صدها تشکل مردمی بین المللی نیاز داریم اما..
هنوز انتفاضه سوم در جریان است که نامه دوم رهبری به جوانان اروپا و آمریکا از راه می رسد. توزیع این نامه به درستی صورت نگرفته که حمله به شیعیان نیجریه صورت می گیرد.
تازه اینها درست در حالی صورت می گیرد که روسیه و ترکیه در حال درگیری اند و یمن زیر بمباران است و سوریه و عراق در جنگی خانمانسوز درگیر شده اند و هزاران احتیاج فوری دارند و ...
همه اینها هم در شرایطی است که منطقه در حال جنگ مذهبی است و دشمن غدار غربی مستقیما در کشورهای حاشیه ما نفوذ و حضور یافته و در حال دسیسه است و دهها فرصت و تهدید نیز در کشورهای دورتر داریم از اندونزی و مالزی تا هند و انگلیس و قلب آمریکا و کانادا و کشورهای آمریکای لاتین!
حق بدهیم اگر کسی گله کند که چرا اخبار انتخابات اخیر ونزوئلا که راست گراها در آن اکثریت را به دست آوردند در این میان گم شد یا چرا سرکوب اسلامگراها در تاجیکستان به خوبی پوشش پیدا نمی کند یا چرا به اقدامات فرهنگی غربی ها در افغانستان کم توجهی می شود یا چرا به پتانسیل گسترده مسلمانان معتدل فعال در پاکستان و شبه قاره توجه نشده است؟!!
پاسخ خیلی ساده است! باید حق بدهیم که نمی شود به همه این مسائل توجه داشت و برای آنها اقدامی درخور نیز صورت داد الا اینکه گروهان های متعددی از جوانان دلسوز و متعهدی که آمادگی دارند روی حوزه هایی کار تخصصی بلندمدت صورت دهند به میدان نیازهای انقلاب در عرصه جهانی وارد شوند و باری از بارهای بر زمین مانده را از زمین بردارند.
این مساله زمانی جدی تر و حیاتی تر می شود که می دانیم متاسفانه بر دستگاههای دولتی ما بروکراسی و شرایطی حاکم است که کارآمدی آنها را کاهش داده است و تازه اگر کارایی نیز وجود داشت «حجم و گستردگی مسائل حوزه جهانی» تا اندازه ای است که دستگاههای دولتی را توان برآمدن از همه مسائل آنها نبوده و نخواهد بود!
خوب است توجه داشته باشیم که برخوردهای عاطفی انفعالی و موقتی و تجمع های پیاپی چیزی جز از سر باز کردن و رفع تکلیف صوری نیست و در حقیقت فراموش کردن مسائل امت اسلامی در قالب یک حرکت شتاب زده و کم اثر است.
