می گفت بعد از اینکه آمریکا به ایران حمله کرد و هواپیماهایش در طبس به خاطر طوفان شن سقوط کردند و آمریکایی ها به جای گروگان هایشان، جنازه های نظامیان شان را برگرداندند، من یکباره متحول شدم. دیگر حسابی انقلابی شده بود. آدمی که شراب خور بود، حالا نماز شب خوان شده بود و مدافع سرسخت ایران و انقلاب اسلامی!
سید عباس رضوی
از اهالی کشمیر هند است که خود را شیفته انقلاب اسلامی ایران می داند. ایشان فعالیت های زیادی برای بسط گفتمان انقلاب اسلامی در منطقه کشمیر انجام داده است. پای خاطرات ایشان از فعالیت های انقلابی خود در کشمیر نشستیم:
اسم پسرم را گذاشتم «علیرضا توسلی»
علیرضا توسلی یک دانشجوی ایرانی بود که در ایام انقلاب در کشمیر درس می خواند. خیلی انقلابی بود و همراه با ما به تبلیغ و معرفی انقلاب اسلامی در کشمیر می پرداخت. وقتی جنگ ایران و عراق شروع شد، او درس را رها کرد و به ایران آمد و مستقیم به جبهه رفت.
بعد از مدت کمی خبر شهادت علیرضا را شنیدیم. برادر من وقتی این خبر را شنید خیلی حالش بد شد. پسر من هم در همان روزها به دنیا آمد و به خاطر علاقه ای که به این شهید داشتم، اسم پسرم را گذاشتم: «علیرضا توسلی».
مشروب خواری که نماز شب خوان شد!
در کشمیر یک پزشکی داشتیم به نام «سیدعلی» که آدم مذهبی هم نبود و خیلی هم به انقلاب ایران علاقه نداشت. یک مدت رفت لندن و از آن جا به آمریکا. او به من می گفت که وقتی در آمریکا بودم حادثه اشغال سفارت آمریکا در تهران اتفاق افتاد. حال و هوای آمریکا، حال و هوای حمله به ایران بود. در رسانه ها صحبت از این بود که همین امروز و فرداست که آمریکا به ایران حمله کند. فضای ضدایرانی شدیدی در آمریکا به وجود آورده بودند.
می گفت بعد از اینکه آمریکا به ایران حمله کرد و هواپیماهایش در طبس به خاطر طوفان شن سقوط کردند و آمریکایی ها به جای گروگان هایشان، جنازه های نظامیان شان را برگرداندند، من یکباره متحول شدم.
دیگر حسابی انقلابی شده بود. آدمی که شراب خور بود، حالا نماز شب خوان شده بود و مدافع سرسخت ایران و انقلاب اسلامی!
منبر سنگین متفکر سنّی در دفاع از امام خمینی
پروفسور حاجینی یکی از شخصیت های اهل سنت برجسته کشمیر بود. اوایل انقلاب یک بار هم به ایران آمد. او می گفت که یک بار در دوران جنگ ایران و عراق، در اتوبوسی نشسته بودم که دیدم یک سری از عوام شروع کردند به ایران بدوبیراه گفتن. من بلند شدم که اول حسابی به آن ها بدوبیراه گفتم و بعد یک منبر سنگین در حمایت از امام خمینی و ایران بر اساس آیات و روایات رفتم. گفته بود که به زودی خواهید دید که این شعر اقبال لاهوری در شخصیت امام خمینی تجلی پیدا می کند که اگر زمانی تهران، ژنوِ مشرق زمین شود شاید سرنوشت کره زمین تغییر پیدا کند.
فیلم های جنگ را برای کشمیری ها پخش می کردیم
ما در زمان جنگ ایران و عراق به روستاهای کشمیر می رفتیم و برای مردم با آپارات فیلم های جنگ و انقلاب را پخش می کردیم و درباره امام و انقلاب اسلامی توضیح می دادیم. آن وقت مردم هنوز خیلی امام خمینی را نمی شناختند و فقط یک اسمی شنیده بودند. ما روستا به روستا می رفتیم و با آپارات فیلم های امام را پخش می کردیم و درباره انقلاب اسلامی توضیح می دادیم.
خبر رحلت امام را که شنید مدت ها گریه کرد
وقتی اخبار شهادت بزرگان انقلاب مثل شهید رجایی و شهید بهشتی به ما می رسید خیلی ناراحت می شدیم. ما در کشمیر برای شهدای 72 تن مراسم برگزار کردیم. وقتی امام هم رحلت کردند، عزای همه گیر و عمومی ایجاد شده بود و مراسمات بزرگ انجام شد. پروفسور حاجینی که از بزرگان اهل سنت کشمیر بود در اواخر عمر خود نمی توانست حرف بزند. وقتی خبر رحلت امام خمینی را به او می دهند مدت ها گریه می کند و بعد برای برادرم من روی کاغذ می نویسد که وضعیت انقلاب بعد از امام خمینی چه می شود؟ برادر من هم به او گفته بوده که امام خیلی مثل خودش را تربیت کرده است و جای نگرانی نیست.