ده سال بود که بچه دار نمی شدیم...روزی دلم شکست و توسلی به امام حسین(ع) کردم. ایشان دو دختر به ما هدیه دادند. دکترها تشخیص دادند که هانیه مبتلا به سرطان روده است. دکترها قطع امید کردند. ظهر عاشورا دلم گرفته بود و امام حسین(علیه السلام) رابه علی اصغرش قسم دادم...
امسال همانند سال گذشته کاروان «امت محمد(ص)» راهی کربلا شده است. «امت محمد(ص)» کاروان زائران اهل سنت ایران است که از سیستان و بلوچستان، گلستان و کردستان عازم عراق شدهاند.
روز گذشته اولین کاروانهای اهل سنت وارد عراق شدند تا در راهپیمایی بزرگ اربعین همپای شیعیان و محبان اهل بیت(علیهم السلام) شرکت کنند.
دو خاطره از زائران کاروان امت محمد(ص) را بخوانید:
عروس و داماد اهل سنت انگشترهای خود را برای تبرک به کربلا فرستادند
یکی از دوستان وقتی شنید که می خواهم به کربلا و حرم امام حسین(ع) بروم با نامزدش که با تازگی بایکدیگر عقد کرده اند، پیش من آمد و دو انگشتر خود را دادند تا آنها را تبرک کنم. بنده به قصد کردم تا به نیابت از آنها این کار را انجام بدهم. (خاطره از نریمان احمدی)
امام حسین(ع) دخترم را شفا داد
سال 1379 ازدواج کردم . ده سال بود که بچه دار نمی شدیم. پیش خیلی از دکترها رفته بودیم اما همه قطع امید کرده بودند. روزی دلم شکست و توسلی به امام حسین(ع) کردم. ایشان هم عنایتی کردند و بعد از مدت کوتاهی، دو دختر به ما هدیه دادند و اسم آنها را با القاب حضرت زهرا - هانیه و حسنی- گذاشتیم. دکترها تشخیص دادند که هانیه مبتلا به سرطان روده است. او را عمل کردند، اثری نداشت و دکترها قطع امید کردند. ده روز مانده بود به عاشورا. ظهر عاشورا دلم گرفته بود و امام حسین(علیه السلام) رابه علی اصغرش قسم دادم. بعد از آن پیش دکتر رفتیم. ده بار آزمایش گرفت و تعجب کرد که هیچ خبری از سرطان نیست. به ما گفت برای اینکه مطمئن شود به تهران برویم. به تهران آمدیم و پیشرفته ترین آزمایش هارا انجام دادیم اما هیچ خبری از بیماری نبود. دکتر گفت چه اتفاقی افتاده است؟ گفتم دکتر دیگری او را درمان کرده است. (خاطره ای از یکی از زائران اهل سنت در کاروان اربعین 95)