در حال بارگذاری ...

امت اخصی هم به عنوان امت پیامبر «ص» داریم که ایشان در این جا آن را تاسیس کردند. در این امت، حداقل سه گروه اجتماعی متفاوت وجود دارد: «قریش»، «یثرب» و «من تبعهم» که موالی و افراد تحت پیوند آنها که یهودیان مدینه باشد را شامل می شود. سه گروهی که ذاتاً واگرا بودند، گرد هم آورده شدند و پیامبر «ص» با وجود تکثر میان آن ها، امت واحده را سامان داد.

دکتر محسن الویری

 

مفهوم امت در تفکر اسلامی آنقدر اهمیت دارد  که پیامبر «ص» کوشیدند به آن تحقق و عینیت ببخشند و سیره ائمه «ع» هم تلاش برای حفظ این میراث نبوی بوده است. اگر ما از این منظر به همگرایی مذهبی نگاه نکنیم، دچار چالش هایی می شویم که بی جواب خواهد ماند. منظرِ ما به همگرایی امت و مذاهب، به عنوان میراث نبوی که باید حفظ شود است.

به محض این که پیامبر «ص» فرصت اداره جامعه را یافتند، جامعه جدید را بر اساس این مفهوم سامان دادند. در مکه امکان تاسیس جامعه دینی وجود نداشت. آموزه های اسلامی در مکه ناظر به افراد بود. مشرکین هم تا سال سوم کاری به کار پیامبر «ص» نداشتند، ولی از آنجا که پیامبر «ص» افزون بر تغییر در روح افراد، معطوف به تغییرات اجتماعی هم شد، مبارزات مشرکین شروع شد. لذا شرایط که مهیا نبود، پیامبر «ص» شروع به جست و جو برای مکان جدیدی کردند. یثرب زادگاه اجتماع اسلام شد.

برخی معاهده مدینه را نخستین قانون اساسی اسلام می دانند. این قرارداد پیامبر «ص» زیرساخت حقوقی را برای تاسیس جامعه جدید ایجاد می کند. این پیمان، پیمانی است در غایت اهمیت.

ابن هشام از ابن اسحاق نقل می کند: هذا کتاب من محمد النبی ص بین المومنین و المسلمین من قریش و یثرب و من تبعهم فلحق بهم و جاهد معهم انّهم امة واحدة من دون الناس. (السیرة النبویه، ج 1، ص 501)

اگر برداشت علامه طباطبایی که معتقد است منظور از امت در قرآن کریم، نوع انسانی است درست باشد، باید بگوییم امت اخصی هم به عنوان امت پیامبر «ص» داریم که ایشان در این جا آن را تاسیس کردند. در این امت، حداقل سه گروه اجتماعی متفاوت وجود دارد: «قریش»، «یثرب» و «من تبعهم» که موالی و افراد تحت پیوند آنها که یهودیان مدینه باشد را شامل می شود. سه گروهی که ذاتاً واگرا بودند، گرد هم آورده شدند و پیامبر «ص» با وجود تکثر میان آن ها، امت واحده را سامان داد.

این که می گویم این سه گروه وحدت گریز و تنش زا بودند بر پایه اسناد تاریخی است. یهودیان اصلاً دین جدایی داشتند، با مسلمانان هم هرگز سرِ سازگاری نداشتند. این شاهد تاریخی پَسینی بهترین دلیل ما است که این ها ذاتاً وحدت گریز بوده اند. قریش هم یعنی مهاجران. این ها از نظر نژادی از اولاد اسماعیل نبی هستند که به حکم خداوند از منطقه بابل (عراق) به عربستان آورده شدند. پس ذاتاً عرب نیستند. اصطلاحاً می گویند مستعربند. یثرب یا مدینه، کوچندگان یمنیِ جنوب شبه جزیره هستند که بعد از ویرانی سدّ مأرب از آنجا کوچ کردند و در شبه جزیره ساکن شدند. این ها عرب های قحطانی اند و ذاتاً عرب اند.

 مهاجران و انصار به خاطر این تفاوت نژادی، همواره با هم تضاد و منازعه داشتند. شاهد مثال یک شاهد پَسینی است. این که با وجود اقدامات پیامبر «ص»، در سال ششم هجرت در غزوه بنی المصطلق بر سرِ کشیدن آب از چاه، بین مهاجرین و انصار منازعه شد و هرکدام هم نژاد خود را به یاری طلبید. یعنی این اختلاف از بین نرفته، بلکه مدیریت شده است. پیامبر «ص» هم سریعاً دستور حرکت دادند و یک روز و نیم حرکت کردند که خسته شدند و بعد که خوابیدند دیگر اختلافات شان فراموش شد. حتی خودِ انصار سابقه اختلاف 110 ساله بین اوس و خزرج داشتند. چنین جامعه متکثری، زیر چتر اسلام سامان می یابند.

 




نظرات کاربران