مردم در سوگواره های مربوط به حضرت امام حسین (ع)، جزئی از زندگی واقعی خود را نیز به تصویر کشیده اند. چنان که در زمان از دست دادن فرزندان و پیوندان خود در حالت های بسیار دشوار، آن حالت را به واقعه ی کربلا تشبیه کرده اند...
کتاب «تسبیح عشق؛ امام حسین علیه السلام در ادبیات شفاهی مردم تاجیک» تألیف آقای محمدعلی عجمی شاعر اهل سنت غزلسُرای تاجیک است که از سوی آقایان ایوب منصوری و احمد بارانی به فارسی برگردانده شده و از سوی رایزنی فرهنگی جمهوری اسلامی ایران در تاجیکستان در سال ۱۳۹۰ ش منتشر شده است.
شعر زیبای "نیزه را سرور من بستر راحت کردی ـ شام را غلغله صبح قیامت کردی" که اجراهای زیبایی از آن از سوی خوانندگان تاجیک و مداحان هیأتهای مذهبی ایران در دست است، سروده آقای عجمی است.
متن ذیل بخشی از کتاب «تسبیح عشق» است:
امروز هم، حال و هوای بیان و تصویر در سوگواره های شفاهی مردم تاجیک از نگاه کیفیت شعری، گیرا و دل چسب است. جالب این جاست که مردم در سوگواره های مربوط به حضرت امام حسین (ع)، جزئی از زندگی واقعی خود را نیز به تصویر کشیده اند. چنان که در زمان از دست دادن فرزندان و پیوندان خود در حالت های بسیار دشوار، آن حالت را به واقعه ی کربلا تشبیه کرده اند.
غزل از دیگر قالب هاست که در ادبیات شفاهی از آن سود برده اند. غزل معمولا از پنج تا چهارده بیت دارد، در یک وزن و یک قافیه.
غزل، شعری غنایی است که در ادبیات شفاهی تاجیک در سوگسروده های حضرت امام از آن بهره می برند. گویندگان مردمی در این غزلها، هیجان، احساس، محبت، صداقت و اندیشه های خود را بیان داشته اند.
در این غزلها توصیف بزرگی حضرت امام حسین(ع)، شجاعت، جان فدایی [فداکاری] او آمیخته با رویدادهای آن فاجعه به روشنی تصویر گردیده است. گویندگان مردمی در ادبیات شفاهی به موضوع شهادت حضرت امام حسین(ع) به ندرت توجه کرده اند. آنها کوشیده اند با وصف بزرگی و فداکاری حضرت امام، وسعت واقعه ی کربلا را به صورتی خواندنی ارائه کنند:
بیا در کربلا محشر بُبین، کین گستری بنگر،
نظر کن در حریم کبریا، غارتگری بنگر.
فروشنده حسین و جنس، هستی، مشتری یزدان،
بیا، کالا بُبین، بایع نگه کن، مشتری بنگر.
به فکر خیر امت بود، وقت مرگ فرزندش،
از امت کشته شد، همت بُبین، پیغمبری بنگر.
ز بی آبی به وقت مرگ هم عباس نام آور،
خجل شد از سکینه، یادگار حیدری بنگر.
به جای آب، خون پاشیده شد در راه از حیرت،
به دشت عشق، فرمانده بُبین، فرمانبری بنگر.
پی انگشتری ببرید انگشت شه دین را،
جفای ساربان بین و اصول چاکری بنگر.
به جای شاه دین فرمانده خیل اسیران شد،
مقام زینبی را بین، وفای خواهری بنگر.
برای گریه هم رخصت ندادند آل احمد را،
مسلمانی نگه کن، رسم مهمان پروری بنگر.
حسین را کشته بود و خونبها میداد مشتی زر،
بُبین، کار یزید بی حیا، زشت اختری بنگر.
خدا محبوب خود را غرقه در خون دید، لاهوتی،
نکرد این دهر را نابود، صبر و داوری بنگر.
با یک اشارهی کوتاه می خواهیم بگوییم که این غزل هم از نگاه شکل و هم از نگاه محتوا از تناسبهای ادبی برخوردار است. بزرگی و شهادت حضرت امام حسین(ع) در غزل مذکور «بیت تا بیت و از تصویر تا تصویر»، هنرمندانه و شاعرانه شکل گرفته است.
صفحه 71 و 72 کتاب
مرثیه خوانی آخوند تورجان زاده عالم اهل سنت تاجیکستان برای امام حسین(ع)