در حال بارگذاری ...

امام(ره) از همان ابتدای انقلاب اختلافات را در «اهداف بزرگ» به هضم می کشاند؛ احتمالاً با این تحلیل که «قدهای کوتاه فکری و افق های پیش پا افتاده است که همواره اختلافات را پررنگ می کند».

حجت الاسلام محمدتقی سیفایی

چکیده:

امام خمینی(ره) به عنوان منادی بازیابی نقش دین در «ربوبیت اعلا» و جهت دهی به زندگی بشر در ابعاد کلان، هرگز شعارهای خود را در قالب های مذهبی مطرح نکرد. اما جدا از تصریحات ایشان(ره) در مورد وحدت اسلامی، باید گفت وحدت عنصری ضروری در نظام فکری ایشان و متناسب با دیگر اجزای این نظام است: عظمت اهداف طراحی شده در این نظام فکری خود به خود سعه صدر در مورد اختلافات موجود در مسیرِ شدن را افزایش می دهد. و همچنین با تعیین «حذف قطب توطئه در میان مسلمین» یعنی امریکا به عنوان هدف ملموس، وحدت را به صورتی در هم تنیده در سطوح تاکتیکی و راهبردی –و نه تاکتیکیِ صرف- مطرح نمودند.

متن:

پیروزی انقلاب اسلامی در ایران را معجزه قرن بیستم می‌توان خواند؛ که بار دیگر همه نگاه‌ها را بسوی نقش و ظرفیت دین در راهبری سیاسی و اجتماعی دولت ها و ملت ها جلب کرد و اسلام سیاسی را به مرکز مدیریت تحولات سیاسی جهان بازگرداند؛ آن هم با قدرتی مهار نشدنی که توانست آینده هژمونی غرب و شرق و مکاتب مادیگرای آن را در هاله ای از ابهام قرار دهد.

هرچند که انقلاب اسلامی در جامعه‌ای با اکثریت شیعه به پیروزی رسیده بود، اما وجه فراملی و جهانی انقلاب بیشتر از آنکه حیثیتی طائفی داشته باشد، رنگ اسلام خواهی به خود گرفته بود و به مدد سیاستگذاری امامش راهبرد وحدت و یکپارچگی امت اسلامی را تبلیغ و برآن تاکید می کرد. مستشرقین نیز به همان اندازه که به رگه ها و جوهره های شیعی انقلاب بمثابه پیشران و مولد جنبش انقلابی ایران توجه و اهمیت داده‌اند به همان اندازه هم پدیده انقلاب اسلامی را احیاگر نقش دین با ماهیت فرامذهبی خود در ساحات مختلف زندگی و حاکمیت برشمرده اند. میشل فوکو از طرفی می گوید: "هیچ عبارتی برای ایرانیان، خنده آورتر، ابلهانه تر، خشک تر و غریب تر از عبارت «دین افیون توده هاست» وجود ندارد. تشیع، پیروان خود را به نوعی بی قراری مسلح می کند و در ایشان شوری می دهد که هم سیاست است و هم دین، تشیع همراه با احساس و عشق است، اما این احساس با تعقل و عقلانیت- که در مکتب تشیع بسیار مهم است- جهت می یابد."[1] آنان در این زمینه، موضوعاتی همچون قیام عاشورا و آیین ها مذهبی،  مهدویت، مرجعیت و رهبری روحانیون را از عوامل پیروزی انقلاب برشمرده اند.

و از طرف دیگر همو می گوید: "از دیگر سو ظرفیت عظیم انقلاب اسلامی که مبتنی بر اندیشه ناب شیعی بود، ارتباط بین امت اسلامی را بصورت ذاتی طلب می کند. انقلاب ملت ایران در سال 57، از ابتدا نام اسلام را باخود به همراه داشت و بر همین اساس، شیعه و سنی را زیر یک چتر واحد گرد هم آورد، بنابراین، ایران اسلامی تنها به اعتلای نام اسلام می اندیشید که با وحدت اسلامی صددرصد سازگار است."[2]

اولین نوع بیانات امام(ره) در مورد وحدت، «تصریحات» پرشمار ایشان بر این معناست. تدبیر هوشمندانه حضرت امام(ره) در «تصریحات مکرر» برای تقویت اندیشه‌های تقریبی و تاکید بر برادری و حسن تعامل پیروان مذاهب با یکدیگر، مانع از به حرکت درآوردن گسل های اختلاف مذهبی میان اهل سنت و شیعیان در داخل و خارج از کشورشد. «ما با مسلمین اهل‏ تسنن‏ یکى‏ هستیم‏؛ واحد هستیم که مسلمان و برادر هستیم. اگر کسى کلامى بگوید که باعث تفرقه بین ما مسلمانها بشود، بدانید که یا جاهل هستند یا از کسانى هستند که مى‏خواهند بین مسلمانان اختلاف بیندازند.»[3] ایشان با برجسته کردن نیت های سوء دشمنان اسلام، منادیان تفرقه را از هر گروه و جریانی که باشند مخالف اسلام خواندند: «همه طوایفى که در ایران هستند با هم اخوت داشته باشند، توجه کنند به اینکه الآن کسانى که مخالف با اسلام هستند و دارند پخش مى‌کنند مطالبى را، مى‌خواهند بین برادرهاى شیعه و سنى اختلاف ایجاد کنند. اینها نه خیرخواه شیعه هستند، نه خیرخواه سنى، و اینها با اسلام مخالفند. بیدار باشند همه برادرها، با هم باشند. دشمن مشترک ما داریم، به این دشمن مشترک باید ما با هم حمله کنیم و آنها را نگذاریم که خداى نخواسته، در صفوف ما یک رخوتى ایجاد بشود و یک اختلافى ایجاد بشود»[4] ایشان هیچ گاه اجازه گروکشی و انحصار طلبی در پس پرده دفاع از مکتب شیعه را ندادند.