در حال بارگذاری ...

برهه های گوناگون تاریخ مسلمانان، شاهد مهربانیها و رفت و شد و کمک و ایثار رهبران مذاهب اسلامی نسبت به همدیگر است. رفتار مسالمت‌جویانه برخی از عالمان سبب شده که دیگر گروه‌های مذهبی نیز، آنان را از خود پندارند. این تعامل، نه از سر ترس، بلکه مدارا و احترام به باورهای اسلامی دیگر مسلمانان، این افراد را به همراهی واداشته است.

سید عباس رضوی

 

رویدادهای ناگواری، مانند جنایتهای امویان و عباسیان نسبت به خاندان پیامبر و هجوم غزنویان به ری و تاراج کانون‌های علمی شیعه، به وسیله سلجوقیان و کشمکش‌های شاه اسماعیل با ازبکان و ترکان عثمانی را نباید در پرونده تنازع مذاهب جای داد و این صفحه، وجهه غالب تاریخ اسلام را شکل نمیدهد. چنانکه بر یاد رفت، برهه های گوناگون تاریخ مسلمانان، شاهد مهربانیها و رفت و شد و کمک و ایثار رهبران مذاهب اسلامی نسبت به همدیگر است. رفتار مسالمت‌جویانه برخی از عالمان سبب شده که دیگر گروه‌های مذهبی نیز، آنان را از خود پندارند. این تعامل، نه از سر ترس، بلکه مدارا و احترام به باورهای اسلامی دیگر مسلمانان، این افراد را به همراهی واداشته است. حسین بن روح، وکیل خاصه ناحیه مقدسه، با پیروان دیگر مذاهب مدارا می‌کرد و در مجلس‌های وی، نشانی از توهین و بدگوئی نسبت به دیگر مذاهب و رهبران آن‌ها دیده نمی‌شد. علامه مجلسی درباره وی نوشته است : «ابوالقاسم حسین بن روح زیاده از بیست و یک سال مشغول سفارت بود و مرجع جمیع شیعه بود و به نحوی تقیه می‌کرد که سنیان اکثرا او را از خود می‌دانستند و نهایت محبت را به او داشتند.»(حق الیقین، علامه مجلسی، ص132)

مجلسی به روایت از ابونصر هبة الله، نوشته است: «دربان سرای حسین بن روح، به معاویه سب کرده بود. چون این خبر به حسین بن روح رسید، عذر او را خواست و وساطت افراد را، برای بازگرداندن وی به خدمت، نپذیرفت.»(بحارالانوار، ج51ص527)

در واقع، روش حسین بن روح، نه از سر ترس و هراس از مخالفان، که رفتار وی از سر تقیه مداراتی و بزرگوارانه بود. عالمانی چون او در عین این که در مباحث کلامی از گفتن حقائق، دریغ نمی‌کردند، ولی زبان سب و طعن و لعن علیه رقبای مذهبی نداشتند، تا در اردوگاه مسلمانان شکاف ایجاد نشود و رفتار آنان دستاویزی برای قتل و غارت شیعیان قرار نگیرد.

عزالدین حمیری، معروف به ابن صنیعه، از علمای شافعی مذهب حلب، مدتی سرپرست اوقاف این شهر بود. او چنان با شیعیان به نیکی رفتار می‌کرد که آوازه یافت وی شیعه است.(فرهنگ زندگینامه ها، زیر نظر حسین انوشه، ج1ص527)

شیخ منتجب‌الدین رازی از عالمان تذکره‌نویسی شیعه و از خاندان ابن بابویه قمی است. کتاب الفهرست او در معرفی عالمان شیعه، از منابع اصلی تذکره‌نگاران است. وی در ری دارای حوزه درسی گسترده بود و از همه طبقات طلاب از مذاهب گوناگون در درس او شرکت می کردند و رفتارش با مردمان شافعی مذهب و حنفی مسلک ری، چنان با مدارا و سعه صدر همراه بود که مذهبش بر شاگردش رافعی قزوینی نیز پنهان مانده، چنان که استاد را با خود هم مسلک پنداشته است.(التدوین فی اخبار قزوین، عبدالکریم رافعی، تحقیق عزیز الله عطاردی، ج3ص377)

