در حال بارگذاری ...

ما اختلاف را انکار نمی کنیم و هم چنین، وجود گروه هایی را که دیدگاه های گونه گون دارند، منکر نمی شویم، لیک شمار این گروه ها به هفتاد و سه را انکار می کنیم، بودن آنها در آتش را انکار می کنیم و تمامی اندیشه هایی را که این حدیث بیان می کند، نمی پذیریم...

شیخ حسین احمد الخشن

 حدیث فرقه ناجیه در منابع سنی

حدیث فرقه ناجیه در مجموعه ای از منابع حدیثی اهل سنت آمده است که مهم ترین آنها از این قرارند: مسند احمد، ج ۳، ص ۱۲۰؛ سنن ابی داوود، ج ۲، ص۳۹۰؛ سنن ترمذی، ج ۴، ص ۱۳۵، سنن ابن ماجه، ج ۲، ص ۱۳۲۱ - ۱۳۳۲؛ المستدرک، ج ۱، ص ۱۲۹-۱۳۸؛ سنن الدارمی، ج ۲، ص ۲۴۱ و دیگر منابع.

تمامی این گروه ها در آتش اند، مگر یک گروه

لیک حدیث فرقه ناجیه با عبارت هایی که تا سر حد تضاد با یکدیگر اختلاف دارند، روایت شده است و اینک تفصیل آن:

در مسند احمد، ج۳، ص۱۲۰، این حدیث را از انس بن مالک روایت کرده است که او گفت: رسول خدا فرمود: «بنی اسرائیل به هفتاد و دو گروه پراکنده شدند و شما هم به همین مقدار پراکنده می شوید که همه آنها در آتش اند، جز یک گروه».

در جای دیگر از مسند، ج ۳، ص ۱۴۵ نیز آن را از انس روایت کرده است که گفت: «بنی اسرائیل به هفتاد و یک گروه پراکنده شدند. پس هفتاد گروه به هلاکت رسیدند و یک گروه رهایی یافت و امت من به زودی به هفتاد و دو گروه پراکنده خواهند شد که هفتاد و یک گروه به هلاکت می رسند و یک گروه رهایی می یابد. آنان عرض کردند: ای رسول خدا، آن گروه کدام است؟ فرمود: جماعت، جماعت».

در مجمع الزوائد، ج ۱، ص ۱۸۹ بر این حدیث حاشیه زده و گفته است: «در سند این حدیث عبد الله بن سفیان عقیلی قرار دارد که از حدیث او پیروی نمی شود».

در سنن ابن ماجه، ج ۲، ص ۱۳۲۱، ۱۳۳۲ آن را با سندش از ابوهریره روایت کرده که گفت: رسول خدا فرمود: «یهود به هفتاد و دو گروه پراکنده شدند...» و این حدیث را با سندی از انس روایت کرده و آن همانند حدیث پیش گفته است.

در مجمع الزوائد بر این حدیث حاشیه زده و گفته است: «سند آن صحیح و راویانش ثقه اند». نیز آن را از عوف روایت کرده و در مجمع الزوائد گفته است: درباره اسناد حدیث عوف بن مالک، سخنانی ست.

در سنن ابی داوود، ج ۲، ص ۳۹۰، آن را از ابوهریره روایت کرده است. همان گونه که در سنن ابن ماجه به تقسیم شدن امت به هفتاد و سه گروه اشاره کرده، ولی از رها شوندگان و هلاک شوندگان یاد نکرده است. این روایت را با افزایش یاد شده از معاویة بن ابی سفیان روایت کرده و در المستدرک، ج ۱، ص ۱۲۸ بر حدیث معاویه حاشیه زده و گفته است: «این اسانیدی است که در تصحیح این حدیث به آن استدلال می شود».

این حدیث را عمرو بن ابی عاصم ضحاک (ت ۲۸۷) در کتاب السنة، ص ۲۵ و ۳۳ روایت کرده و شیخ ناصر الدین البانی بر آن حاشیه زده و گفته است: این حدیث صحیح است و راویان آن ثقه اند، اگرچه در هشام بن عمار، ضعف دیده می شود. این حدیث را ابن ماجه با اسناد این مصنف، یعنی عمرو بن عاصم نقل کرده و بوصیری آن را تصحیح کرده و حدیث به طور قطع صحیح است، زیرا دارای شش طریق دیگر از انس و شواهدی از گروهی صحابه می باشد. البانی افزوده است: برخی از هلاک شوندگان از متعصبان حنفی در تضعیف این حدیث گمراه شده اند. با این که طریقهای فراوانی دارد و سبب تضعیف آن است که، این حدیث با هوای نفسانی آنان سازگاری ندارد.(کتاب السنة، ص ۳۳).

