فرمود: «فانما انتم اخوان فی دین الله ما فرق بینکم الا خبث السرائر وسوء الضمائر» برای اینکه بفهمید عامل اختلاف چیست، درون خود را بشکافید تا بیابید که بد طینتی عامل اختلاف است. مقام خواهی و سوء ضمیر عامل اختلاف است.
شهنواز روایتی است بی پرده از واقعیت های اهل سنت سیستان و بلوچستان و نوع برخورد و نگاه های مسئولین و جریان های تند افراطی شیعی به آنان. روایتی که نشات گرفته از یک تعامل بی واسطه و نزدیک با آنان است و پاسخی است روشن و محکم به توهمات و پیش فرض های مسموم ما نسبت به آنها.
کاشف الغطاء در نامه خود(این نامه در تاریخ ۲۸ شوال ۱۳۷۳؛ یعنی دقیقا در سال وفات ایشان ارسال شد)، که شامل پیام و راهکار ایشان برای پایان بخشیدن به جنگ و اختلاف مردم بحرین بود...
بعضی مواقع حضرت با خلفا شدیدا مخالف بوده است، لکن اختلاف نظر باعث نشده که علی علیه السلام با آنها همکاری نکند. تقریبا در دوران خلفا، على علیه السلام قاضی بوده است، ولی نه قاضی رسمی. در جنگ ها مورد مشورت خلفا قرار می گرفت.
به صورت یک عادت مذموم عمومی در آمده بود و حتی عالمان نیز توان رویارویی با آن را نداشتند. بعد از این بود که علامه کاشف الغطاء تصمیم گرفت برای حل بحران و جلوگیری از توهین به سنیها و نیز اعمال منکری که این عده انجام دادند، وارد میدان شود.
ذات اقدس اله، وحدت را قراردادی و اعتباری قرار نداد، بلکه فرمود: ریشه وحدت در جان همه شماست. گرچه انسانها دارای زبانها و زمانها و چهره های گوناگونند ولی هیچ یک، مقوم انسانی انسان نیست. انسانیت انسان به فطرت است و آن در همه بطور یکسان هست.
مردم گمیشان هم آنها را مثل برادران و خواهران شان دوست داشتند و قدردانی می کردند.تنها چیزی که نشان و اثرش را نمی دیدم و نمی دیدید اختلاف مذهب بود.
امت اسلام به رغم تنوع نژادی و زبانی و مذهبی، باید در قالب واحد سازمان بیابند و آثار این وحدت در همه روابط مسلمانان و اشتراک منافع آنان و صف بندی هایشان در مقابل بیگانگان باید دیده شود.
مخالفان وحدت اسلامی نیز ممکن است این سخنان را نپذیرند و ساخته و پرداخته تفکر صوفیان بدانند؛ اما این بیانات از هر کسی که باشد، با روح کلی سیره و سخنان آن بزرگان، به ویژه طبق روایاتی که پیشتر اشاره کرده ایم، سازگارتر است.
کتاب حاضر بدنبال این است که شخصیتهای دارای تعامل مثبت و تقریبی از فریقین را که به نوعی در برچیده شدن تنشها اثرگذار بوده و در عین حال پایبند به مرام و مذهب خودشان ماندهاند را معرفی و گزارشی از تعاملات تقریبیشان در عرصهی علمی و غیر علمی را ذکر کند.
هر دو فرزندان من در راه قرآن جان خود را فدا کردند و در این راه قدم گذاشتند و شیعه یا اهل سنت بودن برای آنها دلیل نمیشد که برای دفاع از وطن جان خود را فدا نکنند و نروند.
در قرآن «یا أیها الذین آمنوا...» به همه مسلمانان خطاب شده است و ایمان به خدا و پیامبر(ص) مورد نظر است. این آیاتی که به مؤمنین خطاب می کند و در قرآن زیاد هم هست، همه مذاهب اسلامی را شامل می شود. بنابراین آنها هم مؤمن هستند، ما هم مؤمن هستیم.
سردار با حالتی خاص گفت: یکبار در جبهه در سنگری خودم شاهد بودم که دو رزمنده شیعه و سنی در کنار هم در حال مبارزه با دشمن بودند و بهم کمک های فراوانی می کردند که ناگهان گلوله بمبی به سمتشان شلیک شد و هر دو نفر شهید شدند.
