در حال بارگذاری ...

مقصود ما این نیست که مردم را به مکتب معینی دعوت کنیم و یا اینکه مذهب شیعه را در مذهب تسنن و یا مذهب تسنن را در مذهب شیعه در هم بیامیزیم، بلکه هدف ما این است که طوایف مختلف اسلامی بر اساس محبت به کمک یکدیگر بشتابند...

محمد رسول حسینی

شیخ محمد ابوزهره

استاد سابق دانشگاه الازهر وحدت اسلامی را اینگونه تعریف کرده است؛

معنای وحدت در سه امر محقق می شود:

الف- درک همه مسلمانان باید به آنجا برسد که احساس کنیم همه به حکم اسلام برادر همدیگر هستیم.

ب- وحدت فرهنگی زبانی و اجتماعی بین مسلمانان ایجاد شود به طوری که هر مسلمان آن خواند که مسلمانان دیگر می خواند و با هرچه موجب ویرانی اسلام است می ستیزند و در راه دفع موانع و عزت مسلمانان هر چه توان دارند انفاق می کنند تا جامعه اسلامی بر پایه اصول صحیح اسلام قرار گیرد.

ج- از سوی یک کشور اسلامی نباید با کشور اسلامی دیگر جنگی به هر دلیل آغاز گردد. (محمد ابوزهره، الوحده الاسلامیه او التقریب بین مذاهب السبعه،ص۱۱۹)

آقای دکتر جواد مصطفوی

وحدت و اتحاد را چنین تعریف کرده است: اتحاد میان مسلمانان به معنای نزدیک شدن فرقه های اسلامی به یکدیگر با حفظ کیان و ماهیت آنها است. به معنای تحفظ در اصول مشترک و آزاد گذاردن و معذور داشتن هر فرقه در فروع خاصه خود است. به معنای عدم نزاع و درگیری فرقه ها و اطلاع همگان از عقاید یکدیگر و بی تفاوت بودن و حساسیت نشان ندادن در برابر فرقه دیگر نسبت به مختصات آن فرقه است. (مجله مشکات، شماره دوم بهار ۶۲، صفحه ۲۵)

علامه محمد تقی جعفری

با تقسیم وحدت به مطلق، عارضی، مصلحتی و معقول، وحدت معقول را مناسب دانسته و چنین تعریف می کند:

قرار دادن متن کلی دین اسلام برای اعتقاد همه جوامع مسلمان و برکنار نمودن عقاید شخصی نظری و فرهنگ محلی و خصوصیات آرا و نظریات مربوط به هر یک از اجزا متن کلی دین که مربوط به تعقل و اجتهاد گروهی یا شخصی است.(احمد موثقی، استراتژی وحدت در اندیشه سیاسی اسلام جلد ۱، صفحه ۳۰)

علامه در این تعریف می خواهد بگوید پیروان مذاهب اسلامی نباید اجتهادات و آرای مذهبی را عین دین تصور کنند و در نتیجه مخالف آن را خارج از دین تلقی نمایند.

آقای عبدالله عبدالله

یکی از همکاران دارالتقریب مصر تعریف وحدت را چنین می داند: احترام به حقوق عامه مسلمانان در هر نقطه از کشورهای اسلامی با قطع نظر از مذهب، طبقه، جنس، رنگ و زبان هر فرد که مهمترین این حقوق حفظ جان، مال و ناموس است.(دعوت التقریب من خلال رسالة الاسلام، صفحه ۱۵۶)

علامه محمد حسین کاشف الغطاء

یکی از پیشگامان وحدت و تقریب وحدت و اتحاد را اینگونه تعریف می کند: اتحاد یک سلسله صفات عالی درونی و اعمال و ملکات است، ملکات و سجایای که در اعماق روح ریشه دوانیده است و سراسر وجود انسان را در بر گرفته باشد. اتحاد یک رشته اخلاق و عواطف عالی انسانی است. اتحاد این است که مسلمانان در منافع با یکدیگر شریک باشند و اصول عدالت و انصاف را در حق یکدیگر رعایت کنند. مثلا اگر در نقطه ای از جهان اسلام دو طایفه یا بیشتر از مسلمانان باشد، باید بر خود واجب بدانند مانند دو برادر که خانه یا املاکی از پدر به ارث برده اند رفتار نمایند؛ حقوق یکدیگر را طبق اصول عدالت، بدون اینکه هیچکدام قصد تجاوز یا بخل نسبت به دیگری داشته باشد ادا کند. «و من یوق شح نفسه فاولائک هم المفلحون». (محمد حسین کاشف الغطاء، این است آیین ما، صفحه ۵۶ -۵۷)

