در حال بارگذاری ...

بحث تولی و تبری دو امر کاملا طبیعی به شمار می روند. کسی که به امامت امامی اعتقاد دارد بایستی از دشمنانش بیزاری بجوید و نسبت به دوستانش، محبت داشته باشد. تبری به این معنا نیست که شخص از کسی که اعتقادی مانند اعتقاد او ندارد، بیزاری جوید

آیت الله محمدعلی تسخیری

 

آیت الله شیخ محمد علی تسخیری، فقیه و متفکر اسلامی از جمهوری اسلامی ایران، متولد سال 1323ه/1944م است. او هم تحصیلات حوزوی و هم دانشگاهی دارد. و در دو حوزه نجف و قم در محضر اساتید بزرگی از جمله شهید محمد باقر صدر درس فراگرفته است. همچنین فارغ التحصل دانشکده فقه در نجف اشرف می باشد. وی متصدی مسئولیت های بسیاری است که مهمترین آنها دبیرکل مجمع جهانی تقریب بین مذاهب اسلامی، عضویت در مجلس خبرگان جمهوری اسلامی ایران و ...است. وی در حدود 50 کتاب و 300مقاله و پژوهش در رشته های گوناگون علوم اسلامی از جمله تفسیر و فقه و حقوق و اقتصاد و حج و ...به رشته تحریر درآورده است.

سوال: اگر مذهبی مدعی شود که کاملا برحق است، آیا دیگر جایی برای تقریب و وحدت باقی می ماند؟

جواب: هر مجتهدی ادعا می کند که به همه احکام اطلاع دارد یا حداقل برآن ها حجت دارد و با وجود این به مجتهد دیگر نیز احترام می گذارد. ما قصد داریم ارتباط بین علمای شیعه و سنی را افزایش دهیم و هدف ما این است که عرصه های مشترک را بیابیم و در راستای گسترش و افزایش آن ها بکوشیم و هر کدام از ما سعی کند تا با دقت کلام دیگری را بفهمد و نتیجه آنکه موضع گیری مشترکی را در مقام عمل داشته باشیم.

سوال: آیا ما احادیثی داریم که شیعیان به زیارت امام جعفر صادق علیه السلام رفته باشند و از ایشان در مورد تبری جستن از کسی که به ولایت ایمان نداشته باشد، سوال کرده باشند؟

جواب. جواب ائمه علیهم السلام، نهی شیعه از این موضع گیری ها بوده است و اینکه حق ندارید از آنها تبری بجویید و من نیز در مورد آنها همینگونه عمل می کنم زیرا آنها ما را دوست دارند و به ما دشنام نمی دهند و بیزاری جستن از کسانی که به عقیده شیعه معتقد نیستند صحیح نیست و درروایات بسیاری به این مطلب اشاره شده است که ائمه علیهم السلام شیعه را از بیزاری جستن از کسانی که به ولایت اهل بیت علیهم السلام اعتقاد ندارند، بازداشته اند و به روابط حسنه و دوستانه توصیه کرده اند.

سوال: بعضی معتقدند که مساله خلافت، مساله نسخ شده است و می گویند: ما خلافت نداریم که بروی آن دعوا و درگیری داشته باشیم و بجای آنکه از وقایعی چون غدیر بحث کنیم، بهتر است در مورد حدیث ثفلین بحث کنیم، نظر شما در این جا چیست؟

جواب.ما سه مرحله در پیش روی داریم:

1.بحث تاریخی: ما نمی توانیم تاریخ را تغییر دهیم بلکه بایستی رویداد های تاریخی را مورد بررسی قرار دهیم.

2.بحث کلامی: در بحث های کلامی بایستی همه ادله را ذکر کنیم و تابع و تسلیم دلیل برتر باشیم.

3.مرحله وحدت عملی امت: مرحوم آیت الله عظمی بروجردی قدس سره اشاره کرده است که در این امور نباید به اینکه "خلیفه بعد از پیامبر صلی الله علیه و آله کیست؟" بپردازیم، زیرا زمانی که این را گفتیم باید سنی سنی بماند و شیعه شیعه بماند که در اینصورت صورتی برای جمع بین آن دو پیدا نمی شود و وحدت معنایی نخواهد داشت. ولی اگر مرجعیت اهل بیت علیهم السلام را مطرح کردیم و بحث را روی آن متمرکز ساختیم، درحالی که خلفای صدر اسلام و علمای امت اسلامی در طول تاریخی و بطور کلی همه امت اسلامی مرجعیت اهل بیت علیهم السلام را قبول دارند، در این صورت اهل سنت نیز از منابع عظیم اهلبیت استفاده خواهند کرد. بصورت خلاصه اینطور بیان کنم که بایستی باب بحث های تاریخی و کلامی بسته نشود بلکه باید آن را گشود.