وی از بزرگان دیگر مذاهب اسلامی به نیکی یاد می کرد و هرگز سخنی به ناروا درباره آنان از او شنیده نشد.(فوائد الرضویه،شیخ عباس قمی، تحقیق ناصر باقری بیدهندی، ج1ص511) در کارنامه روابط انسانی مسلمانان با یکدیگر و رویه خیر اندیشی در پیروان اهل بیت، بیشتر از دیگر مذاهب است. روزگارانی که علویان طبرستان، و آل بویه و حمدانیان و آل عمار و بنی مزید و فاطمیان در آفریقا بر سر کار بوده‌اند، مهرورزى و آمدوشدهای دوستانه و برادرانه، با پیروان دیگر مذاهب، بیشتر از روزگارانی بوده که عباسیان و غزنویان و سلاجقه و ترکان عثمانی حکومت می‌کرده اند و این همدلی بر اثر سفارش‌های ائمه اهل بیت به پیروان خود در تعامل با دیگر مسلمانان است؛ چه آنان هماره به افراد تندرو، هشدار می دادند از تکروی بپرهیزند.

امامان، پیروان خود را به مدارا و برادری و رفتار از روی عدل و انصاف فرا می‌خواندند. و نیز به دوری از آز و طمع ورزی به مال دیگران و قناعت به داده‌های خداوندی تا در سایه آن به آرامش درونی دست یابند و افزون‌طلبی و ترسم، آنان را به تجاوز به حقوق دیگران واندارد .

اهل بیت، به شیعیان خود سفارش می کردند: همه را مسلمان بدانید و در نمازهای جمعه و جماعات دیگر مذاهب شرکت کنید، به عیادت بیماران‌شان بروید و با هدیه دلهایشان را شادمان سازید... از این روی، در میان یاران ائمه، دوستی و ارتباط علمی و اجتماعی و اقتصادی با پیروان دیگر مذاهب بسیار دیده می شود. سفارشات ائمه در مدارا و دوستی با دیگر برادران دینی در ایام حج، که مسلمانان با فرهنگ‌ها و اندیشه‌های گوناگون در یک جا گرد می‌آیند، دو چندان است. از این روی، بخش درخور توجهی از آداب و احکام عشره و همزیستی با دیگر مسلمانان در آغاز کتاب حج ثبت شده است.(وسائل الشیعه، ج12ص6)

مراسم حج از صدر اسلام، تاکنون، کانونی بوده برای ژرف شدن دوستی‌های دینی و پیوند عمیق عالمان مذاهب با یکدیگر. و بسیاری از دوستی‌های میان علما در این مکان مقدس شکل می گرفته است.

مسعودی نوشته است: «میان هشام بن حکم از شاگردان امام صادق و عبدالله ابن یزید اباضی، صمیمیتی شگفت وجود داشت، با آن که آن دو از سران علما و زبان آوران در مذهب متفاوت بودند، ولی با یکدیگر همکاری تجاری و رفت و آمد داشتند. آن دو، در مسائل دینی با یکدیگر بحث و گفت و گو داشتند و هر یک از باور خویش دفاع می‌کرد. شگفت‌تر از آن که شاگردان شیعه هشام برای یاد گرفتن مسائل دینی به همان جایی می آمدند که شاگردان عبدالله، در آنجا به آموزش مطالب مذهبی خود مشغول بودند و هیچ کدام آنان در این باره حساسیتی از خود نشان نمی‌داد و تعصبات مذهبی را در دیگر شؤون زندگی دخالت نمی‌دادند.

ولم یجر بینهما مسابه و لا خروج عما یوجبه العلم و قضیة العقل و موجب الشرع و احکام النظر  والسیر ؛ و میان آن دو هیچ گونه ناسزا و بدگویی رد و بدل نمی‌شد و نه چیزی که با ادب دانش و خردورزی و دیانت و آئین گفت و گو در تباین باشد. و با کمال متانت و آرامش به کار کسب و شراکت مشغول بودند.»(مروج الذهب، مسعودی-تحقیق محمد محی الدین، ج3ص4)

این سیره در میان عالمان دین، در دوران غیبت نیز فراوان دیده می شود.

منبع: مجله حوزه-ویژه شهیدین و تعامل آنان با مذاهب اسلامی-ص173الی176

 




نظرات کاربران