در حال بارگذاری ...

جمعیت به فقیرانى که آن ها را از عائله جمعیت مى داند، بدون توجه به مذهب و صرف‏ نظر از آن که شیعه یا سنى یا مسیحى باشند، کمک مى‏کند. این روش، آن‏ قدر جلب اعتماد کرده است که همه مردم، از هر فرقه و دسته، به آن کمک مى ‏کنند. مثلاً در روزهاى آخر اقامت من، یک نفر از شخصیتهاى مسیحى به نام [رفله منسه] نزد من آمد و دو ششم از کارخانه یخ‏سازى خود را وقف جمعیت کرد. دو نفر طبیب مسیحى مجاناً مریض هاى جمعیت را معالجه مى ‏کنند

 مجتبی احمدی 
 
مقدمه: 
مسئله روش و الگوی تقریب مذاهب اسلامی و ادیان توحیدی یکی از چالش های کنونی تقریب گرایان به حساب می آید. لبنان با تنوع بالای ادیان و مذاهب به مثابه جهانی کوچک شد،ه در یک کشور است و یکی از کشورهای مستعد تقریب یا تکفیر به حساب می آید و طبیعی است که تحقق یک الگوی تقریبی در این کشور می تواند تأثیراتی، خارج از مرزهای این کشور و در سطح بین المللی داشته باشد. در این میان تلاش های امام موسی صدر به عنوان یک روحانی مجتهد شیعه، جهت تقریب مذاهب و ادیان توحیدی لبنان یکی از نمونه های برجسته تقریب گرایی در جهان است و ضروری است که تجربه تقریبی ایشان مورد مطالعه و بررسی قرار گیرد. 
معبودهای دیگر غیر خدا را برگزیدیم 
در بررسی تجربه تقریبی امام موسی صدر باید ابتدا گفتمان تقریبی ایشان را مورد تحلیل و بررسی قرار دهیم. امام موسی صدر با نگاهی آسیب شناسانه و تاریخی بر این باور بود که ادیان و مذاهب توحیدی به عنوان پیام هایی جهان شمول با فاصله گرفتن از اهداف و فلسفه وجودی خود به نظام هایی طایفه ای تبدیل شده اند . به جای آنکه مأموریت و دغدغه خود رادر خدمت به نوع انسان و تلاش برای رهایی و هدایت نوع بشر قرار دهند بر اساس الگوهای رفتاری نظام های قبیله مأموریت خود را تأمین منافع پیروان و افراد طایفه خود به حساب می آورند. امام موسی در این باره چنین می گوید: 
«ادیان یکى بوده اند، زیرا در خدمتِ هدفى واحد بوده و برای دعوت به سوى خدا و خدمتِ به انسان ها هستند. و این دو از نمودهاى حقیقتى یگانه ‏اند. آنگاه که ادیان در پى خدمت به خویشتن برآمدند میانشان اختلاف بروز کرد و توجه هر دینى به خود آن‏قدر زیاد شد که تقریباً به فراموشىِ هدفِ اصلى انجامید. اختلافات شدت گرفت و رنجهاى انسان فزونى یافت... و چون هدف را فراموش کردیم و از خدمت انسان دور شدیم، خدا هم ما را به حال خود گذاشت و از ما دور شد، ما به راههاى گوناگون رفتیم و به پاره‏ هاى مختلف بدل گشتیم و در پى خدمت به منافع خاص خود برآمدیم و معبودهاى دیگری غیر خدا، را برگزیدیم و انسان را به نابودى کشاندیم». (صدر،1384: 15) 
محبت خدا با دوست نداشتن انسان جمع نمی‏شود! 
امام موسی صدر بر اساس این آسیب شناسی، فاصله گرفتن ادیان از هدف خدمت به انسان ها و دلسوزی برای هدایت آن ها را عامل توجه ادیان به خود دانسته و این درونگرایی ادیان را عامل تضاد و تخاصم بین الادیان می داند. از این رو ایشان تلاش داشت پیروان ادیان را یکبار دیگر متوجه اهداف تشریع ادیان نماید و تلاش داشت که نشان دهد همه انبیاء در یک جبهه و برای هدفی واحد تلاش کرده و اخلاق ایشان اخلاقی مبتنی بر دلسوزی برای هدایت نوع بشر بوده است. حضرت موسی «ع»، حضرت مسیح «ع» و حضرت رسول «ص» را هم نوا در خدمت به انسان دانسته و چنین می گوید: 
