در حال بارگذاری ...

یکی از کارشناسان مسائل بین المللی اعلام کرد اخبار اخیر درباره درخواست عربستان از حماس برای اعزام نیروی ویژه به یمن صحت ندارد و یکی از دلایل آن این است که این امر مستلزم روابط استراتژیک است و اینچنین رابطه ای میان این دو طرف نیست.

به گزارش گروه بین الملل خبرگزاری فارس، جنبش مقاومت اسلامی فلسطین (حماس) به عنوان یکی از تاثیرگذار ترین گروههای جهادی فلسطینی از زمان آغاز خیزش های عربی در سال 2011 با هدف جلوگیری از گسترش دامنه این خیزش ها به درون مرزهای فلسطین همواره هدف تهدید و تطمیع کشورهای مرتجع عربی قرار گرفته است. مواضع تردید امیز این جنبش فلسطینی نسبت به تحولات سوریه به همراه فشارهای سنگینی که از سوی برخی دولت های مرتجع عربی به این جنبش و سایر جنبش های فلسطینی وارد شد فضایی را بوجود اورد که هر روز اخبار و شایعات ضد و نقیضی را در خصوص حتی سیاست های کلی این جنبش در قبال مسئله مقاومت که ترک آن نوعی خودکشی سیاسی محسوب می شود منتشر می شود. از جمله اینکه اخیرا شایعه شد که این جنبش با اعزام نیروهای خود برای کمک به نیروهای رئیس جمهور فراری یمن علیه انقلابیون موافقت کرده است. در این خصوص و درباره مسائل دیگری که حول و حوش این جنبش منتشر می شود سعدالله زارعی کارشناس ارشد مسائل بین الملل در گفت وگو با خبرگزاری فارس به برخی ابهامات اخیر درباره اخبار منتشر شده از جنبش حماس پاسخ داد. 
اخیرا در سطح رسانه های عربی اخباری بطور گسترده منتشر شد مبنی بر اینکه عربستان از حماس درخواست کرده 700 نیروی آموزش دیده برای پیوستن به نیروهای «عبد ربه منصور هادی» رئیس جمهور مستعفی و فراری یمن در اختیارش قرار دهد، نظر شما درباره انتشار این خبر و دلایل آن چیست؟ 
یک خبرنگار کارکشته باید بداند که درخواست اعزام نیرو از سوی کسی، مستلزم داشتن یک رابطه استراتژیک بین طرفین هست چطور در حالی که روابط بین عربستان و فلسطینی ها در مجموع یک اینچنین رابطه ای نیست عربستان می تواند درخواست 700 نیروی ویژه داشته باشد. خود این مسأله پاسخ می دهد که اساسا چنین درخواستی مطرح نشده است. واقعیت این هست که سفر مشعل به عربستان که در چارچوب «عمره رمضانیه» انجام شد. یعنی طرف فلسطینی از قبل درخواست سفر مشعل به عربستان در چارچوب «توافق مکه2» را داشت اما ریاض در نهایت با سفر وی در قالب عمره رمضانیه موافقت کرد. نهایت اینکه در این سفر به وی اجازه دادند دیداری هم با مقامات عربستان داشته باشد و این سفر غیر رسمی تبدیل به سفری رسمی شد که خود این سفر نشان دهنده ضعف در روابط حماس و عربستان است. 
مشعل در این سفر 3 نکته را مطرح کرد: 
1- آزادی زندانیان فلسطینی. این زندانیان در جریان سفر مشعل به تهران بازداشت شده بودند و در واقع عربستان برای انتقام گیری از حماس به خاطر رابطه با ایران آنها را بازداشت کرده بود. 
2-درخواست از عربستان برای گفت وگو با مقامات مصری به منظور کاهش فشار قاهره بر ساکنان غزه که عربستان این موضوع را به بهبود روابط فتح و حماس کرد. 
3-کمک عربستان برای آشتی داخلی فلسطینی که عربستان این مسأله را به دو امر موکول کرد: پذیرش حکومت تشکیلات خودگردان بر غزه و نیز پذیرش صلح دائمی با اسرائیل از سوی حماس. 
درواقع از این سه دستور کار تنها دستور کار اول محقق شد و حماس از دو موضوع مابقی جواب منفی دریافت کرده است. 
بنابراین اخبار رسانه ها درباره این سفر و بین واقعیتی که بود فاصله بسیار زیاد وجود دارد و در ایران این مسأله به گونه ای منعکس داده شده که افکار عمومی علیه حماس تحریک شده است اما در مجموع حماس شایسته اینگونه سخنان نیست. 
برخی رسانه های عربی دائما مدعی هستند که حماس از خط مقاومت جدا شده و اخبار ضد و و نقیضی در این باره وجود دارد، نظر شما چیست؟ 
ارتباط حماس با جبهه مقاومت و کشورهای مختلف جبهه مقاومت در منطقه چند نکته وجود دارد : 1- حماس یک موجودیت یک روزه و دو روزه نیست، جریانی هست که اگر به تاریخ رسمی آن بنگریم بیش از 30 سال از موجودیتش می گذرد. اگر به ریشه های حماس و خاستگاه آن بنگریم سابقه ای 90 ساله دارد چون قبل از اینکه به اسم حماس اعلام موجودیت کند به شکل سازمان ها خدمت رسان فعالیت می کرده است. بنابراین حماس تازه کار و ناپخته نیست که نداند چه اهدافی دارد اما در کشور ما و مخصوصا در عرصه رسانه ها سلسله گزارش های ضدو نقیض درباره حماس و ارتباط این جنبش با محیط منطقه ای و بین المللی وجود دارد. از نظر ماهیت شناسی باید بگوییم حماس جریانی مذهبی است که از مشی معتدل مذهبی تبعیت می کند. به این دلیل که حماس در تاریخ خودش هیچ گاه از افراط گرایی حمایت نکرده ما در برخورد با حماس شاهد مواضع پایداریم. 
