کشور ما متشکّل است از زبانهای مختلف، از قومیّتهای مختلف؛ ترکی هست، فارسی هست، عربی هست، بلوچی هست، لری هست، کُردی هست؛ این یک تنوّع است و این تنوّع فرصت است، [امّا] دشمن همیشه چشم دوخته است به اینکه این را وسیلهی شکاف قرار بدهد
یکی از مسائل مورد توجه استعمارگران، تنوع اقوام یک کشور می باشد. در طول تاریخ شاهد این بوده ایم که استعمارگران با خدعه و نیرنگ میان اقوام کشورهای اسلامی تفرقه ایجاد کرده اند تا بر آنها حکمرانی نمایند. جمهوری اسلامی ایران نیز دارای اقوام متنوع می باشد و به همین خاطر دشمنان اسلام، قصد داشته و دارند تا با تفرقه افکنی میان اقوام، وحدت میان مردم مسلمان ایران را از بین ببرند که الحمدلله تا کنون موفق نشده اند. مقام معظم رهبری نیز در روز 29 بهمن ماه جاری در دیدار با مردم شریف آذربایجان شرقی نکات قابل توجهی را بیان فرمودند که بخشی از بیانات معظم له را در ادامه می آوریم:
«خب کشور ما متشکّل است از زبانهای مختلف، از قومیّتهای مختلف؛ ترکی هست، فارسی هست، عربی هست، بلوچی هست، لری هست، کُردی هست؛ این یک تنوّع است و این تنوّع فرصت است، [امّا] دشمن همیشه چشم دوخته است به اینکه این را وسیلهی شکاف قرار بدهد. خود قومیّتهای بزرگ ایرانی و البتّه از همه بهتر مردم آذربایجان سینه سپر کردهاند و در مقابل این سیاست خباثتآلود دشمنان ایستادهاند.
این را جوانهای عزیز ما در همهجای کشور توجّه داشته باشند که دشمن چشم دوخته است و از هر گسلی که خیال می کند می تواند یک زلزلهای ایجاد بکند، می خواهد استفاده کند برای منهدم کردن اساس استقلال این کشور و اساس انقلاب؛ از همهی امکانات می خواهد استفاده کند، می گردد به خیال خودش گسل ها را پیدا می کند؛ درحالیکه گسلی وجود ندارد؛ مردم یکپارچهاند، مردم متّحدند.
خب، شما که خودتان اهل تبریز و اهل آذربایجانید، احساسات خودتان را می دانید. این شعری که اینجا خواندید: «بیعتده وفاداروخ، بیز آنداولا قرآنا» این را می دانیم، این چیز مسلّمی است. مردم آذربایجان نهفقط در زبان [بلکه] در عمل این را اثبات کردهاند، و نشان دادهاند که در مقابل دشمن وسوسهگر و تفرقهافکن ایستادهاند.
عزیزان من! خوشبختانه بقیّهی اقوام ایرانی هم همینجور [هستند]؛ خراسانی هم همینجور -با اختلاف مذهب در شرق خراسان- کُرد هم همینجور، بلوچ هم همینجور. در بین بلوچها علمایی بودند که در مقابل دشمنان انقلاب در اوّل انقلاب سینه سپر کردند. بنده آنجا مدّتها بودهام، میشناختم علمای آنجا را. بگذارید اسم بیاوریم تا مردم بشناسند اینها را: مرحوم مولوی عبدالعزیز ساداتی، اهل سراوان؛ پیرمرد -یک مشت استخوان- در مقابل مخالفین انقلاب و منتقدین انقلاب و بهانهگیران بر انقلاب ایستاد و از انقلاب دفاع کرد؛ بلوچ و سنّی بود. در کردستان، مرحوم شیخالاسلام؛ در سنندج مستحکم و قوی سخنرانی کرد؛ اهلسنّت بودند -کُردها شافعی هستند- امّا از انقلاب دفاع کردند، چون دیدند انقلاب پرچم اسلام را بلند کرده است. [امّا] ضدّانقلاب شیخالاسلام را بهخاطر همان سخنرانی، بهخاطر همان مواضع به شهادت رساند. در خوزستان جوانهای عرب در مقابل تهاجم رژیم صدّام ایستادند. آنها هم عرب بودند، اینها هم عرب بودند امّا این عرب ایستاد. اسم شهید علی هاشمی -سردار جوان عرب خوزستانی، اهل اهواز- و اسم این ها فراموش نخواهد شد؛ این ها ایستادند. او هم عربی حرف میزد، این هم عربی حرف میزد امّا این حقیقت را فهمید، توطئهی دشمن را شناخت و ایستاد؛ بقیّهی اقوام ایرانی همینجور. از همه جلوتر و بهتر مردم آذربایجان هستند. حالا مدام توطئه کنند، مدام بنشینند، مدام حرف بزنند، مدام پول خرج کنند، مدام دلارهای نفتی را از کیسهی قارونها بیرون بکشند و خرج ایجاد تفرقهی در کشور بکنند؛ نمیتوانند.»