علامه محمد تقی قمی

دبیر کل دارالتقریب مذاهب اسلامی مصر: امتزاج مذاهب اسلامی نه هدف ماست و نه مقصود ما بلکه ندای ما این است که؛ مسلمانان در اصول اسلام (آن اصولی که مسلمانان بدون اعتقاد به آن مسلمان شناخته نمی شود) متحد باشند؛ یعنی بدانند که در اصول با یکدیگر اتحاد دارند و در سایر مسائل نیز همچون کسی که قصدش دشمنی یا فلج کردن دیگران و غلبه بر آنان نیست به یکدیگر بنگرند و در این راه حق و حقیقت و معرفت صحیح را بجویند و چنانچه توانستند با انصاف و از راه دلیل و برهان در مسئله ای از مسائل اختلافی به اتفاق نظر نایل گردند چه بهتر، وگرنه هر یک از آنها آنچه را به نظرش درست می رسد برای خود محفوظ داشته و دیگران را در نرسیدن به آن معذور و نسبت به آنان خوش‌بین باشد، چون اختلاف در غیر اصول دین ضرری به ایمان نمی رساند و هیچ یک را از دایره اسلام خارج نخواهد ساخت.(همبستگی مذاهب اسلامی، صفحه ۷۷- ۷۸)

ایشان در ادامه با بررسی اجمالی اصول اساسی مسلمانان می فرماید: از مطالب فوق روشن می شود که هدف ما این نیست که سنی شیعه و یا شیعه سنی شود، بلکه اگر درست به ریشه نام این دو مذهب توجه کنیم تمام مسلمانان را شیعه می یابیم، زیرا که همگی دوستدار خاندان پیغمبر اکرم(ص) هستند و نیز همگی را اهل سنت می یابیم زیرا کلیه مسلمانان هر سنت و دستوری را که از طرق مطمئن از پیغمبر گرامی(ص) وارد شده باشد لازم الاجرا می دانند بنابراین ما همگی سنی، شیعه، قرآنی و محمدی هستیم.(همان صفحه ۷۹)

شیخ محمود شلتوت

رئیس اسبق دانشگاه الازهر و یکی از منادیان وحدت و تقریب می‌فرماید: مقصود ما این نیست که مردم را به مکتب معینی دعوت کنیم و یا اینکه مذهب شیعه را در مذهب تسنن و یا مذهب تسنن را در مذهب شیعه در هم بیامیزیم، بلکه هدف ما این است که طوایف مختلف اسلامی بر اساس محبت به کمک یکدیگر بشتابند و تعصب را رها سازند و از نسبتهای ناروا به یکدیگر بپرهیزند و از سوء ظن و بدگمانی دوری گزینند، چه اینکه در سایه آن عنان فکر در میدان آزاد و آرام رهایی می یابد، و بدون ترس و اضطراب و هیجان روحی حقیقت و واقع را جستجو می‌کند، و تا وقتی که همگی از اصل واحدی سرچشمه گیرند، میان سنی و استفاده از رای و نظریه برادر شیعی اش و همچنین میان شیعی و استفاده از رای و نظریه برادر سنی اش اصطکاکی پیش نخواهد آمد.(همبستگی مذاهب اسلامی، صفحه ۳۵۶)

امام خمینی

اختلاف میان مذاهب اسلامی را به منزله اختلاف پیروان دو فقیه دانسته و با بیان اینکه اختلافات نباید موجب جدایی مسلمانان شود می‌فرماید: یک دسته از مسلمانان شیعه هستند و یک دسته از مسلمانان سنی، یک دسته حنفی و دسته ای حنبلی دسته‌ای اخباری هستند، اصلا طرح این معنا از اول درست نبود، در یک جامعه ای که همه می خواهند به اسلام خدمت کنند و برای اسلام باشند این مسائل نباید طرح شود ما همه باهم برادر هستیم و با هم هستیم، منتها علمای شما یک دست فتوای به یک چیز دادند و شما تقلید از علمای خود کردید و شدید حنفی و یک دسته فتوای شافعی را عمل کردند و یک دسته ای دیگر فتوای حضرت صادق علیه السلام را عمل کردند، اینها شدند شیعه اینها دلیل اختلاف نیست، ما نباید باهم اختلاف یا یک تضاد داشته باشیم.(وحدت از دیدگاه امام خمینی، صفحه ۲۱۳)

مرحوم علامه شرف‌الدین

معتقد بود تنها راه برون رفت از مشکلات و خلاصی از شر دشمنان اسلام وحدت و همبستگی میان آنان است: ما هرگز گردن از زیر یوغ بردگی برون نتوانیم برد و به هویت و آزادگی نخواهیم رسید، مگر در سایه وحدت کلمه و الفت دلها و یکی شدن باطنها و هماهنگی فکرها و تصمیم ها و گرد آمدن بر محور نوامیس امت اسلامی و بالابردن کیان ملت مسلمان.(عبدالحسین شرف الدین، الفصول المهمه فی تالیف الامه، صفحه ۷)

ایشان معتقد بود شیعیان و اهل سنت اختلاف اساسی با هم ندارند و اگر اختلافی هم وجود دارد اختلاف صغروی است نه کبروی: نزاع بین شیعه و سنی در مسائل اختلافی هم در حقیقت نزاع صغروی است و هرگز میان شیعه و سنی نزاع کبروی وجود ندارد. (عبدالحسین شرف الدین، اجتهاد در مقابل نص، صفحه ۵۰۶)

منبع: کتاب «وحدت اسلامی؛ مبانی،عرصه ها،موانع و راهکارها» صص 20-41




نظرات کاربران