هایت امر آن است که روایات مربوط به «طیب مولد» را از متشابهات بدانیم و تبیین و تفسیر آنها را به خود اهل بیت(ع) واگذاریم. ولی به هر حال ضروری است به مقتضای قواعد مسلم فقهی، کسی را بدون دلیل، حرام زاده ندانیم.
ای جوان مسلمان، شما خوب می دانید هم اینک نیز ارتباط بین انگلیس ارباب و وهابی های نوکر از گذشته محکم تر و عاطفه و پیوند فی ما بینشان از مهر و شفقت بین مادر و دختر شدیدتر است.
واقعا این آیات ملاک به دست انسان میدهد و شما میتوانید با این ملاک مشخص کنید که کدام شبکه و کدام منبر و کدام تریبون روشش حسنه است و کدام سیئه؟
مردم سیستان و بلوچستان همیشه وفادار و مرزدارانی غیرتمند بودند. هرگز تسلیم نشدند و کشور عزیزشان را بیش از هر چیز ارجح میدانستند و آن الحاقیه ایران عزیز را بدتر از همه چیز میدانستند.
امام(ره) از همان ابتدای انقلاب اختلافات را در «اهداف بزرگ» به هضم می کشاند؛ احتمالاً با این تحلیل که «قدهای کوتاه فکری و افق های پیش پا افتاده است که همواره اختلافات را پررنگ می کند».
این طور عقیدهی اسلامی داشتن به هیچ جا ضرر نمیزد؛ نه به استعمار امریکا و سیاست منطقه ای او و نه به استبداد آریامهری و مطامع آنها ضرر میزد. برای اینکه مردمی، آهسته در گوشه و کنار گاهی دو رکعت نمازشان را می خواندند؛ گاهی هم زیارت خودشان را می رفتند و گاهی هم شمعشان را روشن می ...
در طول تاریخ قضاوت ها و پیش داوری های زیادی میان پیروان مذاهب اسلامی نسبت به یکدیگر، وجود داشته است که متأسفانه بیشتر آنها از روی ناآگاهی و جهل بوده است.
در اینجا سوال پیش میآید؛ آیا این اختلاف که بر اساس آن خداوند انسانها را خلق کرده، نعمت است یا نقمت؟ جواب این است که ممکن است نعمت باشد و ممکن است بلا و نقمت باشد.
حوزه علمیه علی رغم تحولات بسیار خوب و محسوسی که در مسائل مختلف داشته است، هنوز با نگاهی سنتی به مسئله شیعه و سنی مینگرد.
با اینکه این اثر ارزشمند دارای محسنات زیادی است، اما متاسفانه در بخش آشنایی با فرق و مذاهب تسنن آنچه را که ارائه داده اند، کامل و دقیق نیست.
متاسفانه عدهای دست به دست هم دادهاند که دشنامگویی را جزء سیره اهل بیت(ع) قرار داده و روشِ تبلیغیِ مطلوبِ تشیع معرفی کنند. در حالی که ائمه(ع) عبادُالرحمانی بودند که...
ای برادران دینی و ای معاشر مسلمانان! از خواب غفلت بیدار شوید قبل از آن که نعره های توپ و تفنگ و هیاهوی صفوف جنگ شما را بیدار کند.راضی نشوید توحید شما به تثلیث و مساجد شما به کنائس و اذان شما به ناقوس بدل شود...
تمام روایاتی که داریم که ولایت امیرالمومنین ملاک ایمان و کفر است و کسی که قائل به این نباشد، کافر است، دقیقا در زمره همان روایاتی است که میگوید شارب خمر کافر است. این کفر همان کفر کلامی است.
از این روایت روشن می شود که پذیرش رفتار دوستانه با مسلمانان غیرشیعه، در زمان اهل بیت(ع) برای بعضی از اصحاب ایشان نیز مشکل بوده است، به طوری که گاهی در ذهن آنان شبهه ای ایجاد می شد، چنان که امروزه برای بعضی از شیعیان چنین است.
گمان قوی نگارنده بر آن است که این خبیث، رسالت پیامبر اکرم(ص) را تصدیق نکرده است و مجموعه کارهایی که با اهل حرم الهی و اهل حرم پیامبر(ص) و عترت طیب و طاهر او در حیات و پس از حیات آنها انجام داد و اعمال شرم آور و ننگینی که از او سر زد، کمتر از انداختن یک صفحه از قرآن در نجاست نیست!
گفت میخواهم برای افراد دیگر تابوی نماز خواندن پشت سر یک سنی بشکند. ما عملا باید برادر و متحد باشیم...
