پیامبر(ص) در جاهای مختلف و متعدد با تعابیر گوناگون بر برتری فاطمه زهرا(ع) بر همه زنان عالم تأکید داشت. هنگامی که فاطمه بیمار شده بود و پیامبر این سخن را به اصحاب گفت، آنان همراه پیامبر برای عیادت فاطمه به خانه اش آمدند. پیامبر به اصحاب فرمود: «اما إنّها سیدة النساء یوم القیامة:بدانید او بانوی تمام زنان در قیامت است

*محمدیعقوب بشوی  در منابع تفسیری، حدیثی، رجالی و تاریخی اهل سنت صدها آیه (با پژوهش نگارنده، 135 آیه به دست آمد) در شأن فاطمه(س) و صدها روایات در باره فضایل و کمالات معنوی و شخصیت بی نظیر ام ابیها، سرور زنان همه عالم، یافت می شود. بحث و تحلیل و جمع آوری آنها نیازمند چندین جلد کتاب سترگ است. در این مقاله برتری فاطمه(س) بر مریم(س) از دیدگاه قرآن، روایات اهل سنت و دیدگاه دانشمندان اهل سنت بحث شده است.  برترین زن جهان «و إذْ قالتِ الْملائکةُ یا مریمُ إنّ اللّه اصطفیکِ و طَهَّرکِ و اصْطفیکِ علی نساء العالمین؛(1) به یاد آور زمانی را که ملائکه گفتند: ای مریم، بدان خدا تو را برای اهدافی که دارد انتخاب کرد و پاکیزه گرداند و از میان همه زنان عالم برگزید.» دانشمندان اهل سنت در ذیل این آیه روایات زیادی در باره برتری و فضل چهار زن آورده اند، نمونه هایی از این گونه روایات را ذکر می کنیم. رسول خدا(ص) خطاب به فاطمه(س) فرمود: «یا فاطمة ألا ترضین أنْ تکونی سیدة نساء العالمین، و سیدة نساء هذه الامة، و سیدة نساء المؤمنین؛(2) ای فاطمه، آیا خشنود نیستی که برترین بانوی زنان جهان و بانوی زنان این امت و بانوی زنان باایمان باشی!» « پیامبر(ص) در جاهای مختلف و متعدد با تعابیر گوناگون بر برتری فاطمه زهرا(س) بر همه زنان عالم تأکید داشت. هنگامی که فاطمه بیمار شده بود و پیامبر این سخن را به اصحاب گفت، آنان همراه پیامبر برای عیادت فاطمه به خانه اش آمدند. پیامبر به اصحاب فرمود: «اما إنّها سیدة النساء یوم القیامة: (5) بدانید او بانوی تمام زنان در قیامت است.» جناب عایشه از حضرت زهرا «س» روایت می کند که پیامبر «ص» به ایشان گفت: «اما ترضین أنْ تکونی سیدة نساء أهل الجنة أو نساء المؤمنین؛ خشنود نمی شوی که بانوی زنان بهشت یا زنان باایمان باشی» (6) در برخی روایات از سیادت چهار زن صحبت شده است. پیامبر اکرم(ص) فرمود: «افضل نساء العالمین خدیجة، و فاطمة و مریم و آسیة امرأة فرعون» (7) در روایات تعابیر مختلفی آمده همچون: «خیر نساء العالمین أربع مِنْهُنّ فاطمة؛ أفضل نساء أهل الجنة أربع منهن فاطمة؛ سیدة نساء اهل الجنة أربع منهن فاطمة» که مضمون همگی برتری بانوی آفتاب بر تمامی زنان است. همچنین «کمل مِن الرجال کثیر و لم یکمل مِن النساء إلا مریم بنت عمران و آسیه بنت مزاحم (امرأة فرعون) و خدیجة بنت خویلد و فاطمة بنت محمد: (8) بسیاری از مردان، کامل گشتند و از میان زنان، اینان کامل شدند: «مریم (دختر عمران) آسیه (دختر مزاحم و زن فرعون) خدیجه (دختر خویلد) و فاطمه (دختر محمد)»    فاطمه برتر است یا مریم؟! در قرآن کریم آمده است: «و إذْ قالت الملائکةُ یا مریمُ إنّ اللّه اصطفیکِ و طهرّکِ و اصطفیکِ علی نساء العالمین یا مریمُ اْقنُتی لربّکِ و اسْجدی و ارْکعی مع الراکعین(9): و به یاد آر زمانی را که ملائکه گفتند: ای مریم، بی