در حال بارگذاری ...

اگر این ده مورد به عنوان منشور اخلاقی بین مسلمانان رعایت شود تمام دعواها و نزاع ها پایان خواهد یافت. با توجه به حدیث مشخص است که تاکید امام بر روی دهمی است.... اینکه انسان هیچ کسی را نبیند مگر اینکه بگوید او از من با تقوی تر است. یعنی دقیقا نقطه مقابل آنچه تحت عنوان تکفیر رایج شده است. فلسفه این صحبت امام رضا(ع) این است که مردم دو دسته اند یا از تو بهترند و یا بدتر؛ آنکه بهتر است که تکلیفش روشن است اما آنکه بدتر است شاید ظاهرا از من بدتر باشد چه اینکه ما بر کلیه اعمال و باطن او احاطه نداریم.

استاد علی آقانوری

Ø Ø¯Ø§Ù„ احسن را باید از امام رضا «ع» آموخت 2

ایشان را با کتاب «امامان شیعه و وحدت اسلامی» می شناسند. کتابی که در آن سیره وحدت گرای اهل بیت «ع» به خوبی تبیین شده است. ایشان اما استاد دانشگاه ادیان و مذاهب نیز هست. متن زیر گفتگوی ما با ایشان درباره سیره تقریبی امام رضا «ع» است: 
 