ما نمی توانیم به اسم وحدت میان ادیان یا مذاهب حقوق انسانی را مصادره کنیم یا به آن که حقوقش را مطالبه می کند تهمت و نسبت طایفه گری بزنیم یا او را متعصب بر درخواست های به حقش بنامیم.
تمام اهل قبله از مسلمانان را، تا هنگامی که به تمام آنچه پیامبر اکرم را از ناحیه خداوند آورده است، اعتراف و اذعان نمایند، مسلمان و مؤمن می دانیم...
قرآن می فرماید اگر مایه وحدت می خواهید، «حبل الله» را پیدا کنید؛ یعنی نه کلمهی سرزمین، نه کلمهی مرز، نه کلمهی زبان و نه نژاد و نه حرفهای مفت و بی محتوایی که همین طور مرتب بگویند مردم، بیایید متحد شوید!
با ارزیابی های میدانی در مناطق مشترک فهمیده ایم که محتوای مناسب و مورد نیاز توسط مبلغین به مخاطب چه از اهل سنت و چه شیعه ارائه نمی شود. دلیلش هم نبود شناخت دقیق مبلغ از مخاطب ها، دغدغه هایشان و مشکلات بومی شان است.
تئاتر می خواست نشان بدهد که در اسلام مرز نداریم؛ یعنی همه کشورهای اسلامی باید متحد شوند. خیلی از مشکلاتی که در جامعه ما و در جامعه جهانی وجود دارد، به خاطر همین مرزها و خط کشی هاست که انسان ها را از هم جدا می کند.
منظور اصلی این است که تحت لوای کعبه یعنی همان خانه ای که اولین بار در میان بشر برای پرستش خدای یگانه بنا شد، به صورت یک قوم واحد و ملت واحد و هم عزم و هم رزم گرد آیند. شعار اصلی و اساسی اسلام «توحید» است. کعبه خانه ی توحید است.
باید گفت که سنیگری واقعی، تسنن اموی نیست. همانطور که تشیع واقعی نیز تشیع صفوی نیست. تسنن محمدی، تشیع علوی است.
ما در برابر نبردی طولانی و سلسله وار بین اولین خلیفه خدا و اولین دشمن او قرار داریم. بین سلسله انبیاء خدا وسلسله دشمنان خدا، بین آدم ابوالبشر و شیطان، بین نوح و اردوگاه فساد، بین ابراهیم و طاغوت پرستی میان موسی و فرعون و میان فخر کائنات حضرت محمد (ص) و همه انحرافها وشرک، همواره ...
در یکی از روستاها که حزب منحله دموکرات عروسی داشته برای یکی از اعضایش، به جای حیوان یک نفر از برادران سپاهی اهل تشیع با یک نفر از برادران پیشمرگ مسلمان اهل سنت در کردستان را می آورند و درجلوی پای عروس و داماد ذبح می کنند. اما کسی نیست، کسی نبوده که این را به سمع مسلمانان جهان ...
از آموزه ها و آداب اسلامی چنین به دست می آید که لعن به هیچ روی از اخلاق انسان مؤمن نیست، زیرا شایسته نیست که مؤمن لعن کننده باشد و آن را در کارهای کوچک و بزرگ به کار گیرد و عنان زبانش را در لعن کردن این و آن رها کند.
مسلمانان به دو گروه بزرگ سنی و شیعه تقسیم شده اند. با اینکه دو گروه به خدای یکتا و به رسالت محمد(ص) ایمان دارند ودر برابر عناصر اعتقاد که دین با آنها استوار میماند و وسیله نجات میباشد، متفق القول میباشند.
تنها و تنها با "وحدت اسلامی" است که اقدامات عمرانی هماهنگ می گردد، وسایل برقی فراهم می شود، روح تمدن جلوه می کند، فروغ آسایش در آفاق زندگی می تابد، و یوغ بردگی از گردن همه برداشته می شود...
بیائید بخاطر خدا و با حفظ ( انما المؤمنون اخوه ) سنی و شیعه دست بیعت به هم بدهیم ، و در برابر خصم مشترک و دشمنان اسلام و قرآن متحد شویم ، اختلافات فقهی و روایات تاریخی را وسیله نزاع و تفرقه قرار ندهیم...
هدف اسلام، پیامبر و پیشوایان اسلام به ویژه امامان اهل بیت، پاسداری از یگانگی و هم بستگی جامعه اسلامی به رغم چند مذهبی بودن آن است، زیرا این پیشوایان دوست ندارند و نمی خواهند که امت اسلامی به امت های بی شمار تقسیم شوند...
