در حال بارگذاری ...

در تعجبم از جناب آیت الله، ایشان حتما می دانند که مقصود بزرگان از بیان وحدت اسلامی هرگز دست کشیدن از عقاید تشیع نبوده و نیست، همچنان‌که بارها گفته شده هیچ ضرورتی ایجاب نمی‏کند که شیعه و سنی‏ به خاطر اتحاد اسلامی، تسامح و گذشتی در اصول یا فروع مذهبی‏ خود بنمایند و دربارة مطالب اختلافی میان یکدیگر، بحث و استدلال نکنند و کتاب ننویسند، بلکه وظیفه مهمی که بزرگان شیعه به تبعیت از اهل‌بیت- علیهم‌السلام- آن را گوشزد کرده اند این است که مسلمانان در تبلیغ مرام و مسلک خویش، باید متانت را حفظ کنند، به یکدیگر سب و فحش و دشنام ندهند، به یکدیگر تهمت‏ نزنند و دروغ نبندند، و همان‌گونه که جناب ایشان نیز بارها بر آن تأکید نموده‌اند از حدود منطق و استدلال خارج نشوند و لااقل حدودی را که اسلام در دعوت غیر مسلمان به اسلام، لازم دانسته‏ است دربارة خودشان رعایت کنند.

حجت الاسلام مهدی مسائلی

 

دیروز سخنانی از آیت الله وحید خراسانی درباره وحدت اسلامی منتشر شد که بعضی را شدیدا خوشحال و هیجان‌زده نمود، زیرا متمسکی تازه برای تفرقه‌افکنی و فرقه‌گرایی پیدا نموده و رخصتی یافتند تا بر توهین‌ها و فحاشی‌هایشان به علمای شیعه طرفدار وحدت اسلامی بیافزایند.

هرچند مرجعیت شیعه، شأن و جایگاه والا و قابل احترامی دارد که باید همواره محفوظ بماند، ولی این مسأله مانع نقد منطقی و محترمانه سخنان ایشان نیست و اصولاً در حوزه‌های علمیه همواره بزرگان در معرضِ نقدِ شاگردان و کوچک‌ترها بوده‌اند، به گونه‌ای که سعه صدر بزرگترهای حوزه در برابر اشکالات تند و تیز طلاب جوان زبان‌زد بوده است.

اگرچه حقیر در این یادداشت قصد نقد همه جوانب سخنان آیت الله وحید خراسانی را ندارم ولی بیان مطالب مختصری را در این رابطه مناسب می‌بینم.

متأسفانه معظم له همچون گذشته ادبیات خاص خویش را در انتقاد به کسانی که نظر و بستر ذهنی متفاوتی دارند، به کار بسته و با تعابیری همچون «بی سواد»، «عامّی»، «ترسو»، «نامردِ عمامه به سر»، به قول خودشان به پیشواز نقد برهانی و علمی آنها می‌روند. اما ناراحت کننده این‌که در نگاه عمومی تطبیق مصادیق سخنان جناب آیت الله، بیشتر متوجه مراجع و علمایی می‌شود که جایگاه مذهبی هم‌طرازی با ایشان در جامعه مذهبی شیعه دارند، و حتی اگر کسی در سخنان اخیر دقیق شود ظاهر گفته‌های ایشان متوجه عملکرد مراجع بزرگی همچون آیت الله بروجردی که دارای جایگاه علمی و مذهبی کم‌نظیری در جامعه شیعه بودند، نیز خواهد شد. البته بنده هرگز قصد ندارم که مصادیقی این‌چنین را برای سخنان ایشان برشمارم و شاید ایشان نیز هرگز چنین ارداه‌ای نداشته‌اند، ولی به هر حال از برداشت عمومی که بگذریم، افراد فتنه‌انگیزی هستند که مصادیق این‌چنین را برای سخنان معظم له متعین و واجب می‌دانند.

 نمی‌دانم جناب آیت الله خبر دارند یا نه، حسن اللهیاری، روحانی‌نمای ساکن آمریکا، سالها‌ست در شبکه‌ای ماهواره‌ای با نام اهل‌بیت علیهم‌السلام، آیت الله وحید خراسانی را به عنوان مرجع تقلید خود معرفی نموده و ریز و درشت مراجع و علمای شیعه را که اندک اعتقادی به نظام جمهوری اسلامی دارند از بر تیغ فحش و دشنام و تهمت خود می‌گذراند. حتی او شیعیانی را که به جمهوری اسلامی ایران اعتقاد دارند به عنوان جماعت دجالیّه معرفی می‌کند. به هر حال اگرچه شأن مرجع بزرگی همچون آیت الله وحید خراسانی از امثال این فرد مزدور منزه است، ولی آنها  با سوء استفاده از نام و جایگاه مذهبی این مرجع عالی‌قدر سال‌هاست که به تفرقه‌افکنی در جامعه شیعه و امت اسلامی می‌پردازند. در روزهای گذشته سخنی را از جناب آیت الله شنیدم که در آن توصیه به رعایت احترام بیت معظم امام خمینی شده بود، بسیار از این دغدغه ایشان خوشحال شدم، ولی معظم له آگاه باشند که روحانی‌نمایی که از او نام بردیم توهین‌های بی‌سابقه و غیرقابل بیانی را به امام خمینی و رهبری دارد. با این حال نه بیت معظم له و  نه شخص حضرت ایشان، دغدغه‌ای بر برائت چنین افراد لاابالی و تفرقه‌افکنی نداشته و ندارند، بلکه تنها دغدغه آنها برائت از طرافداران و فعالان عرصه وحدت اسلامی است که خدای ناکرده در میان شیعه جایگاهی برای خویش پیدا نکنند.

