در حال بارگذاری ...

آن ملاى کم‌عقل شیعه کتابى مى‌نویسد و به مقدسات مذهبى اهل سنت بدگویى مى‌کند و آن دشمن مکار خارجى کتاب مذکور را نزد دانشمند کم‌عقل سنى مى‌فرستد و مى‌گوید مذهب ما در خطر است، شیعیان بر ما و بر مذهب ما ستم روا مى‌دارند، در این کتاب از ما بدگویى کرده‌اند، چرا احساس مسئولیت نمى‌کنى و بى‌تفاوتى، ملاى کم‌عقل سنى تندتر و بدتر از مطالب آن کتاب، کتاب دیگرى مى‌نویسد و به پول آن دشمن خارجى چاپ مى‌شود.

آیت الله آصف محسنی

(شرایط مبلغ)شرط هفتم

اینکه از سخنان تفرقه‌انگیز دورى نماید

گاهى مبلغ از غرور و یا خداى نخواسته از روى غرض و مرض یا از ساده‌لوحى خود و یا به خاطر گرمى مجلس خود حرف‌هایى مى‌گوید که دشمنى و عداوت و بدبینى بین مردم را به بار مى‌آورد.

مثلا، گاهى حرفى مى‌زند یا جمله‌اى را مى‌نویسد که حساسیت‌هاى قومى را دامن مى‌زند، و مسلمانان را به نام قوم جدا مى‌کند و گاهى به نام منطقه احساسات مردم عوام بى‌خبر را تحریک مى‌کند.

گاهى به نام نژاد و گاهى به نام زبان٬ وحدت ملى را خدشه‌دار مى‌سازد.

و زمانى هم به نام اختلافات فرعى مذهبى، مسلمانان را٬ که قرآن آنان را برادر همدیگر خوانده٬ جدا مى‌سازد و آتش خشم و کینه را به طور مصنوعى دامن مى‌زند و آب را در آسیاب دشمنان دین و وطن مى‌ریزد.

هرکسى به زبان و یا قلم، مسلمانان پاکدل و شریف ما را به هر عنوانى که باشد از هم جدا سازد و بدبینى و دشمنى را بین آنان ایجاد کند٬ یا احمق نادان است و یا شیطان خناس، که رویش سیاه و زبانش بریده باد. براى ترقى هر کشور و سعادت هر ملت و موفقیت هر حکومت، وحدت ملى زیربناى اساسى مى‌باشد و مسلمانان به حکم قرآن برادر همدیگرند (و زنان مسلمان خواهران همدیگرند و زنان و مردان مسلمان برادران و خواهران هستند.) وظیفه مبلغ دینى این است که اولا محبت خداوند را در دلهاى بندگان تحکیم نماید٬ جمال حق را از نظر بیالوژى و فیزیولوژى انسانى و از نگاه حکمت بدیع او در کائنات و میلیاردها کهکشان و از راه نعمتهاى بى‌پایان او بر بندگان، روشن سازد و بدین وسیله مسلمانان به شکل اتوماتیک به سوى عبادت و فرمانبرى از خداوند مى‌روند و خداوند هم با آنان محبت مى‌کند.

و ثانیا بین مسلمانان محبت و دوستى و مهربانى و تراحم را ایجاد کند.

جان گرگان و سگان از هم جدا است‌

متحد جان‌هاى شیران خدا است.

نیرنگ دشمنان‌

دانشمندى که فعلا شهید شده مى‌گفت: دشمنان اسلام نزدیک عالم ساده‌لوح شیعه مى‌روند و مى‌گویند مذهب جعفرى در خطر است، اهل سنت علیه شما و مذهب شما چنین و چنان مى‌کنند و به اهل بیت حضرت پیامبر(ص) توهین مى‌کنند!! چرا بیکار نشسته‌اى و احساس مسئولیت نمى‌کنى کتابى به دفاع از اهل بیت در رد اهل سنت بنویس و اگر پول طبع آن را ندارى من مى‌دهم.

