در حال بارگذاری ...

ایرادهای پیش گفته بر دلالت و مضمون حدیث، مانع از اطمینان یافتن به صدور آن می شود، زیرا از جمله تضعیف کننده های چگونگی روایت به شمار می آید که از اطمینان یافتن به آن جلوگیری می کند تا چه رسد از یقین به صدور آن از پیامبر(ص)...

شیخ حسین احمد الخشن

حدیث فرقه ناجیه در منابع شیعی

در منابع شیعی، این حدیث را کلینی، صدوق و خزاز قمی روایت کرده اند:

١- کلینی آن را با سندش به ابوخالد کابلی از امام ابو جعفر علیه السلام روایت کرده که در آن آمده است: «یهود پس از موسی به هفتاد و یک گروه پراکنده شدند که از آنها یک گروه در بهشت و هفتاد گروه در آتش اند. مسیحیان پس از عیسی به هفتاد و دو گروه تقسیم شدند که یک گروه در بهشت و هفتاد و یک گروه در آتش اند. این امت پس از پیامبرشان به هفتاد و سه گروه پراکنده شدند که هفتاد و دو گروه در آتش اند و یک گروه در بهشت. از هفتاد و سه گروه سیزده گروه ادعای ولایت و دوستی ما را دارند که دوازده گروه از آنها در آتش اند و یک گروه در بهشت و شصت گروه از سایر مردم در آتش خواهند بود». (الکافی، ج ۸، ص ۲۲۴)

نقدی بر این روایت

نخست: سند این روایت ضعیف است، زیرا ابو خالد کابلی در آن قرار دارد که  وثاقت او ثابت نشده و به همین دلیل، مجلسی از این روایت تعبیر به "حسن" کرده است. (مرآة العقول، ج۲۶، ص ۱۵۳).

دوم: حدیث از امام باقر علیه‌السلام روایت شده و آن حضرت فرض را بر این می گیرد که تقسیم شدن امت به هفتاد و سه گروه تحقق یافته، زیرا که فرموده است: «این امت پراکنده شده اند» با این که می دانیم که مهم ترین گروه های اسلامی پس از دوران امام باقر علیه السلام تشکیل شده اند و شمار این گروه ها در زمان او به شمار یاد شده نرسیده بود و هم چنین شمار گروه های شیعی نیز در دوران آن امام به سیزده گروه نرسیده بود.

2- شیخ صدوق حدیث فرقه ناجیه را به سه طریق در کتاب الخصال نقل کرده است:

در طریق نخست، حدیث پیش گفته‌ی انس بن مالک در منابع سنی را نقل کرده است که بر پراکنده شدن امت به هفتاد و دو گروه تصریح و فرقیه ناجیه را مشخص می کند که همان جماعت است. (الخصال، ص۵۸۴)

در طریق دوم، آن را از مجموعه ای افراد ناشناخته روایت کرده است که به روایت آنان نمی توان اعتماد کرد و در آن آمده است: «... امت من به زودی به هفتاد و سه گروه پراکنده خواهند شد که یک گروه از آنها رستگار و هفتاد و دو گروه در آتش اند». (الخصال، ص ۵۸۵).

طریق سوم: این طریق بهترین حالت این روایت است که صدوق آن را با سندش به قاسم بن یحیی، از جدش حسن بن راشد، از ابوبصیر و محمد بن مسلم، از امام صادق علیه‌السلام از پدرانش، از امیرالمؤمنین علیه‌السلام روایت کرده که آن حضرت در یک نشست چهارصد باب از چیزهایی را که به نفع دین و دنیای مسلمان است، به یاران خویش آموزش داد و در آن آمده است: «به زودی این امت بر هفتاد و سه گروه پراکنده خواهند شد که یک گروه در بهشت است». (الخصال، ص ۶۳۶).

این طریق را هم می توان نقد کرد که این روایت نگفته است: «هفتاد و دو گروه در آتش اند» و همین امر موجب می شود که پاره ای از اشکال ها بر آن وارد نباشد، لیک باید گفت، می توان آن را از اختصاص یک گروه به بهشت به دست آورد.

در هر حال، سند این حدیث که به حدیث اربع مأة (چهارصد) معروف است، میان عالمان مورد جدال است، زیرا در حالی که گروهی از فقیهان به دلیل وجود قاسم بن یحیی و حسن بن راشد که توثیق نشده اند، آن را تضعیف کرده اند، گروهی دیگر کوشیده اند که آن دو را بنا به دلایلی توثیق کنند، از قبیل آیة الله خویی و دیگران (ر.ک: الکافی فی أصول الفقه از حکیم، ج ۲، ص ۳۹)

چنانچه سند این حدیث صحیح باشد، پاره ای از اشکال های پیش گفته در این کتاب، هم چنان بر آن وارد است.

٣- خزاز قمی (ت ۴۰۰) این حدیث را با سندش به علی علیه‌السلام روایت کرده است که گفت: رسول خدا فرمود: «زودا که امت من به هفتاد و سه گروه پراکنده شود که یک گروه از آنها رستگار و بقیه هلاک شونده اند. گروه رستگار کسانی هستند که به ولایت شما چنگ در می زنند و از دانش شما بهره می جویند و به آرای خود عمل نمی کنند و اینان هستند که مجازاتی بر ایشان نیست...» (کفایة الاثر، ص ۱۵۵)

این روایت افزون بر این که سند آن ضعیف می نماید، مورد انتقادهای پیش گفته در این کتاب نیز قرار دارد.

اما چنانچه کسی بگوید: پس از رسیدن روایت ها از طریق های شیعه و سنی با یک مضمون، می توان به صدور حدیث از پیامبر اطمینان پیدا کرد، زیرا این اسنادهای پرشمار یکدیگر را تأیید می کند.

پاسخ: ایرادهای پیش گفته بر دلالت و مضمون حدیث، مانع از اطمینان یافتن به صدور آن می شود، زیرا از جمله تضعیف کننده های چگونگی روایت به شمار می آید که از اطمینان یافتن به آن جلوگیری می کند تا چه رسد از یقین به صدور آن از پیامبر(ص) و به همین دلیل، حدیث فرقه ناجیه یا باید به دور افکنده شود و یا عمل به آن به کارشناسان سپرده گردد.

منبع: کتاب اسلام و خشونت صص 336-338

بررسی حدیث فرقه ناجیه در منابع اهل سنت




نظرات کاربران