در حال بارگذاری ...

استاد سیدحسین حبشی بی اندازه از امام(ره) تعریف می کرد که قابل توصیف نیست...امام(ره) را زرنگ ترین، متفکرترین، داناترین، آگاه ترین و.... من هم به تاثیر ایشان عشق به امام(ره) پیدا کردم. تصمیم گرفتم که در همان جوانی درسم را به اجتهاد مطلق نرسانم تا بتوانم همیشه از امام(ره) تقلید کنم

حجت الاسلام حسن تونو از طلبه های وهابی است که تحت تاثیر امام خمینی(ره) شیعه شده و از سال 61 در قم ساکن است. در خصوص تاثیر انقلاب اسلامی و اندیشه های امام خمینی(ره) با وی گفتگو کردیم.
 
طلبه ای از کشور اندونزی
بنده حقیر، حسن تونو طلبه ای از کشور اندونزی هستم که سال 1361 به قم آمدم. آن موقع که آمدم 21 ساله و از لحاظ مذهب، وهابی معتدل بودم.
بنده متولد مکتب شافعی هستم؛ ولی در 19 سالگی در اثر تبلیغ وهابی ها، وهابی شدم. تقریبا در حدود 50 یا 60 میلیون نفر در اندونزی وهابی هستند. اینها فقط می گویند برخی اعمال بدعت است، مثلا توسل شرک است ولی تا حدی که تکفیر کنند یا بکشند در اندونزی پیدا نمی شود، مگر اینکه این اواخرکه القاعده یا طالبان و داعش مطرح شده اند، چند هزار نفر، نه بیشتر، از این فرقه ها متابعت می کنند.
زلزله 57 ریشتری دیوار ممانعت از معرفی شیعه را شکست
ما با 250 میلیون نفر، از لحاظ جمعیت چهارمین در دنیا هستیم از این 250 میلیون تقریبا 240 یا 235 میلیون مسلمان هستند که پیروان مذهب شافعی در اکثریت هستند و تعداد کمی بعد از پیروزی انقلاب اسلامی ایران در سال57، به مکتب اهل بیت علیهم السلام گرایش پیدا کردند. الحمدلله دیوار نفرت به مذهب اهل بیت علیهم السلام یا حداقل دیوار سکوت کردن علمای سنی – چه از لحاظ مدح و چه از لحاظ مذمت- شکست. آنها قبلا نسبت به شیعه چیزی نمی گفتند، چون اگر مذمت هم می کردند باز مردم سوال می کردند که شیعه چه هویتی دارد؟ آن وقت مردم می فهمیدند مذهب دیگری موجود است و ممکن بود کنجکاو بشوند و... لذا به مردم از شیعه چیزی نگفتند. ولی وقتی انقلاب به وقوع پیوست، زلزله 57 ریشتری این دیوار سکوت و ممانعت از معرفی حداقل اسم شیعه را شکست و برای اولین بار که اسم شیعه به گوش ما رسید بعد از انقلاب بود! بعد ما تعجب کردیم دنبال کردیم. بنده نیز با گروه اخوان المسلمین مرتبط بودم، آن اخوان المسلمین اصلی نه وهابی امروزی! آن موقع مذهب مطرح نبود هر مذهبی می توانست در گروه اخوان المسلمین شریک باشد. هدف اصلی تشکیل دولت اسلامی بود - اما الان که اندیشه وهابی رسوخ کرده دیگه خراب شده است.- لهذا وقتی به ایران حمله شد ما ناراحت شدیم و برای کمک به دولت اسلامی ایران فکر کردیم؛ ولی دید ما اشتباه بود! چرا؟ به خاطر اینکه وقتی آمدم برای کمک دیدم - نزدیک مدرسه حجتیه یک میدانی هست به نام شهدا، اونجا چادر نصب کردند - هر روز جوانان صف می کشیدند برای ثبت نام و برای رفتن به جبهه مقدس. لذا ما تمرکزم روی تحقیق شد و بعد از گذشت 6 ماه شیعه شدم. 
اولین اسلامی که وارد اندونزی شد شیعی بود
بعد در تاریخ چیزی خواندم که خیلی عجیب بود! در تاریخ قدیم اندونزی آمده که اولین اسلامی که وارد اندونزی شد در اواخر قرن اول یا اوایل قرن دوم هجری، اسلام شیعی بود. اقلا تاریخ خود اندونزی نقل می کرد همزمان با سنی، ولی تواریخ دیگر و اکثرشان آورده بود که فقط شیعه بوده است. در تاریخ مکتوب اندونزی، به سال 225 هجری، در «پرلاک اچه» آنقدر اسلام منتشر و قوی شد که در حدود یک قرن، حکومت تشکیل داد و این حکومت در تاریخ اول محرم تاسیس شد. اشخاصی که آمدند به آنجا از سه نژاد بودند: ایرانی، عرب و هندی. 
رقص سینه زنی «اچه»
مبلغان شیعه در اندونزی تبلیغ کردند و در همان اوایل قرن دوم، دولت اسلامی تاسیس شد. خلفای بنی عباس وقتی خبردار شدند، سنی ها را قاچاقی به آنجا فرستادند -این را تاریخ اندونزی حکایت کرده است - و اهل سنت هم تبلغ و رشد پیدا کردند. آنها با حکومت شیعه می جنگیدند که گاهی شیعه پیروز و گاهی شکست می خورد. بالاخره در یک زمانی، وقتی حمله کفار توسط شاهنشاه بودایی از قسمت دیگر اندونزی، به آنجا صورت گرفت، بین شیعه و سنی صلح ایجاد شد و آن منطقه را دو قسم تقسیم کردند. شاه شیعه در جنگ شهید شد و بعد از آن دیگر مطرح نشده است. همین الان سنگ های قبر با اسم ائمه اطهار علیهم السلام و سلاطین اصفهانی از آن زمان به جا مانده است و همین طور بعضی مراسم مثل سینه زنی. ولی الان به شکل یک رقص محلی درآمده است. البته منظور رقص بدنی نیست، چون آنچه به عنوان رقص مطرح هست نوعی حرکات هست که به رقص قبیله ای مشهور می باشد و یکی از رقص های قبیله ای مهم که تا به امروز مانده همین رقص سینه زنی «اچه» هست که تا الان انجام می شود. این سینه زنی به شکل یک هنر درآمده است، نه اینکه عزاداری و گریه بر امام حسین(ع) باشد. یک رسم دیگر هم بردن تابوت در عاشورا می باشد که این رسم در مناطق «شوماترا»، بیرون «اچه» هنوز هست و حسین حسین می گویند و بعد تابوت رو به دریا می اندازند. این رسم نیز تا الان هست. فرهنگ اهل سنت همه برگرفته از فرهنگ شیعه هست. علمای آنها این را گفتند. مثل عبد الرحمن که گفت «در واقع ما شافعی شیعه هستیم.» اما صدها سال یا هزار سال دیگر حکایتی از شیعه مطرح نبود تا بعد از انقلاب اسلامی ایران. 

