افراد خصمانه باشد، حتی اگر از یک پدر و مادر زاده شده باشند به اینها نمی شود برادر گفت
توفیق دارم از طرف دوستان و مجموعه ای که به نام کاروان سرزمین برادری توفیق حضور در جمع شما را پیدا کرده ایم خدمت همه سروران ارجمندم عرض سلام و ادب و احترام داشته باشم. غیابا خدمت جناب مولوی عبدالحمید و حضورا خدمت سرور عزیزمان جناب مولوی بدری که اقامه نماز خواهند کرد عرض سلام دارم و خدمت همه علمایی که در مجلس حضور دارند و اقشار مردم و همه نمازگزاران عزیز عرض سلام و احترام دارم.
پیش از اینکه نکته ای را درباره این کاروان خدمت دوستان عرض کنم اجازه می خواهم به صورت کوتاه به مقدمه ای اشاره بکنم و دوستان را به مضمون آیاتی از سوره مائده ارجاع بدهم. خداوند متعال در سوره مائده از ایه ۲۷ تا ۳۱ که ماجرای هابیل و قابیل را برای ما بیان می کند در آغاز ایه ۲۷ با این عبارت «واتل علیهم نبأ ابنی آدم بالحق» ماجرا را شروع می کند و در خلال این چند آیه ماجرای اختلاف بین این دو برادر و سرانجام اینکه چگونه قابیل اسیر نفس خود شد و برادرش را به قتل رساند و سپس دید عاجز و ناتوان است و نمی داند چه بکند و خداوند دو کلاغ را فرستاد و او از نحوه دفن یک کلاغ به وسیله کلاغ دیگر به خود آمد «فأصبح من النادمین» و برادر خویش را به خاک سپرد.
گرچه آیات قرآن در آیه ۳۱ و ۳۲ سه بار واژه اخ و برادر را به کار می برد. هم آنجایی که وقتی که او به خود برمی گردد و می گوید من نمی دانم با برادرم چه بکنم و ابتدایش هم که آمده «فَطَوَّعَتْ لَهُ نَفْسُهُ قَتْلَ أَخِیهِ» که چطور نفس او این را به کشتن برادرش وادداشت و پس از آن از این تعبیر یاد می کند که « کَیْفَ یُواری سَوْأَةَ أَخیهِ»اما در آغاز این ایات از «واتل علیهم نبأ ابنی آدم بالحق» سخن می گوید. شاید این برداشت برداشت نادرستی نباشد که هرچند هابیل برادر قابیل بود و هرچند خون این برادر به دست قابیل ریخته شد اما آن وقتی که ما به این ماجرا از بیرون نگاه می کنیم و می خواهیم این ماجرا را روایت کنیم نام برادر به اینها نمی شود گذاشت و خداوند به پیامبر اعظم خطاب می کند که ماجرای دو پسر آدم را روایت کن نمی گوید ماجرای آن دو برادر. اگر قرار باشد رابطه بین دو کسی که زاده یک پدر و مادر هستند چنین چیزی باشد حتی اگر این فرد بر رفتار نادرست خودش پشیمان شود «فأصبح من النادمین» هم باشد به اینها برادر نمی شود گفت و باید به اینها گفت دو پسر آدم.
نخستین گام پیامبر در مدینه، پیمان مواخاة و برادری بود
شاید حضرت ختمی مرتبت بر همین مبنا آن وقتی که از مکه به مدینه هجرت فرمودند و پس از اینکه به عنوان نخستین گام در مدینه یک پیمان نامه عمومی ایجاد کردند و این پیمان نامه عمومی را خود ایشان امت نامید و گفت این «امت واحده» هست امت واحده ای که در آنجا از گروه های مختلف از اقوام مختلف حتی ادیان مختلف حضور داشتند پس از این که پایه یک جامعه دینی شکل گرفت اولین اقدام پیامبر پیمان مواخاة و برادری بود. پیمانی که آن حضرت خود نام إخاة یا مواخاة را بر آن گذاشت به این معنا که اگر قرار باشد جامه دینی شکل بگیرد هیچ اقدامی نمی تواند در این جامعه به نتیجه مطلوب برسد مگر اینکه پیمان برادری و حس برادری و روحیه برادری بین شهروندان این جامعه برقرار باشد. اگر برادری وجود داشته باشد دیگر عرب قریشی و عرب شمالی و عرب جنوبی و تعدد نژادهای عربی که در مکه و مدینه بودند نه تنها مساله ساز نخواهد بود که خود به یک عامل وحدت بخش، به یک عامل انسجام و به یک عامل موفقیت تبدیل خوهد شد.
