در حال بارگذاری ...

بعد از دو سال که یکی از اساتید دانشگاه بلوچ از کاروان سرزمین برادری پرسید و اینکه چرا ادامه پیدا نکرد و ... می گفت اخلاص و صداقتی که در این کاروان بود باعث شد که اثرگذار باشد و در خاطره ها بماند...سریع تندیسی که از کاروان گرفته بود را آورد و گفت این را یادگاری نگه داشتم.

* حامد رضایی
 
بزرگترین معضل گفتمان وحدت اسلامی در کشور ما «سیاسی» و «غیرمردمی» بودن آن است. ما ورود فرهنگی به مسئله وحدت اسلامی نکرده ایم و نتوانسته ایم آن را در میان عموم مردم نهادینه کنیم. مادامی که فعالیت های تقریبی از حالت سیاسی و رسمی خارج نشده و «مردمی» و «عمومی» نشود انتظار موفقیت از آن انتظار بی جایی خواهد بود. همانطور که تاکنون چنین بوده.
کاروان «سرزمین برادری» اولین حرکت جدی مردمی در عرصه وحدت بود که دو سال قبل در سه استان سنی نشین سیستان و بلوچستان، کردستان و گلستان حضور پیدا کرد.
چهره‌های معروف هنری، فرهنگی، ورزشی و نیز اساتید حوزه و دانشگاه بخصوص اساتید علوم اجتماعی در این کاروان حضور داشتند، افرادی مانند رضا امیرخانی، محمدرضا شهیدی فرد، فروز رجایی فر، حسین دهباشی، فرج الله شوشتری، دکتر محسن الویری و ...
من همراه کاروان سیستان و بلوچستان بودم و خاطرات بسیار زیادی از آن سفر دارم. یکی از مهمترین برنامه های کاروان شرکت در نماز جمعه اهل سنت زاهدان بود که با استقبال گرم برادران اهل سنت مواجه شد. نماز جمعه اهل سنت زاهدان خیلی شلوغ بود، خیلی! وارد که شدیم به سرعت در همان صف اول و دوم برایمان جا باز کردند تا بنشینیم. امام جمعه هم حدود 20 از وقتش را داد به دکتر الویری که صحبت کند.
نماز که تمام شد، سیل جمعیت ریخت توی خیابان و دیگر هیچ ماشینی نمی توانست اصلا وارد خیابان شود.
ما هم عجله داشتیم به شدت. عزا گرفته بودیم که چطور از بین این همه جمعیت عبور کنیم. مردم که دیدند ماشین ما توی ترافیک مانده، به سرعت یک کوچه برای عبور ماشین باز کردند و چندتا از جوانان گردن کلفت بلوچ هم سریع دست هایشان را زنجیر کردند که سیل جمعیت جلوی ماشین را نگیرد تا ما به راحتی عبور کنیم!
به این فکر می کردم که اگر کاروانی از اهل سنت به نماز جمعه ما بیایند، آنقدر مهمان نواز هستیم که تا این حد از آنان استقبال کنیم؟!
یکی دیگر از برنامه ها حضور در گلزار شهدای زاهدان و همچنین دیدار با چند خانواده شهید اهل سنت بود. یکی از این خانواده ها، خانواده شهید عمرشاه گرگیج بود. و چه خانواده باصفا و پاکی. واقعا چرا از سرکشی به خانواده های شهدای اهل سنت غافل هستیم؟! 
 

 

در دیدار یکی از خانواده های شهدا، وقتی پدر شهید متوجه شد که فرزند شهید شوشتری نیز در مجلس حضور دارد، ناخودآگاه به گریه افتاد. آخر فرج الله شوشتری اصلا به آقازاده ها نمی ماند. پدرش هم اهل بزرگی کردن برای مردم نبود. و دقیقا به خاطر همین بزرگی نکردن بود که بزرگ شد و بزرگ هست. بزرگی که بلوچ سنی روی اسمش قسم می خورد!
از اول انقلاب ده ها نفر مثل شهید شوشتری به سیستان و بلوچستان آمدند و رفتند. همه هم حرف از وحدت و برادری زدند. اما فقط او بود که «شوشتری» شد و نماد وحدت.
چرایی اش را از پسرش فرج الله پرسیدم. می‌گفت: «حاجی واقعا دنبال وحدت و برادری بود»
باور کنید تنها و تنها به همین «واقعا» نیاز داریم و بس!
بازدید از مناطق حاشیه شهر زاهدان و مشاهده فقر و محرومیتی که شیعه و سنی توامان به آن دچار بودند نیز از خاطرات تلخ سفر بود. 
یکی از برنامه های دیگر جلسه ای خودمانی بود با بعضی از مولوی های زاهدان. صمیمیتی که در جلسه بود باعث شد که گپ و گفت ها به درد دل منتهی شود
یکی از مولوی ها می گفت نبود «صداقت» در وحدت خواهی، «عدم اعتماد» اهل سنت را به ارمغان آورده.
می گفت گوش ما عادت کرده به «ما با هم برادریم»، اما کار به جایی رسیده که در دل به آن می خندیم! کدام برادری؟!
می گفت: اما ما هیچ‌گاه ناسپاس انقلاب و جمهوری اسلامی نیستیم. می گفت هروقت که به پاکستان می روم و اوضاع آنجا را می بینم، در راه بازگشت می خواهم از مرز میرجاوه تا خود زاهدان سجده شکر کنم به خاطر نعمت جمهوری اسلامی و امنیت و آرامش آن.
 
 
بعد از دو سال که یکی از اساتید دانشگاه بلوچ را دیدم، از کاروان سرزمین برادری پرسید و اینکه چرا ادامه پیدا نکرد و ... می گفت اخلاص و صداقتی که در این کاروان بود باعث شد که اثرگذار باشد و در خاطره ها بماند. به خانه اش که رفتم، سریع تندیسی که از کاروان گرفته بود را آورد و گفت این را یادگاری نگه داشتم.

سرزمین برادری دوباره راه افتاده است و اواخر اسفند در مناطق اهل سنت نشین کردستان، گلستان و خراسان شمالی حضور پیدا می کند. در شرایطی که دشمن در حال ایجاد تصویر ذهنی غلط شیعه و سنی از یکدیگر است، دید و بازدید مستقیم و بی‌واسطه شیعیان و اهل سنت خیلی برکت دارد و به واقعی شدن نگرش‌ها کمک زیادی می کند.

 

منبع: رجانیوز




نظرات کاربران