
شعر
وقتی پدر تویی، همه ما برادریم
وقتی پدر تویی , همه ی ما برادریم سوی تو می دویم...که تنها تو مقصدی
شاعر: عارفه دهقانی از حمد توست در فلک، اسماءِ احمدی ای نقطه ی تلاقیِ دلهای ایزدی! (1) حبل المتینی و همه ی دست ها به توست تا دستِ رد به تفرقه ی دسته ها زدی (2) شرک است از جداییِ این جمع,دم زدن وقتی تو شمعِ محفلی و نورِ بی حدی وقتی پدر تویی , همه ی ما برادریم سوی تو می دویم...که تنها تو مقصدی (3) بی اتحاد, جنسی از ایمان نمانده است بی این دو یار,تحفه ی بازار شد بدی (4) گاهی برای گفتن یک بیت لازم است شاهد بیاورم ز غزلهای اوحدی (5)" حاشا که جز هوای تو باشد هوس مرا" شرب مدام شد صلوات محمدی پانوشت: 1- اشاره به 103 آل عمران:چنگ زدن به ریسمان الهی 2-اشاره به 31_32 روم: شرک در کنار تفرقه است 3-اشاره به141 نساء:عدم اتحاد مساوی است با عدم ایمان 4-تضمین از مصرعی از غزل جناب آقای ناصر فیض 5- تضمین از مصرعی از اوحدی مراغه ای: حاشا که جز هوای تو باشد هوس مرا یا پیش دل گذار کند جز تو کس مرا
