در حال بارگذاری ...

اگر «روح» حادثۀ عظیم غدیر را نیز دریابیم و ملتفت «معیارها»ی الهی و «شخصیت» باعظمت صاحب غدیر نیز شویم، آنگاه وحدت‌بخشی غدیر در سطح امت اسلامی نمایان می‌شود.

حجت الاسلام مهدی محمدآبادی

 

غدیر و دو برداشت متناقض

در اهمیت «غدیر» برای شیعیان همین بس که هویت «تشیع» در آن ریشه دارد. به استناد آیات قرآن و اخبار متواتر نقل شده توسط فرق مختلف اسلامی، برای شیعیان مسلّم است که در این روز مبارک، اعلان نصب الهی مولا علی (ع) به جانشینی رسول اکرم (ص) رخ داده است. در سوی دیگر، اهل سنت هستند که «سقیفه» را مبدأ تعیین جانشین رسول خدا از طریق «شورا» می‌دانند و لذا بین غدیر و نصب الهی خلیفۀ پیغمبر (ص) ارتباطی قائل نیستند. این اختلاف 1400 ساله بر کسی پوشیده نیست. با این توصیف، آیا منطقی است که پرچمداران بزرگ عالم تشیع، بر وحدت‌آفرین بودن غدیر تأکید دارند؟ تا جاییکه مرحوم علامه امینی (ره)، در چند موضع از اثر تحقیقی گرانسنگ خود، «الغدیر»، آن را مایۀ وحدت امت اسلامی می‌خواند (برای آشنایی با برخی از این مواضع ر.ک. مرتضی مطهری، الغدیر و وحدت اسلامی).

بی‌معنا بودن اتحاد بر سر پوستۀ غدیر

اگر بنا بر «توقف» در «ظاهر» حادثۀ غدیر منفک از «باطن» آن و گرامیداشت انتخاب امیرالمؤمنین (ع) به خلافت پیامبر (ص) بدون توجه به «ملاکات» آن باشد، حق با اشکال‌کننده است. غدیری که تنهاوتنها یک جابه‌جایی قدرت معنا شود، فقط یک اتفاق تاریخی است که اساسا ظرفیت وحدت‌آفرینی ندارد، مگر اینکه یکی از طرفین از هویت خود دست بکشد. یعنی بی‌معناست که سنی، بخواهد سنی و معتقد به خلافت شیخین بماند و در عین حال، هم‌نوا با شیعیان شود و اعلان نصب الهی علی‌بن ابی‌طالب (ع) را در 18 ذی‌الحجة سال دهم هجری بپذیرد. همچنانکه خنده‌دار است شیعه در عین شیعه بودن، به تفسیر حداقلی اهل سنت از لفظ «مولا» تن دهد و از حق انحصاری حضرت علی (ع) برای وصایت و خلافت رسول اکرم (ص) کوتاه بیاید. محصول بسنده کردن به این لایه از مفهوم غدیر، چندین قرن مباحثات کلامی و تفسیری علمای فریقین است که عمدتا به قطور شدن کتب استدلالی طرفین برای حراست از کیان مذهبی خود انجامیده و بیشتر نفع درون‌مذهبی داشته، که البته در جای خود لازم است.

ضمن اینکه اگر بر کافی بودن برداشت ظاهرگرا از غدیر اصرار بورزیم، باید ظالمانی همچون مأمون عباسی را نیز شیعه بدانیم؛ چراکه به نقل تاریخ، وی در همان حال که جایگاه حکمرانی مختص امام رضا (ع) را غصب کرده بود، مجالسی برای اثبات حق غصب‌شدۀ علی (ع) برگزار می‌کرد!

وحدت‌بخشی غدیر با تکیه بر تذکر شیعیان به روح غدیر

اما اگر «روح» حادثۀ عظیم غدیر را نیز دریابیم و ملتفت «معیارها»ی الهی و «شخصیت» باعظمت صاحب غدیر نیز شویم، آنگاه وحدت‌بخشی غدیر در سطح امت اسلامی نمایان می‌شود. اصلا معناداری تعظیم عیدالله الاکبر، در گرو التفات امت اسلامی به وجه فراتاریخی غدیر است. در غیر این صورت، پس از عدول مسلمانان از نص صریح ابلاغ نبوی در غدیر، این حجم از اهتمام به یک حادثۀ ظاهرا نافرجام تاریخی، چه حکمتی برای مردمان دوران‌های بعد از آن می‌تواند داشته باشد؟!

