این امر عملا باعث می شود تا مخاطب عام، مشکل مبنایی را در آموزه های اسلام ـ اعم از شیعی و سنی ـ ببیند که عده ای جرات پیدا کرده اند و آنها را علنا در برنامه های زنده بیان کرده اند و عده ای دیگر از ترس ریخته شدن خون، آنها را کتمان می کنند.
پس از اوجگیری اعتراضات مردمی در منطقه و برگزاری باشکوه سالگرد یومالنکبه و یومالنکسه با تقدیم چندین شهید در مرزهای مختلف سرزمینهای اشغالی، کاروان الی بیتالقدس با هدف برطرف کردن آسیبها و خلأهای پیشگفته شکل گرفت تا آغازگر فصل
مقاله ی حاضر فشرده وار در سه عنوان، به مهم ترین جریان های فکری معاصر و دیدگاه آنان درباره ی غرب می پردازد که عبارت اند از: 1. جریان های اسلامی 2. تجدیدنظرطلبان متجدد دینی 3. جریان های متجدد فکری
رهبر معظم انقلاب «ستاره بلند شرق» می نامدش. شخصیتی فیلسوف، عارف، شاعر، سیاستمدار و روشنفکر. شخصیتی غرب ستیز و خرافه ستیز. و البته مرید سید جمال الدین اسدآبادی.
نه راه و رسم باطنی گری قرون وسطایی میتواند بیماریهای بشریت گرفتار نومیدی را درمان کند و نه ملی گرایی و اجتماعی گری ملحدانه جدید
اقبال یک "علامت" است در این سرزمین بایر و در این کویر آشوبنده و طوفان کننده زمان ما، که یک اندیشمند تشنه جستجوگر، به هر مکتب و مذهبی که رو می کند و به هر راه حلی و به هر فکر و طرحی که رو می کند، سیراب نمی شود و اگر راه حل درستی هم باشد و به نتیجه مطلوبی هم برسد کفایت همه دردها و ...
یکی از نکات برجسته و عبرت آموز بزرگان علمی و فرهنگی جهان اسلام آن است که همواره تحت هر شرایطی منادی وحدت در میان مسلمانان بوده اند. در حافظه تاریخ کمتر سراغ داریم که این متفکران تراز اول به جنگ فرقه ای دامن زده و آتش کینه های مذهبی را مشتعل تر کنند.
چون مسلــــمانان اگر داری جگر /
در درون خویــش و در قرآن نگر /
صد جـــهان تازه در آیات اوست /
عصرها پیچـــیده در آنات اوست /
یک جهانش عصر حاضر را بس است /
گیر، اگر در سینه دل معنی رس است/
چون کــــهن گردد جهانی در برش /
می دهد قرآن جـــهانی دیـــگرش
نه افغان و نه ترک و نی تتاریم /
چمن زاریم و از یک شاخساریم /
تمیز رنگ و بو بر ما حرام است /
که ما پرورده یک نو بهاریم
اقبال اما در آرای سیاسی و اجتماعی خود پیرو سید جمال الدین اسدآبادی (افغانی) بود. اقبال وی را به عنوان مرشد و استاد خود قلمداد می کند
در ادامه جریان شناسی فرق اهل سنت در این مطلب به بررسی فقه مالکی میپردازیم.
تاکنون عمده ی مقابله با این جریان محدود به رویکرد امنیتی بوده است که امری اجتناب ناپذیر می نمود لکن اکتفا به چنین مقابله ای با در نظر گرفتن شرایط پیش رو در داخل و خارج کشور خطاست. مقابله با جریان شیرازی ها می بایست به عرصه فرهنگی کشیده شود