تاکید کاروان سرزمین برادری بر ضرورت تمسک به حبل محکم برادری
خدمت همه عزیزان می خواهم عرض بکنم که کاروانی که توفیق پیدا کردند که در این دیار مهر و صفا مهمان شما هستند بر اساس چنین درکی از آموزه های اسلامی به نزد شما آمده اند. این گروه که نامشان «سرزمین برادری» است هیچ گروه دولتی نیستند و به هیچ گروه دولتی وابستگی ندارند. هر یک از عزیزان که در اینجا هستند چه از عالمان دینی، چه از نویسندگان، چه از هنرمندان، چه از مستندسازان، چه از کارگردانان و چه از قاریان و چه از بانوان محترمی که در صحنه های فرهنگی و سیاسی فعال هستند اینها به عنوان یک درک شخصی از ضرورت پای فشردن و تمسک به حبل محکم برادری بر این اساس آمده اند تا پیام خودشان را خدمت شما ابلاغ بکنند.
یک اعتراف؛ فهم نادرست برخی علمای تراز دوم از قرآن
ما برای دو کار به اینجا آمده ایم. برای یک اعتراف و برای یک انتظار. اعتراف ما این است که ما می دانیم که هرچند عده ای از کسانی که اهل قرآن هستند - چه در محیط های شیعی و چه در محیط های غیرشیعی- اینها از قرآن تفرقه می فهمند گرچه از قرآن خشونت می فهمند گرچه از قرآن خونریزی می فهمند اما بدانید که کسانی هم هستند که از قرآن همانطور که برادر عزیزمان به زیبایی تلاوت کردند «أنْ أَقیمُوا الدّینَ وَ لا تَتَفَرَّقُوا» می فهمند نه اینکه برخی از آیات را رها کنند و برخی دیگر را بچسبند. اینکه یومن ببعض و یکفر ببعض می شود. خیر، روح حاکم بر قرآن چنین است. روح حاکم بر قرآن «رحماء بینهم» و «أشداء علی الکفار» است.
وحدت، وظیفه دینی نه تاکتیک سیاسی
ما آمده ایم تا بگوییم که اعتراف می کنیم که هرچند در میان عالمان ما هستند کسانی که درک درستی از وحدت نداشته باشند و گمان برند که وحدت یک تاکتیک سیاسی است نه یک وظیفه دینی این را ما اعتراف می کنیم که عده ای این گونه می فهمند اما ما آمده ایم بگوییم ما وحدت را یک اصل اصیل دینی می دانیم و ما چون خودمان را پیرو اهل بیت می دانیم و چون اهل بیت خودشان را به ما آموخته اند یک تاکتیک سیاسی نیست یک روش سیاسی نیست که در یک مقطعی مثلا حضرت امام – رحمه الله علیه- موقتا گفته باشد و ما بخواهیم تکرار بکنیم. اینکه مقام معظم رهبری به وحدت اشاره می کنند این تاکتیک سیاسی نیست. درک ما این است که این در روش تمام علمای برجسته سابق ما، علمای تراز اول ما وجود داشته، علمایی در تراز علامه حلی و شیخ طوسی و شیخ مفید هم از اهل بیت فرا گرفته اند. وحدت و اندیشه همگرایی مذهبی یک تاکتیک موقت سیاسی نیست.
هنرمندانی هم هستند که همه هنر خویش را در خدمت اعتلای انسانیت صرف می کنند
ما آمده ایم اعتراف کنیم که گرچه برخی از نویسندگان از قلمشان مهر و محبت و صفا و برادری برداشت نمیشود اما هستند عزیزان نویسنده ای که از عطر قلمشان بوی محبت و برادری به مشام میرسد. ما آمده ایم اعتراف کنیم که اگر همه هنرمندان دغدغه برادری ندارند اما هستند هنرمندانی که دلشان برای برادری و صمیمیت و محبت می تپد، آمده ایم اعلام کنیم که هنرمندانی هستند که میخواهند همه هنر خویش را در خدمت اعتلای انسانیت و بشریت صرف بکنند و در این مسیر گام بردارند.
ما آمده ایم اعتراف کنیم که اگر در بین حتی مادران و بانوان این سرزمین کسانی هستند که اندیشه همگرایی مذهبی، اندیشه اخوت دینی را لمس نکرده اند، اما هستند مادرانی که با چنین نگاهی فرزندان خویش را تربیت میکنند.
یک انتظار؛ حضور کاروان علما و هنرمندان و نویسندگان اهل سنت در تهران
در کنار این اعتراف یک انتظار را هم آمده ایم تا بیان کنیم، انتظار ما اینست که همانگونه که این جمع از قم و تهران و شهرهای دیگر، جمع شدند، آمدند تا این محبت را اظهار کنند که در روایات آمده است که اگر کسی را دوست داشتید آن را در دل نگه ندارید، بر زبان بیاورید و اظهار دوستی کنید و ما آمده ایم خاضعانه و متواضعانه، فروتنانه این را خدمت شما بیان کنیم، اعلام میکنیم که انتظار داریم، اعلام آمادگی میکنیم که توفیقی برای خود میدانیم که میزبان شما عزیزان چه در قم و چه در تهران باشیم.
