در حال بارگذاری ...

مولوی عبدالله حسن زهی از روحانیون اهل سنت سیستان و بلوچستان معتقد است: کسی که خودش را از اهل سنت بداند و به اهل بیت محبت نکند ایمان ندارد.

لطفا در ابتدا خودتان را معرفی کنید و بفرمایید در حال حاضر مشغول چه فعالیتهایی هستید؟
بنده مولوی عبدالله حسن زهی، امام جمعه و رئیس حوزه علمیه اهل سنت شهرستان هامون هستم. همچنین فعالیتهایی هم در زمینه ترجمه متون به زبانهای عربی و اردو دارم. در گذشته نیز تدریس در سطوح سه و چهار حوزه نیز داشته ام.
جایگاه و مرتبه اهل بیت (ع) از نظر اهل سنت به چه صورت است؟
جایگاه اهل بیت از منظر اهل سنت جایگاه ویژه و روشنی است، با توجه به فرمایشات قرآن کریم به پیامبر(ص) در خصوص جایگاه اهل بیت: لا اسئلکم علیه اجرا الا المودة فی القربی(من از شما مردم چیزی نمی طلبم جز اینکه به اهل بیت و نزدیکان من اظهار محبت کنید). قرآن کریم در چند آیه دیگر در خصوص پیروی از پیامبر و اهل بیت و محبت آنان نیز تأکید میکند و این یکی از دستورات قرآنی هست که در احادیث و روایات مختلف آمده. محبت و تکریم اهل بیت بخشی از ایمان و از نشانه های آن است. کسی که خودش را از اهل سنت بداند و به اهل بیت محبت نکند ایمان ندارد.
با این توصیفات آیا محبت اهل بیت (ع) درمیان اهل سنت واجب و لازم هست؟
ما کلمه وجوب را در دو بخش داریم یکی در مسائل عقیدتی و دیگری فقهی. بله با توجه به تأکیدات اسلام محبت اهل بیت واجب است زیرا یکی از نشانه های قوی ایمان محسوب میشود.
رویکرد اهل سنت نسبت به روایاتی که از اهل بیت «ع» نقل شده چیست؟
ما اهل بیت پیامبر را اعم از همسران و فرزندان پیامبر می دانیم، به خصوص شخصیت حضرت علی و فرزندان ایشان حسن و حسین و حضرت زینب و آل علی. اینها اختصاصأ اهل بیت هستند و در محاسبه عمومی تر، ما همسران پیامبر را هم اهل بیت می دانیم. دیگر اینکه بحث عصمت در میان اهل سنت مختص پیامبران الهی است و از نظر ما اهل بیت اگر چه محافظ از هر خطا و لغزشی هستند اما عصمت خاصه پیامبران الهی است و به اهل بیت تعلق نمیگیرد.
اما در بحث روایت، ما در مرحله اول روایتهای پیامبر را با آیات قرآن تطبیق می دهیم اگر در تطبیق با قران منافات آشکاری وجود داشته باشد می دانیم که این حدیث جعلی می باشد، همانطور که پیامبر می فرماید فضربوها علی الجدار. البته روایات و احادیثی که از امام علی و بزرگان هست مورد احترام می باشند ولی باید سند آن به پیامبر برسد یعنی ما فقط بر اینکه حدیث از اهل بیت باشد بسنده نمی کنیم و به سند و جنبه علمی آن می پردازیم. بله ما احادیثی از امام علی در کتب اهل سنت داریم و آن را در بسیاری از جاها ذکر می کنیم. 
