در حال بارگذاری ...

پیشنهاد دیگر کاشف الغطاء برای تحقق وحدت اسلامی به هر دو گروه شیعیان و سنیان است. او از هر دو گروه می‌خواهد که در یک چیز تساهل نمایند و از سختگیری و تصلّب بپرهیزند تا اختلافات مذهبی که جنبه عرضی دارند، به حداقل برسد.

* سیدجواد ورعی

 

3. احترام به معتقدات یکدیگر  

پیشنهاد دیگر کاشف الغطاء برای تحقق وحدت اسلامی به هر دو گروه شیعیان و سنیان است. او از هر دو گروه می‌خواهد که در یک چیز تساهل نمایند و از سختگیری و تصلّب بپرهیزند تا اختلافات مذهبی که جنبه عرضی دارند، به حداقل برسد. از شیعه می‌خواهد که کرامت سلف و سابقین در اسلام و خدمات آنان را در پیشبرد جامعه اسلامی پاس بدارد و تلاش‌های مسلمانان صدر اسلام را در عهد نخستین ارج بنهد، البته تا آن زمان که خلافت اسلامی برپا بوده و هنوز به سلطنت تبدیل نشده بود. و در برابر، از اهل سنت می‌خواهد که به روش علمای سلف برگردد، محبت اهل بیت رسول خدا را بر خود فرض بداند و این امر ممکن نیست مگر آن که کتب کسانی چون ابن تیمیّه و ابن حزم و سلف آنان از بنی امیّه که در این مسأله به انحراف گراییدند، کنار نهاده شود و به مانند امام شافعی بگویند:        

       ان کان حبّ الوصیّ رفضا       فانّـــی ارفض العباد          

اگر محبت جانشین پیامبر رفض(و شیعه بودن) است، پس من از همه بندگان خدا شیعه ترم.  

محبت راستین با برائت از دشمنان آنان امکان پذیر است، چرا که خداوند سبحان فرمود: »لا تَجِدُ قَوْمًا یُؤْمِنُونَ بِالله ... یُوَادُّونَ مَنْ حَادَّ الله وَرَسُولَهُ« (مجادله، آیه22) (المراجعات الریحانیه، ص381)

 

4. کنار نهادن مباحث اختلافی  

کاشف الغطاء معتقد بود که مهمترین مسأله مورد نزاع میان شیعه و سنی مباحث امامت و خلافت است. از این رو، باید از طرح این بحث و آن چه در سقیفه رخ داده، پرهیز نمود. زیرا امروزه پرداختن به این مباحث سمّ قاتل بوده و پایه‌ها و اصول اسلام را قلع و قمع می‌کند. نه به عنوان مذاکره و نه به عنوان نشر نباید این بحث در کتب و مقالات انتشار یابد. این بحث باید تنها در میان افراد نادری مطرح گردد که با احاطة به شرایط زمان و مکان در مواقع مخصوصی آن را مطرح نمایند تا ضرری برای اسلام و مسلمین نداشته باشد.

 

با صراحت می‌گفت، آن چه او در این موضوع می‌گوید و می‌نویسد تنها جنبه دفاعی دارد نه هجومی؛ زیرا هرگز اقدام به طرح ابتدایی این مباحث نکرده و نمی‌کند. اگر طرف مقابل این بحث را رها کند، او نیز انگیزه‌ای برای مطرح کردن آن‌ها ندارد. او در عین حال که خود را کاملاً در پاسخگویی به تهمت‌ها و سخنان ناروای ابن تیمیه و ابن حزم علیه تشیع، توانا می‌دانست، اما از طرح آن‌ها نا خشنود بود. (همان، صص382 ـ 383)

 

از سخن شیخ برمی‌آید که مقصود او مسائل تاریخی و نزاع‌های قدیمی در خصوص ماجرای سقیفه است که جز ضرر و زیان برای مسلمانان سودی ندارد، والاّ طرح مباحث کلامی امامت که از سوی متکلمان و محققان در کتب کلامی و تخصصی مطرح شده، منظور نظر وی نیست. او طرفین را هشدار می داد که نه اعتقاد به »امامت» موجب خروج از اسلام است، نه عدم اعتقاد به آن و ارتباطی به جامعه اسلامی و احکام آن مثل: «حرمت خون مسلمان و آبرو و مال» و «وجوب برادری و حفظ حرمت» و «عدم جواز غیبت» و بسیاری از احکام اسلامی، ندارد. (رساله الاسلام ، سال دوم ، ش 7 ، مقاله «بیان للمسلمین

 

کاشف الغطاء از یک مسئله اختلافی دیگر نیز که اهل سنّت بر شیعیان خرده می گیرند، سخن گفته و پاسخ می دهد و می نویسد:

اولا: جواز سبّ و طعن بر خلفا رأی همه شیعیان نیست، چه بسا اکثر آنان با چنین رفتاری موافق نیستند. ائمّه هم در روایات سبّ و لعن را منع کرده اند.