زیبنده است که یک کاروانی هم از بین علمای اهل سنت از بین هنرمندان اهل سنت، از بین نویسندگان اهل سنت تشریف بیاورند و از نزدیک ببینند که آنچه من دارم عرض میکنم که در کنار آن اعتراف که برخی از علما و هنرمندان و نویسندگان از وحدت حرف نمیزنند اما هستند کسانی که جان خودشان را، زندگی خودشان را در این مسیر گذاشته اند و دنبال اصل دینی که همه ما به آن اعتقاد داریم به عنوان یک اصل مسلم قرآنی و اسلامی که بدان اعتقاد داریم از نزدیک بیایید و اینها را ببینید.
انصاف اهل سنت در سخن گفتن از خدمات شهید شوشتری
آنچه که ما از نزدیک مشاهده کردیم در این سفر دو روزه، که گرچه هنوز به پایان نرسیده است، انصافا برای خود بنده که آشناییم با مناطق اهل سنت کم نبوده است اما بسیار سازنده بود.
حقیر پیش از این، سالها پیش در بین سالهای بین ۷۵ تا ۸۵ در دانشگاه مذاهب اسلامی هم مدتی مدیر گروه تاریخ بودم و هم یکسال معاون آموزشی بودم، با برادران اهل سنت از نزدیک آشنایی دارم چه در کردستان چه در منطقه گرگان و ترکمن صحرا و چه در این منطقه. اما اینکه این همه انصاف و پاکی را از نزدیک دیدم، انصافا بر خودم لرزیده ام، خدمت همسفرانم نیز عرض کرده ام که چقدر این سفر برای من شیرین بود. این انصاف است عزیزان، که در کنار همه مشکلاتی که وجود دارد، در کنار همه ناهنجاریهایی که وجود دارد و همه قبول داریم، اما وقتی که از شهید شوشتری حرف میزنند، انقدر با انصاف از خدمات ایشان سخن میگویند.
مسئولیت اجتماعی همه ی ما در کنار وظایف دولت
این انصاف مایه برکت برای همه ماست، این سرمایه مشترکی است که ما بر پایه این میتوانیم دست به دست هم دهیم و کارهایمان را به همدیگر گره بزنیم و آنچه که دین به ما یاد داده است که اگر ساختارهای سیاسی و اجتماعی نمی توانند وظیفه خود را به خوبی انجام دهند اما این وظیفه از دوش من برداشته نیست، این حداقل کاری است که من طلبه ناچیز می توانم بیایم، اظهار ارادت کنم، اظهار دوستی کنم، این وظیفه که دست دولت نیست، همه کارها را که نباید دولت انجام بدهد.
اگر ساختارها نمی توانند کارها را خوب انجام دهند وظیفه از دوش دیگران برداشته نیست
این مجموعه ای که به نام سرزمین برادری آمده اند، دولتی نیستند اما به نوبه خودشان که می توانند این کار را انجام بدهند، اعلام میزبانی ای که کردیم و گفتیم که تشریف بیاورید مهمان ما باشید، به عنوان حرکت فردی میگویم، این که دست دولت نیست، بر اساس چنین درسی که اگر ساختارها نمی توانند کارها را خوب انجام دهند وظیفه از دوش عالمان برداشته نیست وظیفه از دوش هنرمندان و نویسندگان و کارگردانان برداشته نیست.
امیدواریم آیندگان، داستان این دوره از تاریخ را به عنوان داستان برادری ما بیان بکنند
این حرکت صورت گرفته و این انتظار را داریم که انشالله استمرار پیدا کند و به آنجا برسیم که اگر سالها بعد، قرنها بعد کسی آمد و خواست داستان این سرزمین را برای دیگران حکایت کند به جای «واتل علیهم نبأ ابنی آدم بالحق»، به جای این بگوید واتلو علیهم انباء (انبا جمع نبا به معنای خبر) اخوه الایرانیین. ما آمده ایم بگوییم که میتوانیم نوعی از برادری را رقم بزنیم که آیندگان داستان این دوره از تاریخ را بیان میکنند داستان برادری ما را بیان بکنند بگویند بروید و حکایت و اخبار و سرنوشت آن برادرانی را که در «سرزمین برادری» دست برادری به هم دادند و در کنار همه مشکلاتی که وجود داشت توانستند این اقدام را انجام دهند، آن را حکایت بکنید.
منافع دشمنان ما در از میان رفتن برادری میان ماست
اگر در زمان پیامبر تمام مشکلات پیامبر، مشکلات درون جامعه دینی بود اکنون هم ما و هم شما به خوبی میدانیم که مشکلاتی که ریشه در درون هم ندارد داریم، ما دشمنانی را داریم که به خون من و شما به طور یکسان تشنه اند. ما دشمنانی را داریم که منافعشان در وقتی است که این برادری از بین ما رخت بربندد، کار به مراتب دشوارتر است و به همین خاطر به اندازه دشواری کار انتظار میرود که با دیدگاه و دید نافذ عزیزان علمایی این منطقه بتوانیم این گام را به انجام برسانیم.
از اینکه فرصت دادید به این ناچیز که به نمایندگی از دوستانم عرض ادبی خدمتتان داشته باشم صمیمانه و از عمق جان تشکر میکنم و همه شما را به خدای بزرگ میسپارم.
والسلام علیکم و رحمت الله و برکاته