وقتی وارد اخوان المسلمین شدم از انقلاب اسلامی ایران با خبر شدم

بنده در «جاوه» اندونزی و در سال 1962 میلادی، تقریبا سال 1340 شمسی  به دنیا آمدم. زمان وقوع انقلاب من 17 سال داشتم. چون من در دهکده ای در یک شهر کوچک، تقریبا 1000 کیلوتر دور از پایتخت بودم. خبر وقوع انقلاب در همان اول به ما نرسید. به خصوص اوایل انقلاب که دنیا یا سکوت کرد نسبت به ایران، یا اگر مطرح کرد هم ما نشنیدیم. تقریبا در سال1981 مسیحی بود که شنیدم.یعنی انقلاب سال 1979 رخ داد و من تقریبا سال 1981 شنیدم و خدا را شکر می کنم که یک سال بعد من متوجه شدم. من از طریق مجله «محبوبه» یا «محجوبه» که سفارت ایران آنجا پخش می کرد از انقلاب اسلامی خبردار شدم. به خصوص که رئیس اخوان المسلمین منطقه ما، مجاهد، خیلی مخلص، خیلی زرنگ و عالم بود. ایشان استاد سیدحسین حبشی بودند. استاد با آنکه سنی بودند اما خیلی از انقلاب اسلامی ایران صحبت می کردند و امام(ره) را خیلی دوست داشتند و عاشق امام خمینی(ره) بودند و عاشق دولت اسلام، عدالت اسلام و فرهنگ اسلامی بودند.
در واقع وقتی وارد اخوان المسلمین شدم از انقلاب اسلامی ایران با خبر شدم و ورود من در گروه اخوان المسلمین تقریبا همان سال 1981 بود. طرز تفکر مردم ما محلی و ملی گرایی بود و بی خبر از حکومت اسلامی بودیم.
عشق ما نسبت به امام(ره) به ایرانی ها نمی رسد  
استاد سیدحسین حبشی بی اندازه از امام(ره) تعریف می کرد که قابل توصیف نیست و همه علما را پایین تر از امام(ره) می دانستند. ایشان امام(ره) را زرنگ ترین، متفکرترین، داناترین، آگاه ترین و.... من هم به تاثیر ایشان عشق به امام(ره) پیدا کردم. تصمیم گرفتم که در همان جوانی درسم را به اجتهاد مطلق نرسانم تا بتوانم همیشه از امام(ره) تقلید کنم. البته عشق ما نسبت به امام(ره) به ایرانی ها نمی رسد که از مردن و گرسنگی نمی ترسند. ممکن است ما شجاعت ایرانی را نداشته باشیم که گرسنگی، بمب شیمیایی و کشته شدن را تحمل کنیم و ممکن است تا آن حد نرسیم ولی می فهمیم که اگر بخواهیم باید تلاش کنیم تا به آن حد برسیم.
 

 

 




نظرات کاربران