ثانیا: اگر شیعه چنین اعتقادی هم داشته باشد، موجب خروج از اسلام نبوده و نهایتش این است که یک معصیت است و چه بسیار اهل معصیت در میان هر دو گروه!

ثالثا: اگر به خاطر خطای در اجتهاد باشد، معصیت هم نبوده و موجب فسق نیست.(همان) به هر تقدیر، به جز او معروف است که آیت الله بروجردی نیز از طرح مسائل اختلافی در موضوع امامت و جانشینی پیامبر اکرم در صدر اسلام ناخشنود بود و بر این باور بود که زنده نگاه داشتن آن مباحث امروزه ثمری ندارد. آن چه لازم است مورد تأکید قرار گیرد و پیگیری شود مرجعیت علمی اهل بیت رسول خدا… است که اگر مورد توافق فریقین قرار گیرد، فقه اهل سنت دچار تحول اساسی خواهد شد. (مجله حوزه، ش 43ـ44، سال هشتم، ش1و2، مصاحبه با آیت الله فاضل لنکرانی)

 

5. عبرت آموزی از سرنوشت مسلمانان  

یکی از سفارش‌های اکید کاشف الغطاء در مناسبت‌های مختلف یادآوری ضرباتی بود که مسلمانان در طول تاریخ به خاطر اختلاف و تفرقه متحمل شده‌اند. هر ملتی عزت و اقتدار را می‌پسندد، به ویژه امت اسلامی که هم آموزه‌های دینی او عزت و اقتدار برای او به ارمغان آورده بود و هم پیشینه افتخار آمیز آنان در ایجاد تمدن بزرگ اسلامی در پرتو برادری اسلامی و وحدت کلمه. یادآوری گذشتة افتخار آمیز مسلمانان و نیز افول ستارة‌ اقبال آنان به ویژه در دویست سال اخیر می‌توانست بانگ بیداری اسلامی برای همه مسلمانان باشد.

 

شیخ که از ترفندهای استعمار به خوبی آگاه بود، از هر فرصتی بهره می‌جست تا سیاست «تفرقه بینداز و حکومت کنِ» استعمارگران را به مسلمانان گوشزد کند و به آنان هشدار دهد که امروز بزرگترین ابزار استعمار «دامن زدن به منازعات مذهبی و مناقشات بی فایده» است.(دائرة المعارف العلیا، ج1، ص192، نامه شیخ به رشید رضا)

 

او عاقبتِ اختلاف مسلمانان در قرون ششم و هفتم هجری را که به جنگ‌های صلیبی و چیرگی مغول و تاتار بر کشور‌های اسلامی منتهی شد؛ تفرقه آنان را در قرون سیزدهم و چهاردهم که ‌آنان را گرفتار استعمار اروپا نمود؛ و نیز اختلاف پیروان مذاهب اسلامی را پس از جنگ جهانی دوم که به غصب سرزمین فلسطین و تشکیل دولت غاصب صهیونیستی منجر شد، را یاد آوری می‌کرد تا مسلمانان از خواب غفلت بیدار شوند و دست اتحاد و یکپارچگی به یکدیگر دهند.

 

کاشف الغطاء در خصوص مسأله قدس و فلسطین مطالب فراوانی دارد که «قلّه مواضع سیاسی و اجتماعی» اوست و در بخش مستقلی مطرح و راهکار‌های مشخص او را برای حلّ این معضل پیچیده جهان اسلام در آن زمان نقل خواهیم کرد. در این بحث تنها به یکی از آن‌ها اشاره کرده و می‌گذریم. و آن «وحدت مسلمانان» از یک سو و «رفع اختلافات کشور‌های اسلامی و دول عربی و مسلمان و همبستگی و اتحاد ‌آنان» از سوی دیگر است. (المثل العلیل فی الاسلام لا فی بحمدون، ص91 ـ 95)

 

6. تهذیب نفس  

 

یکی دیگر از راهکارهای تحقق وحدت اسلامی از نظر کاشف الغطاء کنار نهادن هوی و هوس‌ها، کدورت‌ها، کینه‌ها و حسدها از سوی پیروان مذاهب اسلام است. در یک کلمه «تهذیب نفس» و «تقویت برادری اسلامی» از سوی شیعه و سنی شرط رسیدن به وحدت اسلامی است.