در زمینه حدیث با توجه به اینکه در طول تاریخ حکومت های بنی عباس و بنی امیه بودند که دشمنی وکینه با این بزرگان و فرزندان پیامبر به جهت منافع حکومتی خودشان داشتند تا توانستند مقام شامخ ائمه و فرزندان پیامبر را نگذاشتند که ظهور پیدا کند. روایتهای زیادی داریم که حکومتها در طول تاریخ طوری بوده که مجال بیان روایات ایشان داده نمی شده. فعلا که در میان اهل سنت چیزی بعنوان حدیث عقیدتی از این بزرگواران وجود ندارد. این را من شخصا یک عیب میدانم و این را تأیید نمی کنم. بنده خودم در سخنرانی های زیادی روایاتی از امام صادق و امام باقر میگویم در میان علمای اهل سنت به ندرت شنیده ام. متأسفانه جو و حاکمیت طوری بوده که اجازه نداده اهل بیت با وسعت نظر بتوانند بیانات شان را مطرح کنند.
زیارت و توسل به اهل بیت پیامبر (ص) نزد شما به چه صورت است؟
ما اهل سنت در مجموع توسل را قبول داریم و زیارت قبور اهل بیت و بزرگان دین و پیامبران و... نزد ما یک سنت هست. پیامبر اسلام سفارش کرده از قبور و قبرستان ها دیدن کنید تا به یاد مرگ و آخرت باشید. هدف از دیدار قبرستان و قبور بزرگان و اولیا کسب یک نوع کرامات روحی و ذاتی است که در بزرگ منشی صاحب قبر نهفته است. توسل ما اینگونه است که وقتی در مقبره ای حاضر می شویم ابتدا باید فاتحه و قرآن بخوانیم و از خدا بخواهیم به برکت صاحب قبر و به بزرگی این بنده صالح (پیامبریا...) فلان مشکل من را حل کن. یعنی از خدا میخواهیم به واسطه این بزرگان مشکل من را حل کند و این درمیان اهل سنت سفارش شده است. البته به این صورت که کسی صاحب قبر را خطاب کند و به این عقیده باشد که صاحب قبر خود دارای قدرتی مجزا از قدرت خداوند و در مقابل و معارض آن هست، این درست نیست و در میان اهل سنت هم چنین چیزی نیست.
علمای اهل سنت و فقهای بزرگ اهل سنت مانند حضرت ابومنصور ماتریدی، حضرت امام اشعری و فقهای اهل کوفه و بصره ، اصحاب ظاهری همچون داوود ظاهری و اسحاق، سفیان ثوری و حسن بصری و... بوده اند که همه این بزرگان دینی اهل سنت توسل انجام داده اند و حتی صحابه این توسل را داشته اند که نمونه هایی در تاریخ و روایات نقل شده است.
هفتاد هشتاد سال پیش تمام علمای دیوبند اهل سنت در شبه جزیره هندوستان جمع شده بودند و در آنجا کتابی به اسم عقاید علمای دیوبند نوشتند و در آن صراحتا آورده اند که عقاید وهابیت خرافه و گمراه کننده است و علمای بزرگ آن روزگار همه آن را امضا کردند. بنده معتقدم یک سری جریانات بیرونی از طرف انگلیس و یا استکبار جهانی به این فکر افتادند که بین مسلمانان افتراق بیاندازند. لهذا اینان در بین اهل سنت افرادی به نام وهابیت و در بین تشیع بهائیون و عده ای علی اللهی علم کردند که به هر دو فرقه ضربه بزنند و زدند. عقایدی که وهابیون آورده اند عقاید بی دینی است که هیچ مناسبتی با دستورات قرآن ندارد هرچند اینان قرآن میخوانند واستدلال هم میکنند ولی استدلالهایشان سطحی و توجه به ظواهر است. مثلا در آیه ایاک نعبد و ایاک نستعین(خدایا تنها تورا می پرستیم واز تو یاری می جوییم) ما میدانیم که منظور این آیه این نیست که در مسائل روزمره زندگی خود دیگر نباید از انسانها کمک گرفت و تنها خدا ما را کمک میکند ولی وهابیون خیلی سطحی با آن برخورد می کنند. مثلا اگر ما به کسی بگوییم آب بیاور اینها این را رد می کنند و می گویند شما از خدا کمک نگرفته اید. اینان از روایات بسیار نادر و انحرافی و شاذ پیروی می کنند. مثلا روزی پیامبر به ابوهریره می فرماید: اگر روزی شلاق اسبت بر زمین افتاد از کسی کمک نخواه و خودت آن را بردار. آنها این را اینگونه استدلال کرده اند که توسل نکنیم. درصورتی که منظور در اینجا درس استغنا توسط پیامبر به ابوهریره بوده است و نباید برای بدست آوردن منافع دنیوی به هرکسی دست گدایی دراز کنی.