باز باید تأکید کنم که شاید جناب آیت الله مقصودشان از بیان تعبیر«بی‌سواد و عوامِ عمامه به سر» امثال حقیر باشد، ولی افراد مغرضی هم‌اکنون در حال تطبیق آن با مراجع و علمای بزرگ قم و حتی بعضی از شاگردان فاضل ایشان هستند. جناب آیت الله شاید در سنِ نود و اندی سال، فضای مجازی و نرم‌افزارهای موبایل را رصد نکنند، ولی دل هر شیعه واقعی از فضای خصومت‌آمیز و هتاکانه که بعد از اینچنین سخنانی به وجود می‌آید، ‌خون است.

مطمئنم که جناب آیت الله مُنکرِ وحدت اسلامی به معنای مطلق آن نیستند، و شاید هدفشان اصلاح تندرویها در زمینه وحدت اسلامی و تأکید بر تبلیغ صحیح مذهب تشیع بوده باشد، ولی این گونه سخن گفتن با توهین و تحقیر، نه تنها گره‌ای از مسیر تبلیغ تشیع باز نمی‌کند بلکه گره‌های فراوانی برای آن ایجاد می‌کند و تندروهای شیعه را که زبان استدلالشان تنها زبان فحش و توهین است را جری و جسور می‌کند.

در تعجبم از جناب آیت الله، ایشان حتما می دانند که مقصود بزرگان از بیان وحدت اسلامی هرگز دست کشیدن از عقاید تشیع نبوده و نیست، همچنان‌که بارها گفته شده هیچ ضرورتی ایجاب نمی‏کند که شیعه و سنی‏ به خاطر اتحاد اسلامی، تسامح و گذشتی در اصول یا فروع مذهبی‏ خود بنمایند و دربارة مطالب اختلافی میان یکدیگر، بحث و استدلال نکنند و کتاب ننویسند، بلکه وظیفه مهمی که بزرگان شیعه به تبعیت از اهل‌بیت- علیهم‌السلام- آن را گوشزد کرده اند این است که مسلمانان در تبلیغ مرام و مسلک خویش، باید متانت را حفظ کنند، به یکدیگر سب و فحش و دشنام ندهند، به یکدیگر تهمت‏ نزنند و دروغ نبندند، و همان‌گونه که جناب ایشان نیز بارها بر آن تأکید نموده‌اند از حدود منطق و استدلال خارج نشوند و لااقل حدودی را که اسلام در دعوت غیر مسلمان به اسلام، لازم دانسته‏ است دربارة خودشان رعایت کنند:
«ادْعُ إِلِى سَبِیلِ رَبِّکَ بِالْحِکْمَةِ وَالْمَوْعِظَةِ الْحَسَنَةِ وَجَادِلْهُم بِالَّتِی هِیَ أَحْسَنُ[1]؛به وسیله حکمت و اندرزهاى نیکو به سوى راه پروردگارت دعوت کن و با آنها (یعنى مخالفان) به طریقى که نیکوتر است به مناظره پرداز»

جناب آیت الله خود را طرفداربرهانِ قاطع معرفی می کنند ولی در عمل، با گفتار تحقیرآمیز خویش، قاطعِ برهانی سخت از خویش نمایان می‌سازد. معظم له وقتی این گونه با روحانیون شیعه سخن می‌گویند و آنها را «نامرد و عوام عمامه به سر» خطاب می‌کنند، با روحانیون اهل‌سنت چگونه مخاطبه و گفتگو خواهند داشت؟! خدا می‌داند.

در این راستا ایشان برای محکومیت اعتقادات اهل‌سنت سخنانی را بیان داشتند، که فکر نمی‌کنم نه در آن مجلس درس، و نه بعد از آن، کسی بتواند مناقشه‌ای در آنها بکند، البته نه از جهت علمی، بلکه جهتِ جو روانی و فضای متعصبانه‌ای که ایشان آن را القا نموده و لابد و ناچار، همه باید آن سخنان را برهانی فرض کنند.
خوشبختانه ایشان حداقل بین استدلال و فحاشی تفاوت‌هایی قائل شدند، اگرچه بیان بعضی مطالب ایشان که برای اهل‌سنت قابل اثبات نیست، کمی از فحش و دشنام‌گویی نداشت.
با این همه ، هرچند ما به روش تبلیغی، گفتمان و بعضی از نظرات مذهبی آیت الله وحید خراسانی نقدهای فراوانی داریم و بیان آن را کمکی به عملکرد علمی و تبلیغی تشیع می‌دانیم، ولی همان‌گونه که بیان شد جایگاه علمی و مذهبی ایشان را پاس داشته و به آن احترام می‌گذاریم.




نظرات کاربران