«این حضرت مسیح است که فریاد مى‏زند: «هرگز! هرگز محبت خدا با دوست نداشتن انسان جمع نمى‏شود!» و صداى او در جان ها مى‏پیچد و ندایى دیگر از پیامبر رحمت اوج مى‏گیرد که: «هرگز به خدا و روز واپسین ایمان نیاورده است کسى که سیر به بستر خواب رود اما همسایه‏اش گرسنه باشد».(همان : 16) 
امام موسی حکمت شریعت های مختلف را در پیشی گرفتن بر خیرات و نه درخود حق پنداری ادیان دانسته و به این آیه استناد می دهد: « لِکُلٍّ جَعَلْنا مِنکُم شِرعَةً و مِنهاجا و لَوْ شاءَ اللَّهُ لَجَعَلَکُمْ اُمَّةً واحِدَةً و لکِن لِیَبلُوَکُمْ فى مآ ءاتکُمْ فَاسْتَبِقُوا الْخَیْراتِ إلَى اللَّهِ مَرْجِعُکُمْ» (48 : 5) (براى هر گروهى از شما شریعت و روشى نهادیم. و اگر خدا مى‏خواست همه شما را یک امت مى‏ساخت؛ ولى خواست در آنچه به شما ارزانى داشته است بیازمایدتان. پس در خیرات بر یکدیگر پیشى گیرید. همگى بازگشتتان به خداست). 
سیره مبتنی بر خدمت و هدایت نوع انسان 
سیره عملیِ تقریبی امام موسی صدر در لبنان مبتنی بر همین گفتمان خدمت و هدایت نوع انسان و ترویج فرهنگِ پیشی گرفتن در خیرات تا تکفیر یکدیگر بنا شد. ایشان در مدت حضور خود در لبنان، تلاش داشت این رویه را به رویه غالب تبدیل کند و از تخاصم و تضاد طایفه ای ادیان بکاهد. در این مسیر اقدام به احیا و توسعه جمعیت خیریه «بر و احسان» کرد که وظیفة داشت به اوضاع نامساعد فقرا بدون توجه به دین و مذهب شان رسیدگی کند. امام موسی در مورد مؤثر بودن این روش می گوید: «جمعیت به فقیرانى که آن ها را از عائله جمعیت مى داند، بدون توجه به مذهب و صرف‏ نظر از آن که شیعه یا سنى یا مسیحى باشند، کمک مى‏کند. این روش، آن‏ قدر جلب اعتماد کرده است که همه مردم، از هر فرقه و دسته، به آن کمک مى ‏کنند. مثلاً در روزهاى آخر اقامت من، یک نفر از شخصیتهاى مسیحى به نام [رفله منسه] نزد من آمد و دو ششم از کارخانه یخ‏سازى خود را وقف جمعیت کرد. دو نفر طبیب مسیحى مجاناً مریض هاى جمعیت را معالجه مى ‏کنند». ( صدر 1383: 41) 
دغدغه و عشق خدمت به انسان در امام موسی صدر به جایی رسید که ایشان در بدترین شرایط نیز خود را مکلف به خدمت می دانست به طوری که در ماجرای زیر آوار ماندن 12 نفر از روستانشینان مسیحی در سخت ترین شرایط خود را برای نجات آن ها به روستا رساند. خانم هیام عطوی شرح این ماجرا را چنین بیان می کند: «... به یاد دارم که در یکی از روستاهای مسیحی نشین اطراف شهر بعلبک لبنان، 12 نفر از روستانشینان بر اثر بارش شدید برف، زیر آوار سقف خانه خود مدفون شده بودند. امام به محض اطلاع از حادثه به آن جا شتافت و برای رسیدن به روستا، سه کیلومتر در برف پیاده روی کرد. وقتی امام به روستا رسید، محاسن ایشان به شکل قندیل در آمده و عبایشان یخ زده بود. چشمان مردم روستا که به امام می افتاد، بی اختیار فریاد می کشیدند که این خود حضرت مسیح است که برای نجات ما به این جا آمده است ...».(عطوی به نقل از کمالیان و رنجبر، ج2، 1388 : 514) 
وحدت بین ادیان یک هدف نه یک تاکتیک 
امام موسی صدر به وحدت بین ادیان به مثابه یک امر تاکتیکی و مصلحتی نمی نگریست؛ بلکه ایشان عمیقاً به وحدت مبتنی بر اهداف دین اعتقاد داشت. یکی از زیباترین خاطرات امام موسی صدر در این مورد، داستان بستنی فروش مسیحی شهر صور بود که به دلیل تبلیغات بستنی فروش شیعه مبنی بر نجس بودن بستنی های وی امرار معاشش دچار مشکل شده بود. حجه الاسلام ادیب حیدر این خاطره را چنین نقل می کند: «در شهر شیعه نشین صور یک بستنی فروش مسیحی زندگی می کرد که به سختی زندگی خود و خانواده اش را می گذراند؛ برای اینکه مشتری مسلمان نداشت و عملاً تحریم شده بود. وضع به جایی رسید که امرار معاش و ادامه زندگی برای این بستنی فروش مسیحی غیر ممکن شد و به همین جهت نزد امام صدر رفت. مدتی گریست و مشکل خود را مطرح نمود. تصور می کنید که عکس العمل امام صدر چگونه بود؟ این بزرگوار در محل این بستنی فروش حاضر شد، در جلوی مغازه نشست و به همراه دوستان خود از بستنی او تناول نمود. از آن روز به بعد وضع آن بستنی فروش سکه شد». (ادیب حیدر به نقل از کمالیان و رنجبر،ج1،1388 : 196-197) 