آیا در میان شما عزاداری برای اهل بیت پیامبر(ص) مرسوم هست؟ به چه صورت؟
منظور از عزاداری برای ما ناراحتی قلبی برای اهل بیت پیامبر است که ما برای امام حسین و واقعه کربلا متأسف هستیم و از ته دل ناراحت هستیم و بر ایشان قرآن و نماز میخوانیم، خیرات میدهیم و ایصال ثواب به ایشان میکنیم، همچنین اظهار همدردی با آنها و نفرین قاتلان آنها می کنیم، که در مجالس عمومی و خصوصی کلماتی هستند که بیان کننده نفرین برای یزید و عبیدالله بن زیاد می باشد و معتقدیم که دشمنان امام حسین بر باطل و امام حسین و یارانش بر حق بودند. در بین ما لباس سیاه پوشیدن، سینه زدن، مداحی و مرثیه خوانی مرسوم نیست زیرا ما سند دینی در این زمینه نداریم.
بنظر شما اهل بیت (ع) چگونه میتوانند محور وحدت و تقریب مذاهب اسلامی باشد؟
اهل بیت و بخصوص شخصیت گرانبهای حضرت علی تنها شخصیت هایی هستند که همه ی مسلمانان و مذاهب اسلامی بر آن اتفاق نظر کامل دارند، ما باید از این شخصیت های گرانبها که در تاریخچه ی اسلامی از آنها یاد شده محور و محل توجهی برای خودمان قرار دهیم. همه جا فرامین حضرت علی به استانداران و فرمانداران و همچنین خطابه ها و فرمایشات حضرت امام حسن و امام حسین و دیگر فرزندان همه و همه حاکی از وحدت می باشد. پس ما بعنوان یک مسلمان میتوانیم این بزرگان دین خودمان را که نماد وحدت هستند مورد استفاده علمی و عقیدتی قرار بدهیم، و بخاطر اسلام و با توجه به وضعیتی که الان اسلام دچار آن است ما باید اینها را دست بگیریم و وحدت را سرلوحه خود قرار بدهیم. فرمایشات آیت الله خامنه ای هم همین است که همه مسلمانان باید به فکر وحدت باشیم. هرکسی که بخواهد بین مسلمانان اختلاف بیاندازد و شیعه را در مقابل سنی و بالعکس قرار دهد در واقع اینان دشمنان اسلام هستند. همین مسئله را ما در عراق و افغانستان می بینیم که سنی شیعه را میکشد و بالعکس به نام القاعده و داعش. اینها همه از نظر ما محکوم هستند. ما باید به مصالح اسلام بپردازیم و خدا را در نظر بگیریم،کسی را تکفیر نکنیم. در مذاهب اهل سنت تکفیر جایگاهی ندارد. اینها (القاعده وداعش) بار و دلایل علمی ندارند و مطرح نمیکنند فقط با فرض اینکه مثلا این شیعه یا مشرک هست این کار را میکنند که این یک سطحی نگری است و هیچگونه دلیل علمی ندارد. امروز بسیاری از شبکه های ماهواره ای هستند که تشیع را به عنوان مشرک و کافر معرفی می کنند و بعضی شبکه های شیعه، اهل سنت را تکفیر می کنند. اینها حداقل اگر بار علمی داشتند می شد برروی آن تأمل کرد اما فاقد استدلال علمی می باشند و کورکورانه هر کسی را که مخالف آنان باشد را تکفیر می کنند و حتی آنها اهل سنت را هم سر می برند.

 




نظرات کاربران