فرمودند انتخاب فرد در زمانی که دوستش یک طرف است و حق طرف دیگر، مشخص می کند که آیا واقعا شیعه است یا نه. فرمودند شیعه کسی است که نیازی نیست کسی علیه او شهادت دهد، بلکه خودش علیه خود شهادت می دهد!
استاد حسن رحیم پور ازغدی
عنوان بحث امروز ما «علی و ناشیعیانش» است. مراد از ناشیعه اهل سنت نیستند. بلکه خود ما هستیم. با بررسی تعاریفی که از شیعه در کلام اهل بیت «ع» آمده و انطباق آن بر ما مشخص خواهد شد که ما «ناشیعه» ایم نه «شیعه»! چون در جامعه شیعه به دنیا آمده ایم، فرض را بر این گذاشته ایم که ما شیعه ایم. غیرشیعیان هم ما را شیعه محسوب می کنند. یک سوتفاهمی وجود دارد میان تشیع شناسنامه ای و تشیع آنگونه که در منابع مذهب ذکر شده است.
نسبت اسلام و تشیع چه نسبتی است؟ آیا اسلام چیزی است و تشیع چیزی دیگر که بر آن وارد شده است؟ خیر. اگر کسی یک کلمه خلاف اسلام و قرآن بگوید قطعا بدعت گذار است. شیعه معتقد است که فرزندان پیامبر «ص» ادامه مسیر ایشان هستند.
شیعه پایداری بر اسلام است
معلوم بود که بعد از پیامبر «ص» اختلاف ایجاد می شود و به همین خاطر پیامبر «ص» تکلیف مسلمانان بعد از خودشان را مشخص کردند. شیعه معتقد است که همانطور که پیامبر «ص» را خداوند تعیین می کند، رهبری دینی که هم وظیفه تبیین دین و هم وظیفه حکومت را دارد، خداوند تعیین می کند. یعنی هم مرجعیت علمی و معرفتی و هم مرجعیت سیاسی و زعامتی. اینها همه با هم است. اصول آن را خداوند تعیین می کند و برای اینکه بلایی که بر انجیل و تورات آمد بر سر قرآن نیاید، رسول خدا به امر خدا وصی تعیین کردند. در روایاتی که در منابع شیعه و سنی آمده پیامبر می فرماید بعد از من 12 خلیفه اند. البته درباره اینکه این 12 نفر چه کسانی هستند میان شیعه و سنی اختلاف است.
شیعه یک انشعاب از اسلام نیست. شیعه از نظر ما پایداری بر سر اسلام پس از پیامبر «ص» است. برای اینکه اسلام پس از پیامبر «ص» همان اسلام زمان پیامبر «ص» باشد. پس اگر کسی شیعه را اینطور تعریف کرد که ما با قرآن و پیامبر «ص» کاری نداریم و مائیم و اهل بیت«ع»! ، این شیعه نیست. این تشیع انحرافی است.
تشیع از قرآن و سنت پیامبر «ص» شروع می کند و در تداوم آنها از عترت پیامبر «ص» صحبت می کند. چون اهل بیت «ع» هم آمده اند که همان سنت و قرآن را بگویند.
تشیع فرقه گرایی نیست. نسبت خدایی دادن و بالاتر از پیامبر «ص» دانستن اهل بیت «ع» نیست. تشیع یک سبک تفکر و اخلاق و زندگی است. اهل بیت «ع» فرمودند که اکثر کسانی که می گویند ما شیعه اهل بیت «ع» هستیم، در واقع محب هستند نه شیعه! عاشق اهل بیت «ع» هستند ولی شیعه نیستند. البته فرمودند حتی حب پیامبر «ص» و اهل بیت «ع» نجات بخش است.
حضرت امیر «ع» می فرماید دو گروه از مسلمانان نماها کافرند. یکی آنهایی که غلو می کنند. یعنی حضرت علی «ع» را از پیامبر «ص» و قرآن بالاتر می برند و برای اهل بیت «ع» رازقیت و خالقیت قائلند. گروه دوم کسانی که به علی «ع» و فرزندانش اهانت می کنند یعنی ناصبی ها. ناصبی کافر است نه سنی.
مفت خورها شیعه نیستند!
