در حال بارگذاری ...

برخورداری از افکار حزبی و گروهی متعصب صفت مشرکان است و نه ویژگی مومنین یکتاپرست. مشرکان دچار چند دسته گی می شوند و سپس هر دسته حول خواسته های خود گرد می آید. امری که باعث می شود هر یک از این دسته ها نسبت به دسته دیگر فضای بسته ای داشته باشد. از طرفی از چیزی که دارد خوشحال است و از طرف دیگر گروه متفاوت با خود را لعن می کند.

الشیخ علی حسن غلوم

ترجمه: فاطمه ازرقی 
 
قرآن در رابطه با اختلاف و دودستگی سخنان متعددی دارد. گاهی می بینیم که قرآن اختلاف و دودستگی را محکوم می نماید. از جمله آن ها این فرموده خداوند است: (إِنَّ الَّذِینَ فَرَّقُوا دِینَهُمْ وَکَانُوا شِیَعًا لَّسْتَ مِنْهُمْ فِی شَیْءٍ إِنَّمَا أَمْرُهُمْ إِلَى اللَّهِ ثُمَّ یُنَبِّئُهُم بِمَا کَانُوا یَفْعَلُونَ) [الأنعام:159.] و با وجود اینکه مفسران در بیان اهداف آیه با هم اختلاف دارند اما قطعا مضمون آیه این است که خداوند ایجاد اختلاف و تفرقه در دین واحد که از طمع ها و هواهای نفسانی و شهوات نشات می گیرد را محکوم می نماید. در نهایت نیز نقدی است بر کسانی که از مسائل عمومی در جهت رسیدن به مقاصد خاص و شخصی استفاده می کنند و قطعا آنها صاحبان دین نیستند تا پیامبر «ص» با آنها دیدار کند. زیرا آنها اگر به دین خود ایمان داشتند یا به آن احترام می گذاشتند، هیچ گاه به تفرقه افکنی درون آن و در نتیجه تضعیف قدرت آن دست نمی زدند. 
از صفات مشرکان: 
در جای دیگری از قرآن مشاهده می کنیم که صفت اختلاف افکنی را، صفت مشرکان معرفی می نماید، حال آیا دوست می دارید که به صفت مشرکان توصیف گردید؟ خداوند سبحان می فرماید: (وَلَا تَکُونُوا مِنَ الْمُشْرِکِینَ، مِنَ الَّذِینَ فَرَّقُوا دِینَهُمْ وَکَانُوا شِیَعًا کُلُّ حِزْبٍ بِمَا لَدَیْهِمْ فَرِحُونَ)[الروم:31-32]برخورداری از افکار حزبی و گروهی متعصب صفت مشرکان است و نه ویژگی مومنین یکتاپرست. مشرکان دچار چند دسته گی می شوند و سپس هر دسته حول خواسته های خود گرد می آید. امری که باعث می شود هر یک از این دسته ها نسبت به دسته دیگر فضای بسته ای داشته باشد. از طرفی از چیزی که دارد خوشحال است و از طرف دیگر گروه متفاوت با خود را لعن می کند. اما گرایش و تعلق به خدا و دین او باعث قطع رابطه انسان با دیگران نمی شود. بلکه زمینه ای را برای آشنایی و تعامل با دیگران فراهم می کند. (وَجَعَلْنَاکُمْ شُعُوبًا وَقَبَائِلَ لِتَعَارَفُوا)[الحجرات:13] و همچنین مطالعه ی تجارب آنها و ایجاد زمینه بررسی نقاط مشترک یکدیگر که خود می تواند نقطه شروعی باشد برای هدایت دیگری به سمت حق. (قُلْ یَا أَهْلَ الْکِتَابِ تَعَالَوْا إِلَىٰ کَلِمَةٍ سَوَاءٍ بَیْنَنَا وَبَیْنَکُمْ) [آل عمران:64] 
هشدار نسبت به درگیری و نزاع: 
آیاتی دیگر از قرآن نسبت به وقوع اختلاف و دودستگی هشدار می دهند. از اینکه تجربه گذشته گان تکرار گردد و آن اختلافات منجر به درگیری و نزاع شوند. (وَمِنَ الَّذِینَ قَالُوا إِنَّا نَصَارَىٰ أَخَذْنَا مِیثَاقَهُمْ فَنَسُوا حَظًّا مِّمَّا ذُکِّرُوا بِهِ فَأَغْرَیْنَا بَیْنَهُمُ الْعَدَاوَةَ وَالْبَغْضَاءَ إِلَىٰ یَوْمِ الْقِیَامَةِ)[المائدة:14] آن گروه از مسیحیان عهدی که با خدا بسته بودند را شکستند مبنی بر اینکه در دین خود دچار تفرقه نشوند و تعالیم الهی را فراموش کردند و هشدارهای آسمانی را کوچک شمردند. پس دچار اختلاف شده، چند پاره شدند، تعصب ورزیدند و چندین حزب گشتند و باهم جنگیدند. و به همین منوال می مانند تا روز قیامت. 
فراموش کردن پیمان: 
تمامی این هشدارها و غیر از آنها در رابطه با امت اسلامی نیز به وقوع پیوست. امتی که نیز به نوبه خود با خداوند پیمان بست و در حالی که کلام خداوند سبحان را می خواند: (وَاعْتَصِمُوا بِحَبْلِ اللَّهِ جَمِیعًا وَلَا تَفَرَّقُوا)[آل عمران:103] دچار تفرقه و حزب گرایی و تعصب و به دنبال آن جنگ و درگیری گشت که همه نشات گرفته از هواهای نفسانی و اهداف سیاسی و تعصبات دینی بود. درگیری و نزاع تنها میان شیعه و سنی نیست؛ بلکه تقریبا می توان گفت همه با هم جنگیدند. و اکثرا عللی که باعث این فتنه انگیزی ها و جنگ ها و کشتارها شده اند، عللی ناچیز و ناشی از تعصبات و عدم تعقل بوده اند. آغاز آن می تواند با بیان چند کلمه از یک طرف یا عملکرد اشتباه بعضی جاهلان باشد، که به دنبال آن آتش فتنه روشن می شود. بخصوص زمانی که یکی از طرف ها وسیله ی برتری و قدرتی داشته باشد پس بدین وسیله طغیان و گردن کشی می کند و یا هنگامی که احساس کند قدرتش در حال تحلیل است، سعی در نابودی طرف مقابل می کند تا آن طرف سعادتمند نشود و قدرت نگیرد. 