اما از جهت عمل بایستی در زمان فعلی، بیشتر بروی مسائل موثرتر تاکید کنیم و از جمله آن ها، تاکید بر مرجعیت علمی اهل بیت علیهم السلام است و این موضوع تاثیر عملی دارد و همچنین تاثیر وحدتی دارد مانند اینکه همه اهل سنت می توانند از مکتب اهل بیت علیهم السلام استفاده کنند و بر اطراف آن حلقه بزنند.

سوال: آیا می توان این نتیجه را از کلامتان گرفت که بهتر است در معنای ولایت بر محور محبت تاکید داشته باشییم؟

جواب: در بحث های کلامی و تاریخی ما در بیان آزادیم و بایستی مساله امامت و رهبری بصورت دقیق مطرح شود ولی در مرحله عمل بر محبت اهل بیت متمرکز شویم زیرا محبت اهلبیت علیهم السلام آن ها را به منابع علمی آنها جذب خواهد کرد.

سوال: آیا تصور نمی کنید که دعوت به سوی منابع علمی اهل بیت به انحصار مذهبی منجر می شود و موضوع تقریب را منتفی می کند؟

جواب: اصلا...همانطور که قرآن کریم دارایی امت اسلامی است اهل بیت نیز همینگونه هستند زیرا پیامبر(ص) فرمود «من در میان شما ثقلین را باقی می گذارم»،همه امت ها به استفاده از قرآن و اهلبیت دعوت شده اند و این به این معنا نیست که پیروان مذاهب، مذهبشان را ترک کنند. بنابراین استفاده از این دو منبع بزرگ که پیامبر صلی الله علیه و آله به یادگار گذارده است انحصار مذهبی را پایان می دهد.

سوال: یکی از فروع دین بر طبق مذهب شیعه، تولی و تبری است. آیا آنها با تفکر وحدت اسلامی در تناقض هستند؟

جواب: بحث تولی و تبری دو امر کاملا طبیعی به شمار می روند. کسی که به امامت امامی اعتقاد دارد بایستی از دشمنانش بیزاری بجوید و نسبت به دوستانش، محبت داشته باشد. تبری به این معنا نیست که شخص از کسی که اعتقادی مانند اعتقاد او ندارد، بیزاری جوید. برای همین است که در کتاب «وسائل الشیعه» باب چهاردهم که به امربه معروف و نهی از منکر اختصاص دارد، هنگامی که روایات این موضوع را مطالعه می کنیم مشاهده می کنیم که: « امام جعفر صادق علیهم السلام در حدیثی که ذکر قومی به میان آمد، فرمودند آن چیزی که نزد ماست نزد شما نیست... و گفت با آن ها دوستی کنید و از آنها برائت نجویید زیرا بعضی از مسلمانان سهمی دارد و بعضی دو سهم دارد و بعضی سه سهم و...»

و با این روش نیکو و تفکر حکیمانه، امام علیه السلام در این روایت به شرط محبت اهل بیت علیهم السلام اشاره می کند که از قرآن برگرفته شده است:

«بگو از شما اجری نمی خواهم مگر دوستی با خویشان. سوره شوری /23»، اینکه محبت اهل بیت شرط آشکار اسلام است و ضرورتی بدیهی در اسلام است، و عدم شناخت دیگر مسلمانان به اندازه شیعه نسبت به اهل بیت علیهم السلام، موجب تبری و بیزاری جستن نمی شود. پس باید دانست که معنای اصلی تبری، بیزاری جستن از دشمنان اصلی اسلام و مکتب اهل بیت علیهم السلام است، نه بیزاری از کسی که اطلاعاتش نسبت به اهل بیت از ما کمتر است، که در این صورت است که وحدت بین مسلمانان معنا پیدا می کند.

سوال: گاهی در تبلیغ مذهب می بینیم که محور را تبری مطرح می کنند، نظر حضرتعالی چیست؟

جواب: بایستی همه به حقیقت تبری آگاه شویم و اینکه تبری به این معنا نیست که هر کسی که نظرش مانند ما نباشد او را طرد کنیم. ما موسسات تبلیغی مختلف را از سرتاسر جهان به ایران دعوت کرده ایم و با آن ها گفتگو کردیم و آن ها را برای دیدن رهبر بزرگ انقلاب همراهی نمودیم و با یکدیگر به مدت دو ساعت به سخنان ایشان گوش فرا دادیم و ایشان ما را راهنمایی فرمودند.