 

شیخ در مقاله‌ای تحت عنوان «چگونه مسلمانان متحد می‌شوند؟» از ضرورت اقدامات عملی سخن گفته و می‌نویسد:«مسلمانان با عنایت به منطق و حکمت هواهای نفسانی را کنار گذارند. هر مسلمانی مصلحت برادر مسلمان را مصلحت خود بداند و برای مصالح او مانند مصالح خویش کوشش نماید. این مهم چه زمانی محقق می‌شود؟ زمانی که غلّ و غش از سینه‌ها و کدورت کینه‌ها از قلب‌ها زدوده شود. هر مسلمان به مسلمان دیگر به چشم برادری بنگرد نه عداوت، به چشم رضایت نگاه کند نه جفا، به نظر رحمت به او بنگرد نه غضب. این امور چه زمانی تحقق می‌یابد؟ وقتی که بالوجدان حس کند و ضرورت حس آن را دریابد که عزّت هر فرد در گرو عزّت و سربلندی برادر اوست و قوت و قدرت او به قدرت یاران او بستگی دارد و هر گاه چنین شدند، هر کدام یار و یاور دیگری خواهد بود.» (اصل الشیعة و اصولها، ترجمه علیرضا خسروانی، ص 5)  

 

شیخ در ادامه ذلت و خفت عرب جاهلی و عزت و افتخار مسلمانان پس از ظهور اسلام را یاد آور شده و شرایط تحقق رهبری در جهان اسلام را به منظور تحقق وحدت اسلامی چنین توصیف می‌کند: «نخست، سدّ باب مجادلات مذهبی و طعن و وهن و زبان درازی نسبت به یکدیگر و دیگری محکم نمودن مسلمانان قلوب خود را به عقد برادری با یکدیگر و این که هر چه برای خود دوست می‌دارد، برای برادر مسلمانش دوست بدارد و از هر کینه و حسدی که به او داشته، حقیقتاً بیزاری بجوید.» 

 

سخنرانی‌های مهیّج او زبانزد عام و خاص در کشورهای اسلامی بالاخص سرزمین عراق است. ارائه گزارشی کوتاه از یکی از سخنرانی‌های او در همین زمینه گوشه‌ای از کلام سحر آمیز او را نشان می‌دهد.(سخنرانی بعد از بازگشت از سفر ایران در هفتم ذی قعده 1352 برابر با 21 شباط 1934 میلادی در جمع عشایر) هر چند گزارش سخنان او به زبان فارسی گویای کلام فصیح و بلیغ و آهنگ سخن او نیست.)

 

«گویا به قول غربی‌ها ما اتفاق کرده‌ایم که متفق نباشیم. صهیونیست تنها برای جان فلسطین نیست بلکه برای عالم است. یهودیان از سراسر جهان کمک مالی جمع می‌کنند و برای هم کیشان خود در فلسطین ارسال می‌نمایند. ولی مسلمانان فلسطین را فراموش کرده‌اند... چرا مسلمانان قلوبشان از جنایات صهیونیست‌ها بر زنان و کودکان فلسطینی نمی‌شکافد؟

انا نذیرالله الیکم! الله الله فی بلادکم! الله الله فی دینکم!

اگر به این منوال پیش روید از قوم سبأ هم ذلیل‌تر خواهید شد. بارها گفته‌ام که اتحاد و اتفاق از مقولة اقوال نیست و از عالم وهم و خیال نیست، محال است در جامعه‌ای بدون آن‌که مردم اهل انصاف و عدل با یکدیگر باشند و حق هر ذی حقی را ادا کنند و در اعمال و نتایج اهل مساوات باشند، اتحاد و اتفاق برقرار شود. صهیونیست‌ها مطرودان عالم از کشورهای مختلف آلمان و فرانسه و اسپانیا و ... هستند و آن‌ها نمی‌توانستند آنان را تحمل کنند.

اول مجد و شرف فی الانسان الغیره و من لا غیرة له لا حسّ له و من لا حسّ له لیس بانسان.

رفتار مضرّ به اخلاق و جان و مالتان را ترک کنید آن‌ها که شما را به سینما و شراب و قمار فرا می‌خوانند، دلسوز شما نیستند وقتی یک یهودی در یک کشوری مورد ضرب و شتم قرار می‌گیرد، یهودیان دیگر در نقاط دیگر دنیا می‌گویند: آخ، در حالی که این احساس از بنیان‌های قواعد دین ما است «المؤمن من المؤمن کالعضو من الجسد«.


ملزومات وحدت اسلامی از دیدگاه علامه کاشف الغطاء - بخش اول

 




نظرات کاربران