رهبر انقلاب: افراطیون را طرد کنید! (دانلود)

فتنه گر: 
امروزه نیز عده ای با ایفای همان نقش ها سعی در فتنه انگیزی دارند. در روزهای اخیر نیز یکی از آنها را تجربه کردیم، هنگامی که بخشی از صحبت های یکی از این اشخاص مبنی بر توهین به شیعه و بزرگان آنها در شبکه های اجتماعی پخش گردید که اعتراضاتی را برای برخورد با این توهین اخیر برانگیخت. 
چند نکته در رابطه با این قضیه: 
اولا مسئله توهین به تشیع و بزرگان آن امر تازه ای نیست و آنچه از تهمت بر زبان این توهین کننده و امثال او در طی قرن ها آمده است نیز جدید نیست و بر ماست که فکر کنیم: آیا تلاش برای برانگیختن و جمع کردن نیرو در این روزها از روی حکمت است؟ بویژه اینکه آنچه از آن شخص توهین کننده صادر شده است مربوط به چندین ماه پیش می باشد. 
دوما همان طور که این شخص شبانه روز از طریق یکی از شبکه های ماهواره ای مشغول توهین کردن است، در آن سو نیز شخص دیگری هست که به ما منسوب است و او نیز از طریق شبکه ماهواره ایش به صورت شبانه روز مشغول اسائه ادب به مسلمانان اهل سنت، ارزش ها، بزرگان و مذهب آنها است. آیا کسی این قابلیت را دارد که بتواند هر دو طرف را ساکت نماید؟ 
از اشکال عذاب: 
خداوند بزرگ در قرآن کریم می فرماید که اختلاف و چندپارگی و فتنه ها، گونه ای از اشکال عذاب اند که مردم آنها را به سوی خود می کشند: (قُلْ هُوَ الْقَادِرُ عَلَىٰ أَن یَبْعَثَ عَلَیْکُمْ عَذَابًا مِّن فَوْقِکُمْ أَوْ مِن تَحْتِ أَرْجُلِکُمْ أَوْ یَلْبِسَکُمْ شِیَعًا وَیُذِیقَ بَعْضَکُم بَأْسَ بَعْضٍ)[الأنعام:65] پس چرا مسلمانان فکر نمی کنند و تعصبات و حزب گرایی خود را کنار نمی زنند و بواسطه قرآن قضاوت نمی نمایند؟ فتنه گران در واقع به دنبال این هستند که اسلام را تسلیم منافع و اهداف خوشان کنند. اسلام و پیامبر نیز از آنان بدور است، همانگونه که خداوند متعال فرموده است: (لَّسْتَ مِنْهُمْ فِی شَیْءٍ إِنَّمَآ أَمْرُهُمْ إِلَى اللَّهِ ثُمَّ یُنَبِّئُهُم بِمَا کَانُواْ یَفْعَلُونَ) و این جزیی از توطئه ها، فتنه هاو بلاها به شمار می آیند که نقشه های دشمنان اسلام را با کوچکترین تلاشی محقق می کنند. 
مسئولیت انسان های خالص: 
همانا انسان های مخلص مسئولند که در ایجاد نزدیکی و وحدت کلمه و هم پیوستگی صف ها تلاش کنند، که رضای خداوند در این است و در واقع پایبندی به عهدی است که با او بسته ایم. پس اگر در راه خدا و پیامبرش و اسلام خالص باشید رستگار می شوید.  

  




نظرات کاربران