در حال بارگذاری ...

تجربه حضور دموکراتها و برخورد عمدتا مزورانه و زیرکانه شان با مسائل جهانی نشان می دهد که آمریکایی ها از خلال «تغییر پادشاه» در عربستان سعودی به دنبال ایجاد جریانی جدید در داخل و خارج این کشور هستند. روی کار آمدن «ملک سلمان» در شرایطی رخ داد که درگیری

تجربه حضور دموکراتها و برخورد عمدتا مزورانه و زیرکانه شان با مسائل جهانی نشان می دهد که آمریکایی ها از خلال «تغییر پادشاه» در عربستان سعودی به دنبال ایجاد جریانی جدید در داخل و خارج این کشور هستند.

روی کار آمدن «ملک سلمان» در شرایطی رخ داد که درگیری های مذهبی در منطقه به سبب تحریک مسلمانان بر سر بحران های سوریه و عراق به اوج خود رسیده بود. عربستان سعودی که بسبب همراهی وثیق خود با آمریکا و اسرائیل و نیز ضدیت همیشگی با جریانات صاحب فکر «اسلام سیاسی» مانند اخوان المسلمین و جهادیون از محبوبیت مناسبی در میان مسلمانان برخوردار نبود سعی کرده تا پس از این تغییر سیاسی داخلی، بر موج شیعه هراسی سوار شده و نوعی پیام مثبت را نیز به مسلمانان مخالف خود ارسال نماید.
از طرفی می دانیم که اخوانی ها -که همواره جریاناتی ضدصهیونیستی و ضدسعودی بوده اند- پس از سرکوب در مصر که با حمایت مستقیم عربستان صورت گرفت به آغوش ترکیه و قطر پناه بردند و بنظر می رسید که قطر تا کنون نقش حمایتی و جهت دهنده به این جریانات را بر عهده داشته است. این مساله همواره سبب خشم سعودی و دولت جدید مصر را مهیا کرده بود تا اینکه سلمان به قدرت رسید و سعی کرد تا حتی میان سیسی و اردوغان آشتی ایجاد کند و روابط مصر، ترکیه و قطر را بهبود ببخشد!
آزاد کردن برخی اخوانی ها یا علمای منتسب به اخوان در کنار تغییراتی گسترده در کابینه و تیم مدیریتی کاخ پادشاهی سعودی نشان می دهد که برنامه ای جدی برای جذب «جریانات اسلامگرا» وجود دارد که متاسفانه بستر اصلی این جذب نیز احساس هراس مشترک از «گسترش قدرت ایران» در منطقه می باشد که پس از تحولات یمن نیز روی به فزونی گذارد!
زمینه مساعد هراس از گسترش تشیع و ایران که در این چند سال دائما تکرار شد و از تحولات منطقه نیز چنین تعبیر گردید در کنار اصلاحات جزئی صورت گرفته در نوع برخورد با جریانات اسلامگرا و دول منطقه، زنگ خطری برای تجمیع قدرتهای مختلف ذیل «ایران هراسی» است. نکته ای که نباید از آن غفلت شود تلاش گسترده برای بهبود چهره سعودی در میان جریانات اسلامگرای جهان اسلام است. چیزی که متاسفانه در بحران یمن، خود را در قالب سکوت بسیاری از جریانات داخل کشورهای اسلامی نشان داد و زنگ خطر را به صدا درآورد!
متاسفانه رسانه ها و سایتهای خبری ما صرفا از منظر داخلی به پدیده ها می نگرند و از همین روست که می بینیم اطلاع رسانی کشتار مردم بیگناه یمن نیز بدون توجه به ذهنیت مردم منطقه و ناظر به مخاطب داخلی یا شیعی است و برای نجات مخاطب فریب خورده جهان اسلام راهبرد دقیقی وجود ندارد!

 




نظرات کاربران