شک خداوند تو را برگزیده و تو را طهارت بخشیده و بر زنان عالم برتری داده است. ای مریم، برای پروردگارت فروتن و مطیع باش و سجده کن و با سایر رکوع کنندگان رکوع کن» در این آیات دو نکته قابل دقت است: 1ـ برگزیدن (اصطفاء) مریم بر زنان عالم: ممکن است در ابتدا به ذهن برسد مریم بر همه زنان عالم (چه فاطمه و چه غیر او) برتری دارد زیرا «علی نساء العالمین» گفته است. این آیه درست مثل آیه «یا بنی اسرائیل اْذکروا نعمتی التی انعمتُ علیکم و إنّی فضَّلتُکم علی العالمین»(10) می باشد. روشن است که بنی اسرائیل به طور نسبی امت برگزیده در عصر و زمان خویش می باشند، نه امت برگزیده در همه قرون و اعصار، زیرا خداوند به امت اسلامی خطاب کرده می فرماید: «کنتم خیر امة»(11) یعنی شما (مسلمانان) بهترین امت هستید. خیر و بهتر و افضل امت، امت اسلامی است، نه بنی اسرائیل. همین طور است برگزیدن مریم بر زنان زمان خویش. چنین برداشتی از روایات هم به دست می آید. در تفسیر این آیه ابن عباس، حسن و ابن جریج گفته اند: «مراد از (اصطفاء) مریم، برتری او بر زنان زمان خودش می باشد(12) .«ابن انباری همین قول را به اکثر نسبت داده که برگزیدن همین قول یعنی برتری مریم بر زنان عصر خویش را انتخاب کرده اند.(13) مانند همین گفته از ابن عباس و دیگران از جمله سدی(14) هم نقل شده است و بسیاری از مفسران سنی همین قول را انتخاب کرده اند.(15) 2ـ رکوع با رکوع کنندگان: به مریم امر شده «و ارکعی مع الراکعین» همان طور که به بنی اسرائیل امر شده بود «و اقیموا الصلاة و اتوا الزکوة و ارکعوا مع الراکعین (16): و نماز را به پا دارید و زکات بپردازید و با رکوع کنندگان رکوع کنید.» در هر دو آیه به حضرت مریم و بنی اسرائیل امر شده که با رکوع کنندگان رکوع کنند. از این دو آیه به دست می آید کسانی که برتر از مریم و بنی اسرائیل هستند وجود دارند، زیرا مریم و بنی اسرائیل را دستور داده که همراه و پشت سر آنان باشند. رکوع کنندگان چون امام و پیشوای حضرت مریم و بنی اسرائیل اند، از اینها افضل هستند. قرآن مجید این رکوع کنندگان را در آیه ولایت معرفی کرده است: «إنّما ولیکم اللّه ... و هم راکعون»(17) رکوع کنندگان، اهل بیت عصمت و طهارت(ع) می باشند، به ویژه امام اوّل حضرت علی بن ابی طالب(ع). (18) فاطمه زهرا(س) باعث افتخار مریم(س) است زیرا قرآن مجید دو سوره در حق فاطمه(س) و در مدح و ستایش ایشان نازل کرده است، یعنی سوره دهر(19) و سوره کوثر (20) همچنین آیه تطهیر(21) بر عصمت و طهارت آن بانو تأکید کرده، این آیه مخصوص اهل بیت به ویژه فاطمه(س) است.(22) در آیه مودت(23) محبت فاطمه را بر همه مسلمان تا روز قیامت واجب قرار داده،(24) در سوره احزاب(25) صلوات پیوسته مؤمنان را بر وجود فاطمه(س) دستور داده است.(26) فاطمه زهرا(ع) حجت خدا بر مردم بوده،(28) در آخرت مقام شفاعت را دارد.(29) محبت وی در صد جای هولناک به کار آدم می آید(30) وی پاره تن پیامبر است .(31) همچنین غضب او غضب خدا و رضای او رضای خداوند است.(32)فاطمه(ع) با مریم(س) اصلاً قابل قیاس نیست.  