پیام‌های اساسی غدیر

محکمترین سند ما بر این مدعا، خود قرآن کریم است. از تدبر در آخرین آیات نازل شده بر رسول اکرم (ص) در سورۀ مبارکۀ مائده (همچون آیات «تبلیغ» (مائده:67)، «اکمال» (مائده:3) و «ولایت» (مائده:55 و دقت در ارتباط تنگاتنگ مفاهیم کلیدی آن (مانند «حکم الله» (مائده:43-50) «ولایت» (مائده: 51-57) و «اقامۀ کتاب» (مائده: 66 و 68 دریافت می‌شود که غدیر، افزون بر اعلام نصب شخص علی (ع) به خلافت، بر دو مطلب دیگر نیز دلالت دارد؛ یکی جامعیت اسلام ناب و محدود نشدن آن به امور تعبدی اخروی و لزوم اقامۀ دین حق و سپردن مهندسی حیات بشری به دست آن (نفی سکولاریسم) و دیگری گوشزد کردن تراز شخصیتی و ملاکات الهی ضروری برای حاکم اسلامی.

نتایج غفلت امت اسلامی از پیام غدیر

متأسفانه امت اسلامی پس از انحراف از طرح توحیدی نبی اکرم برای جامعه‌سازی و محروم شدن از میان‌داری اولیای منتخب الهی (به اسم یا به رسم)، قرن‌هاست که در هر دو قسمت ضربات اساسی خورده است. مگر کم‌اند مسلمانانی که اسلام را فقط در طهارت و نجاست و نماز و روزه خلاصه کرده‌اند و زمام سبک زندگی، اقتصاد و بانکداری، آموزش‌وپرورش، محیط زیست، بهداشت و سلامت، فرهنگ، سیاست و روابط فردی و اجتماعی و داخلی و خارجی خود را به‌ دست هر کس و ناکسی سپرده‌اند؟ یادمان رفته کشورهای اسلامی را که همچنان به شکل استبداد فردی یا خاندانی اداره می‌شوند؟!

غدیر و احیای طرح انبیا

غدیر احیاگر خط اصیل انبیا است که بر پایۀ «الدنیا مزرعة الآخرة»، وحی الهی را به ارمغان آوردند تا انسان به سلامت از معبر دنیا به سرای ابدیش برسد و این جز در سایۀ بیدارسازی عمومی مردم برای نفی طواغیت و برپاداشتن حکومتی عدل‌‌گستر بر مدار دین الهی محقق نمی‌شود. تجربیات تلخ مشابهی که مسلمانان در دنیای اسلام پشت سر گذاشته‌اند، به‌ویژه در دوران پس از فروپاشی عثمانی و سلطۀ استعمار بر ملیت‌های متفرق مسلمان، زمینۀ مناسبی برای بازخوانی این بُعد از غدیر و اتحاد بر سر آن است. نمونۀ عملی که پیش روی ماست، دعوت پیروان شرایع مختلف توسط قرآن کریم برای اجتماع پیرامون پیامبر خدا بر سر توحید خالص، نفی شرک و دنیاگرایی و هوی‌پرستی خواص به‌نام دین، نفی ارتباط با طاغوت، اقامۀ دین و ساخت جامعه‌ بر مبنای قسط است (آل عمران:64 و مائده:48).

غدیر، رسواگر حاکمان نان‌به‌نام‌دین‌خور

از سوی دیگر، حکومت‌هایی مانند رژیم آل‌سعود هستند که به نام دین بر گردۀ مسلمانان سوار شده‌اند و حتی عده‌ای عمامه‌به‌سر را نیز اجیر کرده‌اند تا از نفوذ کلمۀ آنان بهره ببرند، اما دریغ از اینکه حاکما‌ن‌شان، از خصوصیات و ارزش‌های نبوی بویی برده باشند؛ نه درایت و عقلانیت وام‌گرفته از وحی، نه عدالت‌خواهی و ظلم‌ستیزی و نه معنویت‌ و خدامداری و تقوایی. در این باب نیز غدیر، فریادگر صفات برجستۀ علوی است که به اتکای آن، نصب الهی رخ داد و مقام زعامت و امامت تا همیشه بدان آراسته شد. ازجان‌گذشتگی در لیلة المبیت و بدر و احد و خندق، دروازۀ علم نبوی بودن، ایثارگری و انفاق در سخت‌ترین شرایط، غرق در توحید بودن در عین رسیدگی دائمی به خلق خدا که در خاتم‌بخشی در حین نماز جلوه‌گر شد؛ اینها ویژگی‌هایی است که دل هر مسلمان و حق‌طلبی را به خود جلب می‌کند. بازخوانی دائمی پیام غدیر توسط موالیان و محبان حضرت امیر (ع)، از این جنبه نیز وحدت‌بخش است؛ زیرا هم به تمام مسلمانان این امکان را می‌دهد که علیرغم تفاوت‌های مذهبی، با الگوی بی‌بدیل امامت اسلامی، علی‌بن ابی طالب (ع) آشنا و از محضرش بهره‌مند شوند و هم بر پایۀ این فهم مشترک، توقع ایشان را از صفات مطلوب یک حاکم اسلامی ارتقا می‌دهد و اینگونه، راه بر قدرت گرفتن دنیامداران ازمردم‌به‌دور بسته می‌شود.

