در حال بارگذاری ...

میرزا ابوطالب مجتهد زنجانى (متوفى 1329 هـ.ق) که از دیرگاه با سید جمال الدین و اندیشه هاى او آشنا بود و با او ارتباط داشت، به دعوت سید همراه با برخى دیگر از علما « از بیعت به اتحاد اسلام و خلیفه ى عثمانى دریغ نورزیدند». او با سلطان مکاتبه داشت و وى را خلیفه ى مسلمین مى خواند. سلطان با مراجع و علماى متنفذى چون ملا محمد فاضل شربیانى (متوفى 1322 هـ.ق) که پس از درگذشت میرزاى شیرازى، در شمار مراجع بزرگ تقلید محسوب مى شد و آقا نجفى در ارتباط بود

دکتر محمد حسین امیراردوش
 
سلطان عبدالحمید دوم زمینه ى مساعدى که انجمن اتحاد اسلام به رهبرى سید جمال الدین در ایران و عراق براى تکاپوهاى اتحاد اسلامى پدید آورده بود، تداوم بخشیده و پیوندهاى خود را با کانون هاى شیعى، تقویت نمود. 
پاره اى از علماى بزرگ شیعه کمابیش با جنبش اتحاد اسلام در پیوند بودند و با خلیفه عثمانى ارتباط داشتند. آزادى عمل علماى شیعه براى تعامل با جنبش اتحاد اسلام، ناشى از اقتدار بى سابقه اى بود، مرهون استقلال معنوى از دولت شیعى قاجار و رعایت حریم معنوى از سوى دولت سنى عثمانى؛ « اماکن مقدسه عراق رهبرى متمرکزى را به تشیع ایران داده بود که از حوزه ى سلطه طبیعى و سیاسى قاجاریه بیرون بود».

میرزا ابوطالب مجتهد زنجانى (متوفى 1329 هـ.ق) که از دیرگاه با سید جمال الدین و اندیشه هاى او آشنا بود و با او ارتباط داشت، به دعوت سید همراه با برخى دیگر از علما « از بیعت به اتحاد اسلام و خلیفه ى عثمانى دریغ نورزیدند». او با سلطان مکاتبه داشت و وى را خلیفه ى مسلمین مى خواند.
سلطان با مراجع و علماى متنفذى چون ملا محمد فاضل شربیانى (متوفى 1322 هـ.ق) که پس از درگذشت میرزاى شیرازى، در شمار مراجع بزرگ تقلید محسوب مى شد و آقا نجفى در ارتباط بود.« سلطان عثمانى دستور داده بود که شیخ [فاضل شربیانى] مى تواند هر روز چهل کلمه به رایگان به استانبول تلگراف بفرستد»، و « آقا نجفى، رسماً تلگرافى از شخص سلطان عبدالحمید دریافت کرد مبنى بر اینکه هر وقت به کمک نیاز داشته باشى، سلطان از تو دریغ نخواهد داشت».
سید عبدالحسین مجتهد لارى، عالم متنفذ اصلاح طلب و استعمارستیز، در "رساله قانون مشروطه مشروعه " که در سال 1325 هـ.ق در شیراز طبع شده است، شیوه حکومت عبدالحمید دوم را مى ستاید، و از سلطان چنین یاد مى کند: «... برادر رشید سلطان عبدالحمید به واسطه ى رأى سدید و تلافى شدید اکید در حمایت اسلام و علماء اعلام با کمال اقتدار و فتوحات بسیار تدارک و انحناء و کسر و انکسار نموده».
او در این رساله، بر لزوم اتحاد بین دو دولت اسلام، یعنى ایران و عثمانى تأکید می ورزد، و اشارات جالبى به ملزومات این اتحاد مى نماید: « قانون ملى و مصالح کلى عملى اولى و حسب التکلیف شرعى ملى اسلامى وجوب عهد و میثاق اتحاد و اتفاق بین هر دو دولت اسلام است در حمایت و تقویت و عقد اخوت و مشورت و مصلحت و دولت و سلطنت از هر جهت، کنفس واحده متحد و اخوان توأمان کالفرقدان لایفترقان در شعار و دثار و مابه الافتخار و اقتدار و انتصار در حرب و محاربه اغیار کفار. چنانچه حق تعالى فرموده: "و اعتصموا بحبل الله جمیعاً و لاتفرقوا" و معاقده عهود وثیقه و معاهده عقود اکیده شدیده بر این مودت و اتحاد و نفى بینونیّت و انفراد از اهم مهمات و الزام ملزمات و اعظم فواید کلیه و اتم مصالح عزت و اقتدار سلطنت اسلام است از هر جهت. ولى لازمه این اتحاد کلى و وداد نوعى رفع مایه الانفراد جزئى است از اسباب مفسده خلف و نفاق و انفراد و شقاق که منافى با کمال اتحاد و اتفاق است. منها رفع تفتیش و تفحص در گمرکات و بندرات از کتب علمیه و مذاهب مختلفه نیف و سبعین فرقه و رفع ضبط و تحجیر و اتلاف و حرق و غرق کتب علمیه. چرا که تکلیف دولت چنانچه حق تعالى فرموده: "واصلحوا ذات بینکم"اصلاح بین مسلمین است...».
منبع: لگدکوب خیال
 

     




نظرات کاربران