- وحدت اسلامی در زمان ائمه «ع» به چه معنایی بوده است؟ 
با توجه به آیات قرانی که از امت واحده وجود دارد، این تعابیر حکایت از آن دارد که وحدت نه تنها یک ضرورت بلکه یک «اصل مسلم دینی» باید تلقی شود. برای همین هم ائمه «ع» به این جنبه خیلی اهمیت می دادند و در این زمینه پیشتاز بودند. تا حدی که امام رضا(ع) با اینکه مامون را به عنوان یک خلیفه اسلامی قبول نداشت اما به خاطر وحدت امت اسلامی حتی در امر اداره امور به مامون مشورت می داد. مثلا زمانی که حکومت وقت در یکی از مرزها، فرد بومی که متعلق به یکی از قبایل همان محل بود را به عنوان مرزبان و استاندار انتخاب کرده بود، امام رضا اعلام کردند که این کار صحیح نیست و ممکن است این فرد طرف قوم خود را بگیرد و در برخی موارد اشکالاتی پیش آید؛ مامون از این نظر امام رضا (ع) به شدت استقبال کرد به حدی که تعبیری در این زمینه دارد که «این سخن را باید با آب طلا نوشت». این مشارکتها به این معنی است که ائمه با اینکه امثال مامون را به عنوان خلیفه اسلامی قبول نداشت اما هرجا که مساله مربوط به اصل و کیان امت اسلامی می شد، دفاع از این اصل را به موارد دیگر ارجحیت می دادند و همکاری می کردند. 
- تلاش امام برای حفظ وحدت در چه قالبی نمایان بود؟ 
در حفظ این اصل مناظرات و مباحثات فراوان امام رضا (ع) نمونه بارزی از اقدام عملی ایشان است که همواره احترام متقابل را رعایت می کردند. مطالعه این مناظرات و رفتار علی ابن موسی در مناظرات در واقع تعریف عملی از امام رضا (ع) در این زمینه خواهد بود. این رفتارها نشان می دهد که مسلما بهترین سازوکارهای رسیدن به وحدت اسلامی و مهمترین و محوری ترین بحث وحدت اسلامی این است که «تنظیم روابط اجتماعی» مسلمانان باید بر اساس «جدال احسن» باشد. توجه و تدقیق در این موارد نشان می دهد که نمی شود ما انتظار «نداشتن اختلاف» داشته باشیم چرا که اصلا خلقت انسان بر اساس اختلاف است، به این ترتیب نمی -شود این اختلافات را رفع کرد. اما آنچه مهم است این است که این اختلافات «مدیریت» شود. 
ائمه «ع» معمولا در این موارد وارد می شدند تا اگر جدالی است بر پایه «جدال احسن» -همان که مد نظر قرآن است- باشد؛ اگر نگاه به مسلمان دیگر و روابط با آنهاست نگاه خوشبینانه باشد و نه از روی تعصب. در مورد همین جدال احسن مناظراتی که مامون برای امام رضا (ع) با علما ایجاد کرده بودند، یکی از بحثها این بود که این آیه که می گوید: "ثُمَّ أَوْرَثْنَا الْکِتَابَ الَّذِینَ اصْطَفَیْنَا مِنْ عِبَادِنَا ..." این مردان برگزیده که مد نظر این آیه است چه کسانی هستند؟ 
علمای برگزیده که در این مناظره با امام رضا (ع) مباحثه می کردند، علمای اهل سنت بودند. در واقع در زمان امام رضا(ع) همه بحثها و اختلافات و تمایزات فرقه ای بخصوص بین اهل حدیث و شیعه و معتزله بسیار بیشتر شده بود. در این جلسات همه اینها جمع بودند. در این جلسه امام رضا (ع) در عین اینکه دیدگاه های خود را مطرح می کنند و می گوید که مراد از آن مردان برگزیده که قرآن از آن یاد کرده است چیست، اما حتی یک کلام پرخاش، سرزنش و تحقیر طرف مقابل در صحبتهایشان نیست بلکه تمام بحثها و صحبتهایشان توام با احترام متقابل است. 
زمانی که همه علما اعلام می کنند که مراد از عترت امت است، امام نظر مخالف خود را اعلام می دارد که مراد اهل بیت است و نه امت. اما اعلام نظر امام توام با احترام است و نه دعوا و پرخاش. اینها مواردی است که ما بارها به سادگی از کنار آن گذشته ایم بدون اینکه توجه کنیم اساس و اصول مناظره و بحث در جامعه توسط ائمه مشخص شده است. امام می خواهند اعلام کنند که اگر به دنبال وحدت و اتحاد هستیم باید این اصول را رعایت کنیم. 
- آیا این اصول به صورت مشخصی در روایاتی که از امام رضا(ع) رسیده، وجود دارد؟ 
در حدیث مشهوری امام رضا (ع) می فرماید: «عقل مسلمان کامل نیست، مگر اینکه دارای ده خصلت باشد، بعد امام نه مورد از آن موارد را بر می شمارند. از ایشان می پرسند دهمی چیست، می فرمایند: احدی را ننگرد، جز آنکه بگوید او از من پرهیزکارتر است. 
اگر این ده مورد به عنوان منشور اخلاقی بین مسلمانان رعایت شود تمام دعواها و نزاع ها پایان خواهد یافت. با توجه به حدیث مشخص است که تاکید امام بر روی دهمی است.... اینکه انسان هیچ کسی را نبیند مگر اینکه بگوید او از من با تقوی تر است. یعنی دقیقا نقطه مقابل آنچه تحت عنوان تکفیر رایج شده است. فلسفه این صحبت امام رضا(ع) این است که مردم دو دسته اند یا از تو بهترند و یا بدتر؛ آنکه بهتر است که تکلیفش روشن است اما آنکه بدتر است شاید ظاهرا از من بدتر باشد چه اینکه ما بر کلیه اعمال و باطن او احاطه نداریم. 