ملاک های شیعه چیست؟ یکبار تعدادی پیش حضرت امیر «ع» آمدند و گفتند ما شیعه شما هستیم. حضرت فرمود شیعیان ما انقدر چاق و خوش بر و رو نیستند! شیعه آنقدر باید درد خلق و خدا داشته باشد که نه شب درست می خوابد و نه درست غذا می خورد و نه به دنبال خوش گذرانی است. شکمش به پشتش می چسبد. رنگش پریده است. روزها مدام در پی عمل صالح و خدمت به خلق خدا و جهاد هستند و شب ها مدام در حال راز و نیاز و عبادت و فکر و خدمت به خلائق خدایند. شیعیان ما از آدم های مفت خور و آویزان و خوش گذران که مدام به فکر خودشان باشند، نیستند.
روایات اینگونه فراوان است. امام صادق «ع» می فرماید که پیامبر «ص» فرمود مومن واقعی کسی است که همه مردم به او اعتماد داشته باشند طوری که اموال و جان خود را نزد او امانت بگذارند. جامعه شیعه جامعه ای است که امنیت کامل در آن حاکم باشد. امام سجاد «ع» می فرماید اگر شمشیری که با آن پدرم را در کربلا کشتند، نزد من امانت بگذارند در آن خیانت نمی کنم!
روایت داریم که اگر دیدید کسانی زیاد به حج می روند یا نماز می خوانند، فکر نکنید که شیعه هستند. شاید به این کارها عادت کرده اند. شیعه را جایی می توان شناخت که وارد عالم سیاست و اقتصاد می شود ولی یک بار هم دروغ نمی گوید. شیعه همچنین امانتدار است و همه به او اعتماد می کنند. حتی کسانی که او را به لحاظ فکری قبول ندارند، او را آدم خوبی می دانند. بعد فرمود مسلمان کسی است که بقیه از دست او و زبان او در امانند. یعنی به هیچ کس هیچ صدمه ای نمی زند. بعد فرمودند مهاجر کسی است که از همه زشتی ها و پلیدی ها هجرت کند.
شیعه رفاه زدگی را مصیبت می داند
فرمودند مومن نیستید مگر اینکه مورد اعتماد مردم باشید. خصلت دیگر آن این است که شیعه در برابر هیچ مشکلی از پا درنمی آید و همه مشکلات و مصیبت ها را یک امتحان و فرصت جدید برای تکامل می بیند. و برعکس رفاه زدگی را یک مصیب می داند. یعنی زندگی ای که در آن مدام خوش گذرانی و عیاشی باشد را موجب مصیبت می داند، چرا که این باعث می شود از سعادت فاصله بگیرد. چون وقتی انسان مست پول و مقام و رفاه شود، مثل کسی که مست مشروبات الکلی شده، عقل از سرش می پرد.
از امام عسگری «ع» پرسیدند شیعه واقعی کیست؟ فرمود شیعه همان کسی است که پیامبر «ص» در تعریف مومن به کار بردند. شیعه کسی است که از هیچ کس بغض و کینه به دل ندارد. حب و بغض شخصی ندارد. حب و بغض او برای حق است نه منافع خودش. فرمودند ولایت ما این است که دوستی و دشمنی شما تابعی از حق باشد. فرمود اگر غیر از این هرچه نماز و روزه بخوانی، مزه ایمان را نچشیدی. معیار دیگر این است که شیعه خودش را در مشکل برادران خود سهیم می داند. مومن می گوید مشکل تو مشکل من است، نه اینکه بگوید مشکل تو ربطی به من ندارد. امام عسگری «ع» فرمود کسی که به برادرش بگوید مشکل تو به من ربطی ندارد کافر است.
فرمودند جامعه شیعی جامعه ای است که هیچ کس در آن تنها نماند. وقتی فردی ورشکست می شود، مریض می شود، دشمن پیدا می کند و ... تنها نماند. فرمودند دیگران را در شادی های خود شریک کنید و در غم آنان شریک شوید. فرمودند اگر جامعه شما چنین است شیعه هستید وگرنه شیعه نیستید.
علیه خود شهادت می دهید؟!
بعد فرمودند البته الان هم با هم دوست هستید ولی به خاطر منافعتان! آن لحظه ای که منافع تان با هم اصطکاک پیدا می کند، چشم همدیگر را درمی آورید! این آن برادری اسلامی و شیعی نیست. این سبک زندگی کافرانه است.
فرمودند وقتی منافع تان با هم تضاد پیدا می کند، برادران تان را بر خود مقدم کنید. آن زمانی از منافع خودتان برای برادرتان بگذرید شیعه هستید.
فرمودند انتخاب فرد در زمانی که دوستش یک طرف است و حق طرف دیگر، مشخص می کند که آیا واقعا شیعه است یا نه. فرمودند شیعه کسی است که نیازی نیست کسی علیه او شهادت دهد، بلکه خودش علیه خود شهادت می دهد!
