در حال بارگذاری ...

از اول انقلاب تا به امروز هم در کردستان، پیش مرگان کرد در خدمت نظام و انقلاب بودند و در کنار شهید بروجردی و حاج احمد متوسلیان در کردستان خدمت کردند. به نظر من این بهترین وحدت است که خون شهدای مازندرانی و مشهدی و تهرانی در کنار خون برادران سنی، برای حفظ انقلاب ریخته شد... این مصداق خوبی برای نمایش وحدت است.

خاطره ای دیگری به ذهنتان می رسد؟

در یک ماه اخیر ما در منطقه حاج عمران دنبال شهدا می گشتیم. در این منطقه به دلیل شرایط خاص عراق، برق ما حدودا 8 الی 9 ساعت قطع می شد. نفت هم نمی‎توانستیم پیدا کنیم و از لحاظ گرمایشی دچار مشکل شدید بودیم به طوری که 48 ساعت بدون نفت  سرکردیم  و سرما به شدت بچه ها را اذیت می کرد. بعد ما رفتیم بالای کوه یک جایی که تا آنجا کار می‎کردیم ، خیلی سرد بود آنجا هم یک مقدار برف بود، برادر گل محمدی با بیل مکانیکی در حال کار بود میخواستند جای بیل را عوض کنند که یک دفعه رفتند روی یک قله ،آنجا یک مدت کار کردند بعد بیل را یک نقطه زد و دید یک پیت نفت نمایان شد. با پاکت بیل، گالن نفت را از دل خاک بیرون آورد و از پاکت رها کرد. از نحوه سقوط گالن نفت از پاکت بیل مشخص شد که این گالن داخلش چیزی هست و پر است. سریعاً به سمت گالن رفتیم  و با تعجب دیدیم که داخل گالن پر از نفت است و از زمان جنگ سالم مانده بود و نکته مهمتر این که خدا شاهد است این گالن نفت بر اثر اصابت با پاکت بیل آسیب ندید و به صورت سالم در آمد.

ما نفت را داخل بخاری نفتی ریختیم  و دو شب از آن استفاده کردیم.  آن فرد عراقی که همراه ما بود  بسیار تعجب کرده بود که این جا چه خبر است؟

شهدا نخواستند همرزمانشان در سرما اذیت شوند . این به جز نعمت شهدا ،به جز صداقت شهدا ، به جز راه حق شهدا که مایه خیر  و برکت است، چیز دیگری نیست.

آقای ماموستا فتاحی با توجه به اینکه عمده فعالیت‎های شما در مناطق کردستان عراق بوده از سختی کار در این مناطق برای ما بگویید؟

چیزی که در ذهن مردم هست بیشتر تفحص جنوب است و آن گرما و زمین دشت هموار که بیل مکانیکی کار میکنه و شهدا را پیدا میکند فرق کار این جا با جنوب و سختی های این جا با جنوب شکل کار کردن در این جا است. کار در این جا خیلی سخته این فصل زمستان که الان ما داریم میبینم و برف زیاده و یک بعد سختی کاری که وجود دارد این است که برخی قله ها 30تا 40تا پیچ دارد. و برای بردن بیل مکانیکی بعضا 1 روز وقت و زمان باید صرف کرد .خودمان اغلب زیر قله ها چند ساعت پیاده روی می کنیم  تا به جایی که احتمالا شهدا حضور دارند برسیم.

یکی دیگر از سختی‎های کار ما این است که ما باید بین سنگ ها دنبال شهدا بگردیم، چون شهید ما که زخمی شده بود حرکت می کرد و لا به لای صخره ها و سنگ ها به شهادت می رسید. یا از ارتفاع سقوط می کرد و باید در پایین دست دنبال پیکر شهید بگردیم. در جنوب شما می توانید با بیل مکانیکی کار کنید ولی در کردستان همه جا این امکان وجود ندارد و احتمال سقوط بیل مکانیکی یا واژگون شدن بیل زیاد است لذا  به صورت دشت بانی به دنبال شهید می گردیم. چون بیل مکانیکی را نمی توان بر بالای کوه ببریم  ما هم می دانیم شهدایمان کجاها جا مانده اند و ابتدا به صورت دشت بانی در دل کوه به دنبال شهدا می گردیم.

یعنی نمیشود مقایسه کرد جنوب را - که دشت هموار دارد - با کردستان -که همه جا کوه و ارتفاعات است . در کوه چون تردد کمتر است هنوز پاکسازی صورت نگرفته است. و مین های زیادی مثل والمر ،گوجه ای و ... در کوه وجود دارد.

در کردستان 6 ماه از سال باران و برف نمی‎اید ولی بقیه سال همیشه باران و برف است و خیلی سخت است. خودتان هم می ببنید امروز از سلیمانیه شروع کردیم و به سمت خانقین برای پیدا کردن چند شهید که به دست منافقین به شهادت رسیدند و بعد از برگشت از سلیمانیه ما شاهد 20 سانت برف بودیم بعد از آنجا آمدیم نزدیک  اربط ، آنجا هم مقدار کمی برف بود .دوباره آمدیم نزدیک دربندیخان ، آنجا هم برف و سرمای شدید بود.از آنجا آمدیم کلار که تقریبا بهاری بود .خلاصه این که مناطق خیلی با جنوب فرق می کنند.