بر این اساس ما باید هم نگاهمان و هم برخوردمان را عوض کنیم. متاسفانه در جامعه امروزمان برخوردها نه تنها با جدال احسن نیست بلکه دائم دنبال مچ گیری از یکدیگریم. در نگاه نسبت به هم، وضعیت بدتر است، یکی دیگری را فاسق میداند آن یکی، دیگران را کافر تلقی می کند و الی اخر. تا جایی که به این نتیجه می رسیم که تنها راه سعادت بشری حذف همه به جز ماست. و نتیجه این چنین برخورد و نگاهی وضعیت کنونی جوامع اسلامی است که شاهد آن هستیم. نتیجه ای که در حدیث امام رضا(ع) پیش بینی شده بود؛ آن حضرت نگاه ها و برخوردهای مشاجره آمیز را از مواردی میدانست که موجب بالا رفتن غرور می شود. 
به این ترتیب اصل برای ایجاد وحدت اسلامی بر مبنای بهبود مناسبات است و نه رفع اختلافات؛ ما چاره ای نداریم جز برخورد و نگاه احترام آمیز و پرهیز از نگاه تحقیر آمیز .اگر این دو منشور رعایت شد دیگر مشکلی نخواهیم داشت که اتفاقا در زندگی اهل بیت «ع» هم بر این دو منشور خیلی تاکید شده است. 
- آیا اختلافات مذهبی بین مسلمان در سطح عمومی مردم در زمان اهل بیت هم وجود داشته؟ 
در قالب بحث و مناظرات علمی مسلما اختلافات بین شیعه و سنی در زمان حیات اهل بیت «ع» وجود داشته است که گاهی با تحریک سیاسیون و علما به سطح جامعه هم کشیده می شد. اینکه این اختلافات به دعوا و نزاع فیزیکی هم کشیده شود، بنده موردی سراغ ندارم که این اختلافات در سطح جامعه شدت داشته باشد. اما بعد از اهل بیت «ع» و بویژه از قرن سوم به بعد این دعواها بین عموم مسلمان شروع شد. اما در حیات اهل بیت «ع» حداقل بین اطرافیان و دوستدارانشان اجازه اختلاف و پراکندگی نمیدادند و دائم توصیه می کردند که بروید و بین مردم باشید و با مردم مدارا کنید. دستور می دادند در تشیع جنازه مسلمان در نماز جمعه ها و ... شرکت کنید. 
- آیا به جزء اقوال و احادیثی که از امام رضا(ع) نقل شد، کارهای عملی وجود دارد که امام رضا(ع) در ابعاد سیاسی- اجتماعی برای ایجاد وحدت انجام داده باشند؟ 
جایگاه امام رضا (ع) بین علمای اهل سنت به حدی بالا بود که حتی بعد از ایشان هم همچنان فرزندانشان از جمله امام جواد و امام هادی «ع»، به ابناءالرضا مشهور بودند. بعد از حضرت علی(ع) و امام صادق (ع) در بین اهل سنت امام رضا(ع) جایگاه ویژه ای داشتند. این نشان از آن است که تعاملشان با اهل سنت زیاد بوده و رفتارشان طوری بوده که چنین جایگاهی یافته اند و به عنوان فرزند رسول خدا جایگاه عامشان به حدی بود که مامون هم چاره ای جز این نداشت که امام را نزد خود بیاورد و به عنوان ولیعهد انتخاب نماید. 
از طرفی زمان امام رضا(ع) عهد مناظره و مشاجرات و مباحث علمی – مذهبی بود. مذاهب به اوج خود رسیده بودند. دعوای علمی- مذهبی بین اهل حدیث و اهل معتزله - که یک عده عقل گرا بودند و عده ای دیگر نقل گرا - همیشه به راه بود و مباحثی چون صفات الهی، جبر و اختیارو ... مباحثی بود که در آن زمان معروف و مشهور شده بود. 
نقش امام رضا(ع) دراین چالشهای فکری - مذهبی و کلامی بسیار پررنگ و مطرح بود. در واقع این چالشها ریشه و سرآغاز دعواهای دیگر است. سیره امام رضا(ع) در این موارد بسیار عبرت آموز و پند آموز است. حضرت عملا در این زمینه ها موارد ایجاد وحدت و مدیریت اختلاف را نشان دادند. در بحثها و نگاهشان نسبت به دیگران و برخوردهای فکری، شیوه عمل و مسیر درست را برای همگان مشخص کردند. هیچ موردی نه از امام رضا (ع) و نه از دیگر ائمه سراغ نداریم که این بزرگواران در مقابل مخالفین فکری و مخالفین مذهبی، برخورد خشونت آمیزی و یا تحقیرآمیزی داشته باشند. 
پس اصل اتحاد و وحدت همین است که مسلمانان در مباحثات و مناظراتشان، از تکفیر و تحقیر یعنی آنچه امروزه سرلوحه تعاملات بین مذاهب اسلامی شده، دست بکشند . چرا که این تحقیر و تکفیر در مرحله مباحثات و مناظرات است که در مراحل بعدی به دعوا و کشت و کشتار می رسد. 
اگر تمام موارد قولی و عملی که از امام رضا(ع) موجود است را کنار بگذاریم و به همین یک جمله از ایشان اکتفا کنیم و به آن عمل کنیم برای وحدت مسلمانان کفایت می کند؛ حضرت فرموده اند : «التودد الی الناس نصف العقل»: خوشرویی و مهربانی با مردم نصف عقل است. بسیاری از دعواها و نزاع های مسلمانها به خاطر نامهربانی آنها با یکدیگر است. این دعوا و مشاجره موجب این می شود که این امت از حالت واحد بودن خارج شود و با کاهش ظرفیتها به تعالی و رشد مد نظر اسلام دست پیدا نکنند. 

 منبع: سایت انقلاب آستان قدس رضوی




نظرات کاربران