حضور در محافل دینی سایر ادیان و مذاهب 
امام موسی صدر همچنین تلاش داشت با حضور در محافل سایر ادیان و مذاهب فاصله های بین ادیان را کنار بزند و زمینه ای برای اصلاح تصویر ذهنی ادیان و مذاهب از یکدیگر بوجود آورد. اصلاح تصویر ذهنی ای که می توانست پیش داوری ها و تصورات قالبی را از بین برده و تقریب بین الاذهانی ایجاد کند. استاد شرف الدین این دغدغه امام موسی را چنین توصیف می کند: «ایشان می خواست همه جا را تحت تأثیر قرار دهد و به همه جا وارد شود. روش ایشان این گونه بود، حتی به دیرها و کلیساها وارد می شد؛ در زیر صلیب حضرت مسیح به سخنرانی می پرداخت و همه را تحت تأثیر قرار میداد. تنها چیزی که برای ایشان اهمیت داشت، آن بود که تصویر حقیقی دین و کلمه الله را، آن گونه که شیعه می فهمد، به مردم ارائه کند؛ بهگونه ای که دیگران نیز بتوانند با واقعیت شیعه آشنا شوند». (شرف الدین به نقل از کمالیان و رنجبر، ج2، 1388 : 193) 
به دنبال شیعه کردن سایر مذاهب و ادیان نبود! 
نکته دیگری که باید در تجربه تقریبی امام موسی صدر بدان توجه داشت، چگونگی جمع بین مسئله معرفی و تبلیغ مذهب شیعه و تقریب مذاهب در یک جامعه چند مذهبی بود. امام موسی صدر علی رغم آنکه به دنبال شیعه کردن پیروان سایر مذاهب نبود؛ اما بر اساس اصل خدمت به انسان و معیار قرار دادن عمل خیر در سنجش دینداری، تصویری از مذهب شیعه ارائه داد که از جذابیت بالایی نزد پیروان سایر ادیان برخوردار شد. آقای حجازی این خصیصه امام موسی را چنین شرح می دهد: «مردم روستاهای جنوب هرگاه آقا را می دیدند، با دنیایی از احساس و هیجان خود را به ایشان می رساندند؛ چه مسلمان و چه مسیحی. با شور خاصی بر عبای آقا دست می کشیدند تا به اصطلاح خود، متبرک شوند. مسیحیان همواره می گفتند: «این آقا، سید موسی نیست و او خود حضرت مسیح است». 
کار به جایی رسیده بود که بر شیعه بودن ما رشک می بردند. مرتب می گفتند: «شما مسلمان ها لیاقت داشتن رهبری مثل امام صدر را ندارید». (حجازی به نقل از کمالیان و رنجبر، ج 1، 1388: 259) 
حجت الاسلام اباذری در تأیید تأثیرگذاری این رویکرد امام موسی صدر چنین می گوید: «بارها نویسندگان معروف و شخصیت های بارز مسیحی مثل جرج جرداق و شکراله حداد به وی گفته بودند که فرهنگ شیعه ای را که شما مطرح می کنید؛ اگر همه مثل شما آن را ارائه می دادند، الآن دیگر اثری از مذهب تسنن و دین مسیحیت در این کشور باقی نمی ماند این فرهنگ با این ویژگی ها قابل پذیرش برای همه مردم است». (اباذری، 1381: 96) 
 
منابع: 
اباذری، عبدالرحیم؛ امام صدر امید محرومان؛ تهران: جوانه رشد، 1381. 
صدر، سید موسی؛ ادیان در خدمت انسان؛ گروه مترجمان، تهران: موسسه فرهنگی تحقیقاتی امام موسی صدر، 1384. 
کمالیان ،محسن؛ رنجبر کرمانی، علی اکبر؛ عزت شیعه؛ جلد اول؛ تهران: ناشر مولف، 1388. 
کمالیان، محسن؛ رنجبر کرمانی، علی اکبر؛ عزت شیعه؛ جلد دوم؛ تهران: صحیفه خرد، 1386. 
 

 




نظرات کاربران