واقعا اگر همه پیش فرضها و ادعاهای جریانات افراطی را بپذیریم آیا این اصل اساسی و غیرقابل خدشه که شیعه باید الگو و مایه زینت اهل بیت علیهم السلام باشد و نه مایه ننگ و طعنه و نفرت، نیز قابل مناقشه و انکارپذیر است؟!؟
متاسفانه الان تشیع مساوی شده است با زیارت اهل قبور و تربت و توسل و مسائلی از این دست. ما فقط از اینها دفاع می کنیم، گویی هویت ما فقط در همین هاست! در حالی که اینها اصول معارف اهل بیت «ع» نبوده و فقط بخشی از معارف شیعه است.
اگر نگرش اسلامی که به دنبال مجد و عزت مسلمین است غلبه داشت خروجی المصطفی در اندونزی بجای یک میلیون شیعه با قریب به 200 میلیون اندونزیایی همکاری می کرد. تصحیح نگرش در این ارگان می تواند خود به خود افق گشا باشد. آشنایی با اندیشه اسلام ناب امام راهکار اصلی این امر است.
اگر کل نهج البلاغه را بنگریم جز در موارد بسیار معدود مساله اینکه خلافت حق ایشان بوده است را نمی یابیم ولی صدها مورد تاکید بر مساله عدالت و نفی ظلم را می توان دید حال می بینیم که جریان سنتی از علی علیه السلام که نماد عدالت است دم می زند ولی خود دغدغه عدالت طلبی و ظلم ستیزی ندارد!
جریان سلفی شیعه، فعالیت شدید خود را آغاز کرده و بر مسائل مورد اختلاف تمرکز و آنها را برجسته می سازد. این جریان با طرح دوباره و مبالغه آمیز بعضی مسائل شعارگونه ولایی، محافل داخلی شیعه را نا آرام کرده و باعث می شود تصویری منزجر کننده از مذهب شیعه به دیگران منعکس شود. از سوی دیگر، ...
اگر مردی از شیعه علی بن ابی طالب علیه السلام در قبیله ای بود باید بهترین شان باشد در ادای امانت و مراعات حقوق و راستگویی تا به او وصیت کرده و امانت بسپارند و از او طلب یاری کنند و بگویند: چه کسی مثل فلانی است که امانت دارترین و راستگوترین باشد؟
وقتی چنان شده ایم که همه ذهن مان را اختلافات و شبهات از طرف مقابل پر کرده است طبعا نه تنها این صمیمیت شکل نمی گیرد که حتی رفتارهای ظاهرا زیبای ما نیز صوری و بی اثر خواهند بود. یادمان نرود که در مساله وحدت صداقت عامل اثربخشی است نه تظاهر به آن!
کسی منکر حمایت ایران از جریان مقاومت و تلاش برای ایجاد استقلال در کشورهای عربی نیست ولی این مساله هیچ ربطی به شیعه یا سنی بودن آنها ندارد چنانچه رهبر انقلاب از بیداری اسلامی مردم در مصر و تونس نیز حمایتی بی سابقه نمودند و کودتا علیه انقلاب مردمی را نیز محکوم کردند.
اما پرسش چهارم و چالش جدید دوقطبی لیبرالیسم-اسلام این است که: آیا حکومتی بر اساس دین اسلام می تواند کارآمد باشد؟
آینده نظم جدید دنیا را کشورهایی می توانند شکل دهند که به این الگو پاسخ دهند.
امام انذار می دهند که اگر طرفین نیت صادقانه داشته باشند به گوارایی یقین خواهند رسید و این گوارایی همان سکینه و اطمینان به خدا و به وعده های اوست و با این یقین است که اختلاف و درگیری از بین رفته و تجمع و وحدت شکل می گیرد.
می توان گفت که النصره یک تشکل سنتی جهادی نبود بلکه ظرفی برای تجمیع این گروههای کوچک جهادی بود که از نظر فکری و ایدئولوژیک مشابه بودند که آنها را رشد داد و مرتبط ساخت تا یک جبهه گسترده را تحت عنوان مجاهدان سوریه تشکیل دهد.
وقتی که باب توهین به مقدسات باز شود، بی جواب نمی ماند . اگر شما به مقدسات دیگران توهین کنید، او هم مقابله به مثل می کند . آیا زیباست که به خاطر سخنان نابجای ما ، اهل بیت مطهر و با عظمت مورد توهین و دشنام قرار گیرند.