2-حماس دقیقا می داند که چه مسئولیتی دارد این جنبش آزادی کل فلسطین را دنبال می کند و اساسا قائل به پذیرش موجودیت اسرائیل نیست. حماس به خاطر این آرمان های خودش انواع محدودیت ها را تحمل کرده و در حال حاضر به خاطر پایداری بر سر آرمان فلسطین تحت انواع فشارهاست. 
3-حماس می داند که بقای اسرائیل به خاطر حمایت غرب و سوءسیاست های سران عربی و خیانت آنها به آرمان فلسطین است. بنابراین می داند که از حوزه غربی و دربار عربی چشم توقعی برای آزادی فلسطین نمی توان داشت. حماس در طول جنگ های 22روزه، 8 روزه و 51 روزه اسرائیل علیه غزه شاهد خنجرهای آخته اعراب علیه خودش بود و اینها تصویر دردناکی را برای این جنبش رقم زده است. 
3-حماس در تاریخ 30 ساله دوستان صادق خودش را شناخته و می داند که در روز بحران و حادثه چه کسی است که به کمکش می آید. حماس فراموش نکرده که در طول سه جنگ قبلی این ایران بود که بدون چشم داشت از حماس حمایت کرد. حماس به خوبی می داند که حزب الله تمام قد در جنگ اخیر از این جنبش حمایت کرد و حزب الله اختلافات با حماس بر سر مسأله سوریه را کنار گذاشت. اما متاسفانه در داخل ایران تصویری که از حماس ارائه می شود تصویری گروهی است که گاهی دچار افراط و تفریط می شود حال آنکه حماس اگرچه در طول تاریخ 30 ساله خودش خطاهایی داشته اما از ثبات قدم برخوردار بوده است و این در شرایطی بوده که حماس در محاصره موج های متلاطم بوده و ثبات قدم دراین شرایط امری مهم است. حماس در شرایطی است که تنها همسایه عربش یعنی مصر روابط دوستانه ندارد مصر نه تنها درههای خودش را به روی فلسطینی ها بسته بلکه به عنوان عامل فشار علیه غزه نیز تبدیل شده است. بنابراین تداوم حضور حماس در جبهه مقاومت با وجود این فشارها مسأله بسیار بااهمیتی است که نشان می دهد حماس شایسته حمایت جدی است و ثبات قدم دارد. 
حماس کماکان یکی از بازوان قدرتمند مقاومت در منطقه است و از توانمندی های بسیاری در بسیج جهان اسلام و جبهه مقاومت برخوردار است. 
 توصیف کلی شما از آنچه در فلسطین به ویژه در رابطه با جریان های مقاومت می گذرد، چیست؟ 
 فلسطین تحت تاثیر 3 جریان است که این سه جریان طی ماه های گذشته به موقعیت فلسطین در جهان آسیب وارد کرده است: 
1-جریان اشغال: رژیم صهیونیستی با ادامه سیاست اشغال و اعمال فشار بر فلسطینی ها ، تداوم محاصره غزه و عدم بازسازی آن و مشروط کردن آن به پذیرش صلح با اسرائیل و سیاست تشدید تدابیر امنیتی در کرانه باختری تلاش می کند مانع از روند عادی در بین فلسطینی ها شود و در عمل فلسطینی ها در شرایط روحی بسیار نامساعدی قرار دارند. 
2-از طرف دیگر بحران های عربی در عراق، سوریه، لیبی و یمن و غیره توجه به مسأله فلسطین را به حاشیه رانده است. این مسأله دست فلسطینی ها را در پیگیری سیاست های ضد فلسطینی باز گذاشته است . 
3-فشاری که از ناحیه داعشی ها در نوار غزه و جریانات خشن سلفی علیه فلسطینی ها و امنیت ساکنان غزه اعمال می شود از جمله انفجارهای اخیر در غزه (منفجر کردن 5 خودروی حماس و جهاد اسلامی به دست داعش) شرایط درونی فلسطینی ها را سخت تر کرده و ابهاماتی را به وجود آورده است. در مجموع به نظر می آید که جهان اسلام باید برای بازگرداندن مسأله فلسطین به جایگاه اصلی خود تلاش کند چرا که نه فقط به سرنوشت فلسطین گره خورده بلکه با آینده جهان اسلام هم پیوند دارد. 
وضعیت داخلی کنونی اسرائیل چگونه است؟ 
وضعیت درونی اسرائیل تحت تاثیر 2 عنصر درونی است: 
اختلافات داخلی احزاب اسرائیلی : این اختلافات در محدوده قابل مدیریت قرار دارد و نباید گمان کنیم که اختلافات میان آنها اساسی است به نحوی که قابل کنترل نباشند. بنابراین نشانه های خیلی برجسته ای از اینکه درون اسرائیل با وضعیت غیرقابل مهار روبرو باشد، وجود ندارد. 
2-موقعیت جهانی و منطقه ای رژیم صهیونیستی که در مجموع به نظر می آید این رژیم در عرصه بین المللی و آمریکا و اروپا موقعیتی بحرانی دارد. اسرائیل آرام آرام به سمت بحران مشروعیت بین المللی می رود. 




نظرات کاربران