در حال بارگذاری ...

ابراهیم کاظمی هستم فرزند علی دوست ساکن کاشان. مدت بیست سال است که فعالیت فرهنگی و اجتماعی دارم و رابطه نزدیکی و خوبی با برادران اهل تسنن دارم و در مراسم ختم، شادی، عید فطر، عید قربان و نماز جماعت برادران خود شرکت می نمایم و در اکثر برنامه های فرهنگی، مذهبی، علمی و....خواه مجلس دانشجویی باشد، خواه مردمی، بنده به عنوان مجری برنامه، با عزیزان همکاری می کنم.

ابراهیم کاظمی هستم فرزند علی دوست ساکن کاشان. مدت بیست سال است که فعالیت فرهنگی و اجتماعی دارم و رابطه نزدیکی و خوبی با برادران اهل تسنن دارم و در مراسم ختم، شادی، عید فطر، عید قربان و نماز جماعت برادران خود شرکت می نمایم و در اکثر برنامه های فرهنگی، مذهبی، علمی و....خواه مجلس دانشجویی باشد، خواه مردمی، بنده به عنوان مجری برنامه، با عزیزان همکاری می کنم.

برادران عزیز اهل تسنن نیز در مراسم های ما اعم از دینی و فرهنگی شرکت نموده و همکاری می نمایند. برای مثال چند نمونه را ذکر می کنم.

همکاری برای برپایی جشن میلاد حضرت زهرا سلام الله علیها که برادران اهل تسنن نیز در پایی آن سهم داشتند و هدایایی- چند جلد قرآن مجید- نیز از نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری در دانشگاه ها به دست ما رسید که ما آن را به خواهران دانشجویی که اسم شان فاطمه یا زهرا بود، اهدا کردیم. جشن با شکوهی بود که جمعیت با شکوهی اعم از شیعه و سنی در این مراسم گرد آمده بودند.

همکاری و شرکت در مراسم بزرگداشت هفته وحدت که در سالن فرمانداری شهر کاشان برگزار شد.در این مراسم صمیمانه هم هدایایی از نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری در دانشگاه ها به دست مان رسید که یک مجموعه کتاب پالتویی بود شامل قرآن کریم، نهج البلاغه، صحیفه سجادیه و حافظ. ما این هدایا را به فعالین فرهنگی و دانشجویان عزیز تقدیم کردیم.در این برنامه نیز بزرگان اهل تسنن شهر کاشان در کنار برادران شیعه حضور به هم رساندند.

همکاری و شرکت در مراسم بزرگداشت شهدای کابل در روز عاشورا که دو سال قبل در کابل رخ داد.با اینکه این اتفاق در میان دسته های عزاداری تشیع در شهر کابل و در روز عاشورا اتفاق افتاده بود، وقتی خواستیم بزرگداشت بگیریم، برادران اهل تسنن هم همکاری خود را اعلام کردند و حضور گرمی در مراسم داشتند.

همکاری و شرکت در مراسم شهدای دهمزنگ کابل. در این مراسم نیز برادران اهل تسنن حضور گرمی داشتند.  

همکاری و شرکت در جشن عید غدیر. این مراسم نیز با شکوه بود و شیعه و سنی برادرانه در کنار هم شرکت کردند. به یاد دارم که مولوی هادی بشیر احمد نوری در این مراسم به کرامات حضرت امیر المومنین علیه السلام اشاره کردند و در خصوص کنده شدن در قلعه خیبر توسط مولای متقیان ایراد سخن کردند.

شرکت هر ساله در مراسم سوگواری روز عاشورای امام حسین علیه السلام و سهیم شدن در نذر و اهدای نذورات که معمولا گوسفند زنده می باشد تا ما قربانی کنیم و برای عزاداران شرکت کننده طعام تهیه کنیم. در یکی از این مراسم ها سخنرانی جالبی راجع به شخصیت حضرت اباعبدالله الحسین علیه السلام توسط مولوی اهل تسنن کاشان صورت گرفت که اشاره به تعظیم حضرت سیدالشهدا علیه السلام و رابطه نزدیک حضرت با جدشان پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله وسلم داشت.

الحمدلله مراسم های فرهنگی هم داشتیم که برخی جنبه ملی داشت و برخی علمی. اما باز هم ما در کنار یکدیگر بودیم. البته باید به این نکته نیز اذعان داشته باشم که در برگزاری هر یک از مراسم های یاد شده، فرمانداری شهر کاشان همکاری شایان تقدیری با ما داشتند و ما را به جد یاری کردند. هر یک از این موارد یاد شده، گزارش مفصلی را می طلبد و بنده برای جلوگیری از اطاله وقت به تذکر بسنده نمودم.

 

 

اما خاطره ای که بنده تعریف می کنم راجع به اولین بزرگداشت شهید برهان الدین ربانی می باشد که در اصفهان برگزار شد. در این  مراسم آقای استاد نورالله تابش محمدی والحاج استاد عطایی رسماً از بنده بعنوان سخنران از طرف قوم هزاره و شیعه دعوت کردند که سه نفر سخنرانی کردند دو مولوی اهل تسنن و بنده که شیعه بودم.

بنده سخنرانی خود را با تلاوت آیه " انما المومنون اخوه...." و قرائت ترجمه آیه آغاز نمودم و در ادامه .....از استاد ربانی به عنوان شهید راه صلح  یاد کردم و بعد این شعر را خواندم:

مکن کاری که در پا سنگت آید

جهان با این فراخی تنگت آید

چو فردای قیامت نامه خوانان نامه خوانند

تو را زین نامه خواندن ننگت آید

بیا گفتار ارزنده  بیاموز

ز دانشگاه بی همتای قرآن

شود غرق سعادت آدمیت

اگر اجرا شود معنای قرآن

بعد به امامت مولوی اسدی اقامه نماز نمودیم و با برادران اهل تسنن نماز جماعت خواندیم. بعد از صرف ناهار، چند تن از اهل سنت از بنده تشکر کردند و آقای استاد عطایی گفت: " ابراهیم کاظمی هم وحدت زبانی دارد، هم و حدت عملی." که این جمله و قدر دانی ایشان تا عمر دارم از خاطرم نمی رود.

بنده نیز در مقابل این لطف ایشان گفتم:" احترام به خلفای راشدین را وظیفه اسلامی می دانم و از اینکه درکنار شما هستم لذت می برم و از اینکه افتخار صحبت درباره پر فسور ربانی را پیدا کردم خوشحالم." مراسم تمام شد و برادران دینی مرا تا ترمینال بدرقه کردند. هیچ وقت آن گفتگو و تعامل های برادرانه و صمیمی از خاطرم نمی رود.

 




نظرات کاربران