جبهه‌سازی انقلاب اسلامی حول مقاصد غدیر

موفقیت انقلاب اسلامی در توحید صفوف مسلمانان از مذاهب مختلف، به‌خاطر این بود که امام خمینی (ره) به‌عنوان یک مرجع تقلید شیعه و شاگرد برجستۀ مکتب اهل بیت (ع)، جان‌مایۀ نهضت خود را از روح توحیدی غدیر گرفت و غایت حرکتش را مبارزه با انداد الله، آزاد کردن استعدادهای مردم و قیام آنان برای برقراری عدالت و پیاده شدن دین خدا قرار داد و این همه را مقدمه‌سازی برای حکومت عدل جهانی ولی‌الله‌ الاعظم (عج) معرفی کرد.

وظایف شیعیان در احیای روح غدیر

امروز نیز مسیر اتحاد واقعی مسلمانان، از احیای روح غدیر می‌گذرد و این مهم، بر دوش شیعیان و محبان حضرت امیرالمومنین علی (ع) است. گام اول این است که در متن توجه به مناسک و جشن‌های غدیر، به عمق پیام جامعه‌ساز و تمدن‌ساز غدیر نیز متذکر شویم و برای فراگیر شدن آن در میان موالیان اهل بیت (ع) مجاهدت کنیم.

اما گام مهمتر این است که فرصت نظام اسلامی را بر عملیاتی کردن معارف ولایی قدر بدانیم. هر چه برای تحقیق و اثبات علمی غدیر دغدغه داریم، بیش از آن باید برای تثبیت و تحقق غدیر در عینیت دنیای امروز عرق بریزیم. بشر زخمی از قرن‌ها استبداد و استعمار و استکبار محلی و جهانی، رنجورتر از آن است که به صرف شنیدن استدلالات برهانی ما دربارۀ حقانیت غدیر آرام گیرد؛او تشنۀ چشیدن حیات طیبۀ برآمده از معارف غدیر است.

اتحاد بر سر معارف غدیر از رهگذر نظام‌سازی

یادمان نرود مادامی که خوزستان سرچشمۀ نفت و گاز و برلب‌شط‌نشسته، تشنه‌لب و بی‌نصیب از منابع بومی خود باشد و تا زمانیکه سیستان‌وبلوچستان مظلوم و نجیب، از کمترین امکانات رفاهی و زیرساختی محروم بماند و سهمش از بادهای 120روزه فقط غرق در ریزگرد شدن باشد و تا روزی که به‌خاطر غفلت از مبارزۀ ساختاری با ظلم و تبعیض و بی‌عدالتی و بر اثر عمل به سیاست‌های سرمایه‌سالارانه، ازدواج و مسکن برای جوانان شیعه و سنی این کشور، آرزوهای دست‌نیافتنی باشند، تا چنین است، هزاران جشن و چراغانی بی‌توجه به این واقعیت‌ها، خدمتی به توسعۀ آرمان غدیر و برآوردن خواست صاحب غدیر نخواهد کرد. همچنانکه در سوی مقابل، درخشش جهاد سازندگی در محرومیت‌زدایی با دستان خالی، نباختن حتی یک وجب از مرزهای کشور در هشت سال جنگ تحمیلی، دستیابی به انرژی بومی هسته‌ای و حرکت بر لبۀ فناوری‌های روز دنیا در عین تحریم ظالمانۀ دشمن و شکست رژیم غاصب اسرائیل در جنگ 33روزه، گوش‌ها را برای شنیدن حرف پیروان غدیر، شنواتر کرد.

تا وقتی فقط به نقل فضایل‌ علوی در منابر و رسانه‌ها قانع باشیم و برای فهم مدل حکمرانی آن حضرت و عمل به آن حرص نخوریم و تا آن زمان که دانشوران ما نهج‌البلاغه را در بهترین حالت، کتاب آموزش بلاغت بدانند و عملیاتی شدن معارف فردی و اجتماعی آن به طلب عمومی شیعیان حضرتش تبدیل نشود، نباید از اینکه روزبه‌روز استفهامات ناظران بیرونی دربارۀ صدق و کارآمدی ادعاهای ما افزایش یابد تعجب کنیم.

رحمت خدا بر علامه امینی‌‌ها که با جهاد علمی خود در الغدیر، از کیان و اصالت تشیع در برابر شبهات خناسان پاسداری کردند و شیعه و سنی را بر سر خوان فضایل امام المتقین نشاندند و درود بی‌پایان خدا بر سلیمانی‌ها که با عمل به این نسخۀ رهایی‌بخش، تکیه‌گاه و الهام‌بخش جبهۀ متحد مظلومان و مستضعفان عالم شدند و استکبار جهانی را در سرازیری سقوط انداختند و بزرگترین شاهد صدق اسلام ناب محمدی (ص) در جهان معاصر گشتند.




نظرات کاربران