همه این گروه ها در بهشت اند، جز یک گروه

عجلونی در کشف الخفاء، ج ۱، ص ۱۵۰ گفته است: «شعرانی آن را در المیزان از حدیث ابن نجار روایت کرده و حاکم آن را با عبارت شگفت آوری تصحیح نموده و چنین گفته است: «به زودی امتم بر هفتاد و اندی گروه پراکنده می شوند که همگی در بهشت اند، جز یک گروه». در روایت دیلمی آمده است: یک گروه از آنها هلاک می شود. عالمان گفته اند: مراد از این گروه، زندیق‌هایند. در حاشیه المیزان یاد شده، به نقل از انس، از پیامبر با این عبارت آمده است: «امتم به هفتاد و اندی گروه پراکنده می شوند که همه آنها در بهشت اند، جز زندیقها...». عجلونی افزوده است: «آنگاه آنچه را که در حاشیه المیزان یاد شده، در استخراج احادیث مسند الفردوس از حافظ ابن حجر آمده دیدم که عبارت آن چنین است: «امتم بر هفتاد و اندی گروه پراکنده می شوند که همه آنها در بهشت اند، جز یک گروه که همان زندیق هاست». آن را از انس روایت کرده و ابویعلی آن را از طریق دیگر روایت کرده است.

ابن جوزی حدیث پیش گفته را با عبارت اخیر در الموضوعات، ج ۱، ص ۲۶ از سه طریق روایت کرده و گفته است: «این حدیث، درست نیست که از رسول خدا باشد. عالمان فن گفته اند: ابرد آن را جعل کرده که جعل کننده ای بسیار دروغگو بوده است».

آنچه را ابن جوزی تضعیف کرده، بشاری مقدسی درباره آن گفته است: «حدیث هفتاد و دو گروه در بهشت و یک گروه در آتش، از نگاه سند صحیح تر است و حدیث هفتاد و دو گروه در آتش و یک گروه رستگار است، مشهورتر می باشد». به کتاب: دفاع عن العقیدة والشریعة ضد مطاعن المستشرقین، از شیخ محمد غزالی، ص ۱۹۰، رجوع کنید. شیخ محمد عبده نیز به همین عبارت تمایل نشان داده و گفته است: «از چیزهایی که مرا شادمان می سازد، چیزی ست که در حدیث دیگری آمده است که از امتم یک گروه هلاک شونده است» (شیخ صافی، مجموعة الرسائل، ج ۲، ص ۲۱۹).

عالمانی از اهل سنت که این حدیث را نپذیرفته اند

عالمان بسیاری هستند که حدیث فرقه ناجیه را با عبارت معروف آن: «تمامی  آنها در آتش جز یک گروه» نپذیرفته و از نگاه سند یا دلالت آن را تضعیف کرده اند و بند یادشده را انکار یا حدیث را تأویل کرده و آن را از ظاهرش بیرون آورده و برخی از آنان در تشکیک را گشوده اند و اینک پاره ای از سخنان ایشان

۱- ابن حزم: گروهی از ابن حزم در کتاب الإیمان من الفصل این سخن او را نقل کرده است: آنان حدیثی را از رسول خدا آورده اند که قدریه و مرجئه مجوس این امت اند و حدیث دیگری را آورده اند که آن حضرت فرمود: «این امت به هفتاد و اندی گروه پراکنده می شوند که همه آنها در آتشند، به استثنای یک گروه». این دو حدیث از طریق اسناد به هیچ روی درست نیستند و هر حدیثی که چنین باشد، از نگاه کسانی که به حجیت خبر واحد قایل اند، حجت نیست، تا چه رسد نزد کسانی حجت باشد که به حجیت قایل نیستند. (دفاع عن العقیدة والشریعه، ص ۱۹۰)

لیک از سخنان ابن حزم در کتاب الاحکام فی اصول الاحکام، ج۸، ص ۱۰۶۸ چنین بر می آید که این حدیث موثق است.

2- ابن وزیر: در کتاب العواصم والقواصم می گوید: «مبادا به افزودن جمله: «تمامی آنها در آتش اند، مگر یک گروه» فریب بخوری، زیرا این یک افزایش نادرست است و دور نیست که از دسیسه های ملحدان باشد» (دفاع عن العقیدة والشریعه، ص ۱۹۰).

3- بشاری مقدسی: در احسن التقاسیم، سخن او پیش تر بیان شد.

۴- محدث شیخ محمدزاهد کوثری می گوید: «احادیثی درباره پراکنده شدن امت به هفتاد و سه گروه رسیده است که برخی از آنها بر وجود گروه هلاک شونده تصریح نکرده، در برخی آمده است که یکی از این گروه ها رستگار و بقیه هلاک شونده اند، برخی تمامی آنها را رستگار می دانند، جز یک گروه را که همان زندیقها باشند. عالمان درباره ثبوت و عدم آن در این احادیث، اختلاف نظر دارند». (همان، ص: ۱۸۹).