آن ملاى کم‌عقل شیعه کتابى مى‌نویسد و به مقدسات مذهبى اهل سنت بدگویى مى‌کند و آن دشمن مکار خارجى کتاب مذکور را نزد دانشمند کم‌عقل سنى مى‌فرستد و مى‌گوید مذهب ما در خطر است، شیعیان بر ما و بر مذهب ما ستم روا مى‌دارند، در این کتاب از ما بدگویى کرده‌اند، چرا احساس مسئولیت نمى‌کنى و بى‌تفاوتى، ملاى کم‌عقل سنى تندتر و بدتر از مطالب آن کتاب، کتاب دیگرى مى‌نویسد و به پول آن دشمن خارجى چاپ مى‌شود.

این دو کتاب که به پول یک دولت استعمارى توسط دو ملاى کم‌عقل ساده‌لوح چاپ شده موج خشونت را در بین برادران مسلمان ایجاد مى‌کند.

ما باید امروز دست به دست هم داده فرهنگ والاى اسلامى را براى سعادت دنیا و آخرت مردم بیچاره خود بیان کنیم تا راه ترقى مادى و اخلاقى و روحانى براى آنان باز شود و تعصبات کور مذهبى را براى همیشه از بین مردم خود بیرون نماییم.

دوست پشتون من در قندهار مى‌گفت، کتاب در پاکستان نوشته مى‌شود و در ایران (زمان شاه) ترجمه گردیده و در یک کشور غربى به چاپ مى‌رسد، و سپس در افغانستان به کمتر از قیمت کاغذ سفید فروخته مى‌شود، کدام کم‌عقل باور کند که این کتاب به نفع مسلمانان نشر شده باشد!

خداوند به همه مسلمانان خصوصا به صنف اهل علم دینى، بصیرت و هوشیارى و هوشمندى بدهد تا خواسته و نخواسته مورد استعمال دشمنان دین و دنیاى خود قرار نگیرند ورنه مصداق این شعر واقع خواهند شد.

خواجه پندارد که طاعت مى‌کند

غفلتا بر خویش لعنت مى‌کند

ما باید به مقدسات مذهبى برادران مسلمان شیعه و سنى خود احترام نماییم و همه بپذیریم که اجتهاد مجتهدین اگر مطابق واقع باشد دو اجر دارد و اگر مخالف واقع باشد یک اجر دارد. (حدیث بخارى)

من از تشکیل شوراى اخوت اسلامى در کابل بسیار مسرورم که براى اولین‌بار در تاریخ این کشور علماى اهل تسنن و اهل تشیع با هم جلسه مشترکى دایر مى‌کنند، و با محبت و صمیمانه صحبت مى‌نمایند و در موارد مشترک همکارى مى‌کنند و نظرهاى اختلافى هرکدام براى طرف دیگر مورد احترام است. من افتخار دارم که شوراى اخوت اسلامى در بلخ و شولگره و پلخمرى و جاهاى دیگر از دو سال قبل به وجود آمده است.

من در پایان این شرط، سخن مرحوم شیخ محمود شلتوت رئیس مرحوم اسبق جامع الازهر مصر را نقل مى‌کنم:

ایشان مى‌فرمایند: من نظر خود را حق میدانم ولى احتمال حقانیت نظر مخالف را نیز مى‌دهم.

معناى این جمله این است که مسلمان عالم و متفکر نه قطع به حقانیت نظر خود دارد و نه قطع به بطلان مذاهب دیگر اسلامى، معقول این است که هرکسى به حقانیت مذهب خود ظن دارد ولى احتمال حقانیت سایر مذاهب را نیز مى‌دهد. همین جمله مى‌تواند نزاع‌ها و بدبینى‌ها و کشمکش‌ها و خون‌ریزى‌هاى مذهبى را خاتمه بخشد.

منبع: کتاب چگونه مبلغ خوبی باشیم٬ ص ۲۲ - ۲۷




نظرات کاربران