این روزها که خبر اعدام برخی جوانان کرد منتشر شده است و رسانه های خارجی مثل همیشه سعی کرده اند آنرا به مساله ای مذهبی تبدیل کنند و برخی نیز در داخل همان ادبیات را تکرار می کنند، برای من که امثال برهان عالی را از نزدیک درک کرده بود، روزهای تلخی است!
در این سالها که با مردم خونگرم کردستان حشر و نشر داشته ام توفیق دست داده تا در نمازهای متعدد برادران اهل سنت حاضر شوم و در این میان، دو بار در نماز جمعه شهید مظلوم، ماموستا برهان عالی شرکت نمودم. افتخار نشستن با این مرد آرام و با طمانینه را نیز داشته ام. او را انسانی مودب، عالم و اخلاق مدار یافتم که اتفاقا حریت اش نیز ستودنی بود و وقتی لب به انتقاد می گشود، حرفهایش را منصفانه و اشکالاتش را به مسوولان ذیربط وارد می دیدم.
او معلمی بود مردم مدار که همه عمر خودش را وقف نشست و برخاست با نوجوانان و جوانان آن دیار نموده بود و اتفاقا چون به یک چهره حکومتی تبدیل نشده بود، همچنان از یک زندگی معلمی ساده و بی آلایش برخوردار بود و شاید همین عوامل بود که بر محبوبیت این انسان بزرگوار افزوده بود. شخصیتی که کافی بود یک بار با او بنشینی تا شیفته روحیه اخلاقی و مودبانه او بشوی.
این روزها که خبر اعدام برخی جوانان کرد منتشر شده است و رسانه های خارجی مثل همیشه سعی کرده اند آنرا به مساله ای مذهبی تبدیل کنند و برخی نیز در داخل همان ادبیات را تکرار می کنند، برای من که امثال برهان عالی را از نزدیک درک کرده بود، روزهای تلخی است!
گرچه قلبا دلم به حال جوانانی که در تورهای افراطیون گرفتار شده و جاهلانه، امثال این عالم مردم دار را بی دلیل! ترور کرده بودند می سوخت ولی بعنوان کسی که به قرآن و اجرای احکام الهی معتقد است، اجرای قصاص در حق این جوانان را با آرزوی بخشیده شدن جرمهای سنگین آنان نگریستم.
اما چیزی که مرا بیش از همه رنج داد و باعث شد تا این سطور را بنگارم آن است که برخی، بلافاصله پس از اعلام هر جرمی برای برادران عزیز اهل سنت، به آن رنگ مذهبی می زنند! تو گویی که اجرای آن حکم وابسته به مذهب آنان می باشد! همین افراد آنگاه که مجرمینی از شیعیان به اعدام محکوم می شوند سکوت می کنند و هیچ محکمه ای را بیدادگاه نمی خوانند ولی اعلام هر جرمی برای هر مجرمی از اهل سنت را به بعد مذهبی آنان مرتبط می سازند!
این رویکرد، بسیار غیرمنصفانه است چرا که با وجود برخی تنگ نظری ها در میان برخی مسوولان اما هیچ کدام از عقلا و بزرگان اهل سنت ایران قائل نیستند که در داخل ایران زمین، کسی صرفا به جرم مذهب، مجرم شناخته شده یا اعدام می گردد! این اقدامات، موجبات بدبینی ساکنان این سرزمین به یکدیگر را فراهم می آورد که ظلمی بزرگ به زندگی همراه با امنیت مردمان این کشور امن، در حلقه ای از آتش ناامنی در منطقه غرب آسیاست!
نمی دانم این جوانان فریب خورده به چه جرمی آن مرد خدایی را کشتند ولی می دانم که قصاص قاتل چیست و انتظار دارم که قانون، بدون هیچ حاشیه ای برای مجرمان اجرا شود.
در این سالها سعی داشته ام تا منصفانه، مطالبات مشروع و قانونی هموطنان سنی مذهب خود را بعنوان یک شیعه مطرح کنم و برخوردهای تلخ متعصبان هم کیش خود را با جان پذیرفته ام و قائلم که با وجود پافشاری محکم رهبر انقلاب بر آرمان وحدت اسلامی، برخی کوته نظران، گاها سلایق تنگ نظرانه خود را اعمال کرده و محدودیت هایی را برای اقلیت ها ایجاد می کنند ولی این مسائل به معنای زیر سوال بردن حکم اعدام برای قاتلان ماموستای مظلوم سنندج، شهید برهان عالی نیست!
این چند خط را به احترام سکوت همیشگی و ادب آن مرد بزرگ نوشتم باشد که در روز قیامت در مقابل او خجل نباشم.