بایستی هماهنگی های لازم در زمینه تبلیغ صورت بگیرد. مثلا در کشورهایی که به تازگی از زیر سلطه خارج شده اند و قبل از هر چیز اسلام را به آن ها بشناسانیم. من موافق بسته شدن باب بحث های کلامی یا تاریخی نیستم و نظرم این است که بایستی با جرأت و شجاعت این قانون طلایی معروف را اجرا کنیم که «در آن چیزی که هم رأی هستیم همکاری کنیم و در مواردی که با هم اختلاف داریم، یکدیگر را معذور بدانیم.»

من با سخن نویسنده معروف مسلمان عرب، شیخ محمد غزالی، موافقم که ما یک فضای خالی را ایجاد کردیم، دشمن از بین آن نفوذ کرد و اگر ما این جای خالی را پر کنیم دشمن نمی تواند به قلب امت اسلامی نفوذ کند و در برنامه ها و فتنه جویی هایی که بر علیه ما دارد پیروز نخواهد شد. من دست تفرقه و جدایی را توسط دشمن می بینم و این را احساس می کنم که دشمن گاهی نقش حمله به یک مذهبی را بازی می کند و در زمانی دیگر، به مذهب دیگری حمله ور می شود تا اینکه درگیری شدت یابد، و ما شاهدیم این فتنه ها در پاکستان و ...بوده ایم.

سوال: شما، به عنوان مسؤل مجموعه بین المللی تقریب بین مذاهب اسلامی چه برنامه هایی دارید؟ و بطور کلی آینده وحدت اسلامی و مذاهب را چگونه ارزیابی می کنید؟

جواب: مرکز تقریب بین مذاهب اسلامی به عنوان یک نمونه طرح زیباست که رهبر معظم آن را مطرح کرده اند و این مساله در متون اسلامی ریشه دارد و به اعتقاد من فعالیت ها تا به الان خوب بوده است، و مرکز موفق شده است، این ایده و فکر را در سرتاسر عالم اسلام گسترش دهد. با وجود تنگ نظری هایی که مخالفان در این زمینه داشته اند. همچنین سعی کردیم با کمترین امکانات و خیلی ساده این حرکت را پویا نگه داریم و به فضل و یاری خداوند این مجموعه گسترش یافته و ایده تقریب امروز محترم است و همه مایلند تا خودشان را به این فکر نزدیک کنند. مراکز زیادی را در کشورهای اسلامی مانند مغرب، اردن و عربستان سعودی مشاهده می کنید که خودشان را در مراکز تقریبی مطرح می کنند و اقدام به نشر و گسترش این فکر می نمایند و حتی «مجموعه بین المللی فقه اسلامی و مرکز آن در جده» و تمامی کشورهای اسلامی در اینجا نماینده دارند و من نماینده جمهوری اسلامی و مذهب شیعه در این مجموعه هستم. این مرکز اعلام کرده است که یکی از اهدافش تقریب بین مذاهب است. همچنین موسسه «ایسیسکو» نیز یک موسسه فرهنگی بزرگ در جهان اسلام است که اعلام کرده هدفش، ایجاد تقریب بین مذاهب است.

به اعتقاد من ایده تقریب، منتشر شده است ولی ما بایستی این تفکر را بصورت عمیق تر و با جدیت بیشتر دنبال کنیم تا اینکه این تفکر در بین همه مسلمانان گسترش یابد و از علماء به تمامی لایه های مردم انتقال یابد تا حدی که مسلمان شیعی به مسلمان سنی به عنوان برادر حقیقیش بنگرد، و اعتقاد داریم که علمای شیعه از زمان صدر اسلام و تا به حال بر برادری اسلامی تاکید داشته اند و الحمدلله علمای سنی نیز همینگونه بوده اند و از جمله آنها جناب آقای شیخ «شلتوت» است و با این دیدگاه موانع درونی را از بین می بریم و نسبت به آینده نیز بنده تا حدی زیادی خوش بین هستم.

 

مترجم: علی اکبر هادی پور

 

وحدت اسلامی - بخش اول

 

وحدت اسلامی - بخش دوم




نظرات کاربران