امیرالمومنین «ع» فرمودند جامعه شیعه جامعه ای است که اولا در آن مردم به هم دروغ نمی گویند. دوم امانت را ادا می کنند. سوم به عهدشان وفا می کنند. چهارم به ضعیفان کمک می کنند. پنجم روابط جنسی آزاد و بی قید و بند ندارند. ششم صله رحم دارند. هفتم بذل معروف می کنند. هشتم حسن خلق دارند. هشتم اینکه مردم یک رفاه نسبی داشته باشند، نه فقر و نه اشرافیت. نهم دنباله روی از علم و علم محور بودن جامعه.
فرمودند که به هرچه که تعهد دادی باید عمل کنی. اگر با تو قرارداد بستند که مثلا 10 ساعت کار کنی و 9 ساعت کار کردی، خائن هستی.
تولید کننده ای که جنس بی کیفیت تولید می کند شیعه نیست و مصرف کننده ای هم که برای منافع شخصی اش حاضر نیست از اقتصاد کشورش حمایت کند، شیعه نیست. آن قانونگذاری هم که در دولت و مجلس قانون می گذراند و درست محاسبه نمی کند که هم تولید کننده و هم مصرف کننده داخلی سود ببرد، شیعه نیست.
خودمان را نصیحت کنیم
حال چه باید کرد؟ اول باید این ها را با هم مرور کنیم تا بفهمیم که شیعه بودن یعنی چه و بعد هرکس در هرجایی که هست، کارش را درست انجام دهد. امام می فرمود هرکس در هرجایی هست کار خودش را درست انجام دهد مملکت درست می شود. منتها ما عادت داریم که دیگران را نصیحت کنیم نه خودمان را! نانوا به تاکسی دار اشکال می گیرد، بقال به کارگر، کارگر به مغازه دار و ... هیچ کس به خودش اشکال نمی گیرد!
امانت داری فقط امانت نگه داشتن کالای یک فرد نیست. کار امانت است، علم امانت است. مسئولیت های حکومتی بالاترین امانت هاست. حضرت امیر «ع» می فرماید مسئولیت های حکومتی امانت خدا و امانت مردم است. هرکس هر مسئولیتی را قبول کرد و کارش را درست انجام داد هم در دنیا و هم در آخرت باید جوابگو باشد.
جامعه و مردمی که به تعهداتشان عمل نمی کنند شیعه نیستند. فرمودند جامعه شیعه جامعه ای است که هیچ کس حاضر نباشد گریه و ناله کسی را بشنود. هرجا خبر رسید که یک ضعیفی دچار مشکل است، سریع به مشکل او رسیدگی شود.
حریم اخلاقی باید در جامعه شیعه حفظ شود. بذل معروف یعنی هرکس چیزی دارد که بیش از نیازش است به دیگرانی که نیازمندند بدهد.
در جامعه شیعه ازدواج آسان است
جامعه شیعه جامعه ای است که در آن خشونت و دعوا و اضطراب نزدیک به صفر است. شیعه کسی است که لبخند بر لب داشته باشد و ناراحتی اش در قلبش باشد.
در روایت دیگر آمده است که جامعه شیعه جامعه ای است که یک: هیچ کس در آن گدایی نمی کند. یا می تواند کار کند و باید کار کند و یا نمی تواند که باید توسط بیت المال و ثروتمندان تامین شود. دو: بخل و حرص در آن نباشد. فرمودند محال است شیعه خسیس باشد.
فرمودند در جامعه شیعه بخاطر مشکلات زوزه نمی کشند! فرمودند شیعه مثل کلاغ اهل طمع نیست. فرمودند فساد جنسی در جامعه شیعه رایج نمی شود. چون با برداشتن موانع اشرافی و تشریفاتی، ازدواج آسان می شود.
چند نفر آمدند خدمت امام «ع»و گفتند در شهر ما شیعه زیاد است. امام «ع» فرمود ثروتمندان تان به فقرا سر می زنند؟ از حال فقرا خبر دارید؟ گفتند گاهی. فرمودند اموالتان را با فقرا تقسیم می کنید؟ گفتند نه از این کارها دیگر نمی کنیم! فرمودند چرا می گویید شیعه هستیم؟ شما دوستدار هستید نه شیعه. شیعه کسی است که اگر لباس زیاد دارد به برادرش که ندارد هدیه دهد.