5- شوکانی: در فتح القدیر، ج ۲، ص ۳۵۸ می گوید: افزودن جمله: «تمامی آنها در آتش اند» درست نیست، نه به طور مرفوع و نه به طور موثق.

۶- علامه صالح مقبلی یمانی: در کتاب العلم الشامخ فی ایثار الحق على الآباء والمشایخ، ص ۴۴۴ می گوید: «حدیث پراکنده شدن امت به هفتاد و سه گروه، روایت های فراوانی دارد که برخی برخی دیگر را تأیید می کند، به گونه ای که در حاصل معنای آنها هیچ تردیدی برجای نمی ماند و اشکال در جمله: «تمامی آنان در آتش اند، جز یک گروه» است، زیرا روشن است که این گروه، بهترین امت هاست و امید آن است که ایشان نیمی از باشندگان بهشت باشند، با این که شمار این آنان در سایر امت ها همچون نقطه سفید در گاو سیاه است. پس چگونه می توان این جمله را توجیه کرد؟ و به همین دلیل، برخی در ضعف این جمله سخن گفته و برخی آن را تأویل کرده اند».

سپس وی از این اشکال با تقسیم مردم به عامه و خاصه پاسخ داده است و عامه را از محدوده عذاب و بدعت بیرون برده که اکثریت را تشکیل می دهند. او گفته است: «اگر چه شما را افراد بدعت گذار فراوان است، لیک مجموع آنان حتی یک هزارم مسلمانان را تشکیل نمی دهند». (آلبانی این سخن را در سلسله احادیث صحیح، به دنبال حدیث ۲۰۴ از او نقل کرده است).

۷- شیخ عبد المتعال صعیدی: در سند حدیث خرده گرفته و گفته است: «در این سند، محمد بن عمرو لیثی قرار دارد و او از کسانی ست که شیخین تنها در المتابعات از او روایت کرده‌اند و به حدیث چنین فردی نمی توان استدلال کرد. ذهبی درباره او گفته است: به حدیث عمرو بن لیثی به تنهایی نمی توان استدلال کرد، لیک چنانچه با دیگری همراه باشد، می توان به او استدلال کرد. همچنین، در برخی سند آن، عبدالرحمن بن زیاد بن انعم، در برخی کثیر بن عبدالله، در برخی عباد بن یوسف و راشد بن سعد، در برخی ولید بن مسلم و در برخی افراد ناشناخته ای قرار دارند. آن گونه که از کتاب های حدیث بر می آید». (ر.ک: مقاله او در مجله رسالت الاسلام که از سوی جماعة التقریب بین المذاهب در قاهره منتشر می شود. ر.ک: الوحدة الاسلامیه یا التقریب بین المذاهب، ص ۸۸).

۸- شیخ محمد غزالی: او در این حدیث تشکیک کرده و سخنان برخی از منتقدان را نقل نموده است که پیش تر بیان شد. (ر.ک: دفاع عن العقیدة والشریعه، ص ۱۷۱، ۱۷۳).

۹- شیخ حسن سقاف:

او بر این دیدگاه است که این حدیث هم از نگاه سند و هم از نگاه متن نادرست است و بر حسب معیارهای حدیثی اهل سنت، چند ایراد بر آن را یادداشت کرده و گفته است: «ما به نادرستی این حدیث چه با افزوده ها چه بی افزوده های آن، یقین داریم. یکی از افزوده های آن جمله: «تمامی آنها در آتش اند، جز یک گروه» یا جمله «تمامی آنها در بهشت اند، جز یک گروه». آن گاه، پس از آن که چند اشکال سندی و دلالی بر آن وارد کرده، گفته است: «ما اختلاف را انکار نمی کنیم و هم چنین، وجود گروه هایی را که دیدگاه های گونه گون دارند، منکر نمی شویم، لیک شمار این گروه ها به هفتاد و سه را انکار می کنیم، بودن آنها در آتش را انکار می کنیم و تمامی اندیشه هایی را که این حدیث بیان می کند، نمی پذیریم که مهم ترین آنها، این است که یک فرقه نجات می یابد و آن را فرقه ناجیه می نامند و ورود به بهشت را بر همین گروه موهوم منحصر می کنند. بر حسب معیارهای مسلم علمی، ما این اندیشه را انکار می کنیم و به نادرستی آن یقین داریم». (ر.ک: مجلة المعارج القرآنیه، ش 43، ص101-103)

منبع: کتاب اسلام و خشونت صص 331-336




نظرات کاربران