برتری فاطمه «س» از دیدگاه دانشمندان اهل سنت جناب آلوسی در ذیل آیه 42 آل عمران می نویسد: «با این آیه افضلیت مریم بر فاطمه اثبات می شود، البته اگر مراد از «نساء العالمین» زنان تمام اعصار و ادوار باشد اما از آنجایی که گفته شده، مراد، زنان زمان مریم می باشد، پس او بر فاطمه زهرا برتری ندارد و افضل نیست» او در ادامه می نویسد: «حدیثی را پیامبر فرمود: «انّ فاطمة البتول أفضل النساء المتقدمات و المتأخرات؛ فاطمه بر تمامی زنان گذشته و آینده برتر است.» با این حدیث برتری و افضلیت فاطمه بر تمام زنان ثابت می شود، زیرا او روح و روان رسول خدا می باشد، از این رو بر عایشه نیز برتری می یابد.»(34) جناب سهیلی نیز حدیث معروف «فاطمة بضعة منی» را ذکر می کند، سپس می گوید: «هیچ کس را مساوی با بضعة (جگرگوشه) رسول اللّه نمی دانم.»(35) جناب زرقانی می گوید: «آنچه که امام مقریزی، قطب الخضیری و امام سیوطی با دلیل های واضح برگزیده اند آن است که فاطمه افضل از همه زنان عالم حتی مریم است.»(36) همچنین جناب سفارینی می گوید: «فاطمه افضل از خدیجه است، به خاطر لفظ سیادت و همین طور افضل از مریم می باشد.»(37) جناب ابن الجکنی نیز می گوید: «بنا بر قول صحیح تر فاطمه از همه زنان افضل است»38) جناب شیخ رفاعی می گوید: «فاطمه افضل از همه زنان است، بنا بر آنچه عده ای زیادی از بزرگان متقدمین و دانشمندان جهان، صحیح دانسته اند»39) دکتر محمدطاهر القادری از علمای معاصر اهل سنت پاکستان برخی احادیث افضلیت چهار زن را یادآور می شود، سپس می گوید: «در بین این احادیث هیچ تعارضی نیست زیرا، افضلیت دیگران (مانند مریم، آسیه و خدیجه) مربوط به زمان خودشان است، یعنی آنها در زمان خودشان از همه زن ها افضل بودند، لیکن افضلیت سرور جهان، عام و مطلق است و شامل همه عالم و همه زمان هاست»(40)  برتری فاطمه(ع) بر مریم از منظر روایات اهل سنت در روایت صحیح پیامبر گرامی اسلام(ص) نقل شده: «یا فاطمة ألا ترضین أنْ تکونی سیدة نساء العالمین و سیدة نساء هذه الامة و سیدة نساء المؤمنین.»(42) این روایت را حاکم و ذهبی صحیح می دانند. این روایت رساترین دلیل بر افضلیت فاطمه(ع) بر همه زنان عالم (از حوا تا قیام قیامت) است و هر گونه برداشت نادرست را برطرف کرده است. در روایتی دیگر پیامبر گرامی اسلام(ص) خطاب به دختر عزیزش می فرماید: «ألا ترضین أنّک سیدة نساء العالمین.» فاطمه عرض می کند: مریم چه می شود؟ فرمود: «تلک سیدة نساء عالمها؛(43) او سرور زنان زمان خویش بود.» همچنین در یک حدیث طولانی ابن عباس از رسول خدا(ص) روایت شده: «ابنتی فاطمه فإنّها سیدة نساء العالمین مِن الأوّلین و الآخرین؛(44) دخترم فاطمه بی شک سرور زنان عالمین از اولین و آخرین است.» ابن عباس از پیامبر(ص) روایت کرده: «اربع نسوة سیدات عالمهن. مریم بنت عمران، و آسیة بنت مزاحم، و خدیجة بنت خویلد، و فاطمة بنت محمد و افضلهن عالِما فاطمة؛(46) چهار زن، برتر و سرور زنان دوران خود هستند: مریم دختر عمران، آسیه دختر مزاحم، خدیجه دختر خویلد، فاطمه دختر محمد که در بین آنان از همه عالم تر، فاطمه است.» در روایت دیگر به نقل ابن عباس فرمود: «افضل العالمین مِن النساء الأولین و الآخرین فاطمه»47) پانوشت: 1 ـ آل عمران، 42. 2 ـ حاکم نیشابوری، المستدرک، (بیروت: دارالمعرفه، بی تا)، ج3، ص156. 5 ـ ابی نعیم اصبهانی، حلیة الاولیاء، (بیروت: دارالکتاب العربی، 1987م)، ج2، ص42. 