جناب آقای فتاحی! شما یک رزمنده اهل سنت هستید، وحدت بین شیعه و سنی در زمان جنگ چگونه ظهور و بروز داشت؟

شهرستان مریوان که من آنجا زندگی می کنم از لحاظ تعداد شهدا در بین اهل تسنن از همه جای ایران بیشتر است. ما در مریوان 1100شهید که داریم که 700 تا از این شهدا در جبهه شهید شدند. یعنی در بمباران نبودند بلکه در معرکه و دوشادوش برادران شیعه جنگیدند و به درجه رفیع شهادت نایل گردیدند.

این نشان می دهد که در کردستان بین بچه های اهل تسنن و بچه های اهل تشیع وحدت خوبی وجود داشته که بچه ها توانستند در مریوان 1100 شهید تقدیم انقلاب کنند. از اول انقلاب تا به امروز هم در کردستان، پیش مرگان کرد در خدمت نظام و انقلاب بودند و در کنار شهید بروجردی و حاج احمد متوسلیان در کردستان خدمت کردند. به نظر من این بهترین وحدت است که خون شهدای مازندرانی و مشهدی و تهرانی در کنار خون برادران سنی، برای حفظ انقلاب ریخته شد. این اتفاق ، آرامش را برای کشور به ارمغان آورد. شیعه و سنی با هم و در کنار هم برای انقلاب خون دادند و این مصداق خوبی برای نمایش وحدت است.

ماموستا؛ این وحدت الان و در تفحص هم مصداق پیدا کرده یعنی جنگی را که شیعه و سنی در ایران با هم پیش بردند، الان هم ادامه کار مانده از جنگ یعنی تفحص شهدا را برادران شیعه و سنی باهم پیش می برند.

وحدت و همکاری بین بچه های ما تو همین گروه تفحص هم وجود دارد. ما یک روز تو ماووت بودیم و در مورد همین وحدت بحث می کردیم. آن روز 17 نفر از 11 استان بودیم .من که کرد هستم، بچه های ترک و عرب و لر و مازندرانی هم بودند. خلاصه ما الان در تفحص داریم کار می کنیم همین وحدتِ زمان جنگ وجود دارد.

ماموستا شما دارید دقیقا یک جایی کار میکنید که خیلی نزدیک است به مناطق درگیری جبهه اسلام و داعش. آیا شما خاطره ای دارید در این مورد دارید؟ که با کارتون به مشکل خورده باشد؟

بله یک روز در ماموت بودیم آقای گلمحمدی فرمودند ما می خواهیم برویم کرکوک ، آنجا یک قبرستانی هست که این قبرستان در فرودگاه خالد عراق است .قرار شد آن روز با یکی از کسانی که در اتحادیه میهنی با ما همکاری می کردند وآنجا بودند به کرکوک بروند. آنجا به دلیل عوض شدن یگان مستقر در فرودگاه اجازه ورود به همکاران ما ندادند و گفتند باید دوباره استعلام بگیریم. آقای گلمحمدی خیلی تلاش کردند تا آنها را متقاعد کنند تیم تفحص در آنجا مستقر شود و کار را شروع کند ولی نگذاشتند و همکاران ما برگشتند. فردای آن روز موصل سقوط کرد و بعد ازچند روز آن فرودگاه افتاد دست داعش.

یعنی اگر آن روز می ماندند احتمالا با داعش مواجه می شدند؟

بله احتمال داشت. ولی بعدا که منطقه آزاد شد به محل رفتیم و موفق شدیم یکی از شهدا را پیدا کنیم.

به عنوان سوال آخر با توجه به اینکه شما یک روحانی و یک علم اهل سنت هستید از دیدگاه فقه شما جایگاه شهید و شهادت به چه شکلی است؟

در فقه ما هم آدم ها در روز قیامت یه حسابی و کتابی دارند مخصوصا کسانی که حق الناس داشته باشند. در فقه هم می گه شهید هیچ حساب و کتابی روز قیامت نداره و طبق آیه قرآن می فرماید کسانی که برای خدا شهید بشوند برای اسلام خدا شهید بشوند اینها نمرده اند و روزیشان پیش خداوند متعال است.

شما برای این خانواده های شهدایی که بچه های آن ها در مناطق کردستان عراق و ایران شهید شدند و هنوز پیدا نشدند و مفقود هستند چه مطلب و سخنی دارید؟

من به خانواده های محترم شهدا عرض می کنم که ان شالله خدا کمک کنه تا شهدا را پیدا کنیم - که الحمدالله خدا هم کمک زیادی به ما کرده – ما واقعا با دلمان کار می کنیم که شهید را پیدا کنیم و این هم مژده می دهیم که انشا الله همه تلاشمان را می کنیم تا بچه هاشون را برگردونیم و ما اگه بتونیم یک خانواده را از نگرانی در بیاوریم شهید آنها را تحویلشان دهیم برای ما یک دنیا ارزش دارد.

گفتگو با روحانی اهل سنتی که پای تفحص شهدای شیعه جانباز شد - بخش اول

منبع: رجانیوز

 

 

 




نظرات کاربران