در حال بارگذاری ...

بعدها ابوالاعلی مودودی ظهور کرد که می گفت اسلام دینی متمایز، فراگیر و ناسخ شریعت ها و یگانه میان ملت هاست. او می گفت اسلام لیبرالیسم و دموکراسی نیست. اسلام مشروطه خواه و ناسیونالیسم هم نیست. مسلمانان باید بین اسلام و جاهلیت - که تمدن غرب علمدار آن است - یکی را انتخاب کنند. اتفاقات جهان واقعی و گسترش استعمار غرب در جهان اسلام و افزایش جنایت ها و تشکیل رژیم صهیونیستی نیز در واگرایی هرچه بیشتر نظری و عملی مسلمین از غرب موثر بود.

 «رضوان السید» یکی از اندیشمندان به نام معاصر در جهان اسلام است. این متفکر لبنانی در مقاله ای که به صورت جزوه در اختیار شما قرار گرفته، به تبیین رویکرد مسلمانان در قبال تمدن غرب از نیمه دوم قرن نوزدهم تا نیمه اول قرن بیستم می پردازد. رویکردی که با ورود اولیه غرب به جهان اسلام، ابتدا آن را مطابق و مساوی با اسلام می انگاشت و سعی در یکسان جلوه دادن اسلام و تمدن غرب داشت. جریانی که با نگاهی غربی با غرب مواجه می شدند و مشکلش با غرب صرفا استعمارگری آن بود.
اما بعدها ابوالاعلی مودودی ظهور کرد که می گفت اسلام دینی متمایز، فراگیر و ناسخ شریعت ها و یگانه میان ملت هاست. او می گفت اسلام لیبرالیسم و دموکراسی نیست. اسلام مشروطه خواه و ناسیونالیسم هم نیست. مسلمانان باید بین اسلام و جاهلیت - که تمدن غرب علمدار آن است - یکی را انتخاب کنند. اتفاقات جهان واقعی و گسترش استعمار غرب در جهان اسلام و افزایش جنایت ها و تشکیل رژیم صهیونیستی نیز در واگرایی هرچه بیشتر نظری و عملی مسلمین از غرب موثر بود. 
در مرحله سوم و با بسط نظریات سید قطب، اسلام به شدت سیاسی شده و به ایدئولوژی ای برای کسب قدرت مبدل می شود. این جریان برخلاف جریان دوم که با نگاهی ریشه ای، تقابل اسلام و غرب را تقابلی فرهنگی و تمدنی می دانست، بیشتر بر جنبه های سیاسی این تقابل تکیه کرده و صرفا به جهاد و ویرانگری ساختارهای رایج می پردازد.
متن کامل این مقاله را از جزوه ای که در قسمت ضمائم قابل دانلود است، مطالعه کنید.




نظرات کاربران