6 ـ محمد بن اسماعیل بخاری، صحیح البخاری، (بیروت: دارالجیل، بی تا)، ج4، ص248 (کتاب بدءالخلق، باب علامات النبوة فی الاسلام). 7 ـ جلال الدین سیوطی، الدر المنثور، (بیروت: دارالفکر، 1993م، ج2، ص193. 8 ـ احمد بن حنبل، المسند، (بیروت: دار صادر، بی تا)، ج2، ص511؛ ابن صباغ مالکی، الفصول المهمه، (بیروت: مؤسسة الاعلمی للمطبوعات، 1988م)، ص127. 9 ـ آل عمران، 43 ـ 42. 10 ـ بقره، 47. 11 ـ آل عمران، 110. 12 ـ عبدالرحمن بن جوزی، زادالمسیر، (بیروت: دارالکتب العلمیه، 2001م)، ج1، ص315. 13 ـ همان. 14 ـ جلال الدین سیوطی، الدر المنثور، ج2، ص194؛ اسماعیل بن کثیر دمشقی، تفسیر القران العظیم، (بیروت: دار المعرفه، 1987م)، ج2، ص647. 15 ـ محمود آلوسی، روح المعانی، (تهران: انتشارات جهان، بی تا)، ج3، ص138؛ علی خازن، تفسیر الخازن، (بیروت: دار الکتب العلمیه، بی تا)، ج1، ص244؛ حسن بصری، تفسیر الحسن البصری، (قاهره: دار الحدیث، بی تا)، ج1، ص212؛ عتیق بن محمد سورآبادی، تفسیر سورآبادی، (تهران: فرهنگ نشر نو، 1381ش)، ج1، ص281. 16 ـ بقره، 43. 17 ـ مائده، 55. 18 ـ جلال الدین سیوطی، الدر المنثور، ج3، ص105. 19 ـ محمود زمخشری، الکشاف، (بیروت: دارالمعرفه، بی تا) ج4، ص167، برای آشنایی بیشتر رجوع شود به کتاب نگارنده، «شخصیت حضرت زهرا(س) در قرآن از منظر تفاسیر اهل سنت»، بحث سوره دهر. 20 ـ تفسیر فخر رازی، (بیروت: دارالفکر، 1985م)، ج32، ص124؛ نظام الدین نیشابوری، غرائب القرآن، (بیروت: دار الکتب العلمیه، 1996م)، ج6، ص576؛ ابراهیم بقاعی، نظم الدرر، (بیروت: دارالکتاب العلمیه، 1995م)، ج8، ص549؛ محمد شفیع، معارف القرآن، (کراچی: ادارة المعارف، 1999م)، ج8، ص828. برای آشنایی بیشتر ر.ک: همان، بحث بررسی سوره کوثر. 21 ـ احزاب، 33. 22 ـ محمد بن جریر طبری، جامع البیان، (بیروت: دارالفکر، 1988م)، ج12، ص7، برای آشنایی بیشتر رجوع شود به همان، بحث آیه تطهیر. 23 ـ شوری، 23. 24 ـ الدر المنثور، ج7، ص348، برای آشنایی بیشتر به همان، بحث آیه مودت رجوع شود. 25 ـ احزاب، 56. 26 ـ صحیح البخاری، ج8، ص95، به همان، بحث صلوات رجوع شود. 27 ـ رجوع شود در همه بحث های مطرح شده در کتاب نگارنده. 28 ـ ابراهیم جوینی، فرائد السمطین، (بیروت: مؤسسة المحمودی للطباعة و النشر، 1978م)، ج2، ص آخر؛ سلیمان قندوزی، ینابیع الموده، (قم: منشورات مکتبة بصیرتی، 1966م)، ص787؛ موفق بن احمد خوارزمی، مقتل الحسین، (تهران: مکتبة نینوی الحدیثه، بی تا)، ج1، ص95. 29 ـ احمد قرمانی، اخبار الدول و آثار الاول، (بیروت: عالم الکتب، بی تا)، ص88. 30 ـ موفق بن احمد خوارزمی، همان، ص59. 31 ـ حاکم نیشابوری، المستدرک، ج3، ص158. 32 ـ همان، ص153. 34 ـ محمود آلوسی، روح المعانی، ج3، ص138. 35 ـ روض الانف، (مصر: مکتبة الکلیات الازهریه، بی تا)، ج1، ص279. 36 ـ همان، ص178. 37 ـ همان. 38 ـ همان. 39 ـ همان. 40 ـ الدرة البیضاء فی مناقب فاطمه الزهراء، (لاهور: منهاج القرآن، 2003م)، ص33، در حاشیه کتاب. 41 ـ محمد اقبال، کلیات اشعار اقبال، (لاهور: چاپ نسائی)، ص103. 42 ـ المستدرک، ج3، ص156. 43 ـ محمد شوکانی، فتح القدیر، (بیروت: دار المعرفه، 1996م)، ج1، ص439. 44 ـ ابراهیم جوینی، فرائد السمطین، ج2، ص35. 46 ـ الدر المنثور، ج2، ص194.