دوستی علی سپر آتش دوزخ است. او امام انسانها و جنیان است. او در حقیقت وصی مصطفی(ص) و قسمت کننده بهشت و دوزخ است...
مبلغان سر بریدن و گردن زدن به حدیثی چنگ می زنند که از رسول خدا روایت شده است؛ آن حضرت در این حدیث می گوید: او برای سر بریدن برانگیخته شده است.
سید هبة الدین همراه روحانیان بزرگی چون شیخ الشریعه اصفهانی، میرزا مهدی فرزند آخوند خراسانی و سید مصطفی کاشانی پرچم مقدس بارگاه امام علی(ع) برداشته و در میان شعارهای پیوسته مردم به سمت جبهه روان شدند.
مسئله فلسطین دیگر از مرز اعتراض و گفتگو گذشته و به مرز کار و فعالیت رسیده است. هر انسانی که در رگهای بدنش خون پاک، زنده و آگاه وجود داشته باشد، حتما همین شرف و پاکی خون او، آواز خواهد داد که چه نشستهای؟ برخیز!
شاید بتوان گفت همهی مظلومیتهای سیاسی ـ اجتماعی که شیعه در طول تاریخ خونبار خود با آن روبرو بوده است، از قبیل: محروم شدن رهبران آن از حق خود، به شهادت رسیدن رهبران این مذهب و غارت و کشتارهایی که همیشه از سوی دشمنان بر ضدّ طرفداران این مذهب انجام گرفته است، با این ستم فرهنگی ...
بنابراین آنچه مورد قبول ما است و علمای گذشته هم بر آن صحه گذاشته اند، این است که: هر چند همه مذاهب اسلامی دارای مبانی خاص و اصول ویژه خود هستند، با این همه عناصر مشترک هم بین آنها فراوان است و ما با دقت نظر در مییابیم که حدود هشتاد و پنج درصد بلکه نود درصد عناصر اعتقادی، فقهی و ...
خضوع در برابر خدا، رافت بر مسلمانان، و شدت در برابر کافران، سه اصل مهم و اساسی، که به امت وسط و شاهده، زیبائی و جمال و جلال میبخشد. در عین انقلابی بودن عابد و زاهد بودن، نه انقلابی بی تقوی که ره به تاریکی میبرد.
حوزه علمیه علی رغم تحولات بسیار خوب و محسوسی که در مسائل مختلف داشته است، هنوز با نگاهی سنتی به مسئله شیعه و سنی مینگرد. هنوز حساسیتهایی که بعضا ریشه در تعصبات خشک و غیر منطقی دارد، بر اندیشه برخی از بزرگان حوزه سایه افکنده و به تبع در باورهای برخی از طلاب جوان نیز سرایت ...
این اثر بدلیل پرداختن به یکی از مباحث بسیار مرتبط با جامعه ی انسانی از اهمیت بالایی برخوردار است و اگر ما بدنبال رفع موانع ایجاد ارتباط انسانی بین مذاهب و ادیان و حتی بین تمام بشر نباشیم یقینا شاهد رشد عصبیت و کینه ورزی خواهیم بود.
موضع قاطع و سرسختانه این امت در برابر دشمنان اعم از کافران، مشرکان و منافقان، و هر جناح و جبهه ای که در برابر اسلام دست اندرکار توطئه، و جنایت است، امت اسلام با کمال هوشیاری این توطئه ها را زیر نظر گرفته و به مقابله با آن خواهد پرداخت.
اگر حوزه فقه گرای فرقه ای و بسته و درون گرا میخواهید، اشکال ندارد! اتفاقاً الان این حوزه ها هم در جهان اسلام وجود دارد! اما دیگر مدعی امالقرای جهان اسلام و رهبری جهان اسلام و امت اسلامی نباشید. اگر هم جهان اسلام می خواهید، با این حوزه و با این شکل فعلی نمیشود. باید ...
. اگر ما راضی باشیم که برادران اهل تشیع و حوزههایشان گزندی ببینند، دقیقاً داریم تیشه به ریشه خودمان میزنیم. همچنین حوزهها و مراجع اهل تشیع نباید راضی باشند که گزندی به برادران اهل سنتشان برسد؛ چون باز هم آن نتیجه عاید خودشان میشود.
عبد الجلیل در جای دیگری نیز در برابر اتهام دشمنی با صحابه و تابعین تاکید میکند که:
«شیعیت اصولیه بحمد الله بدین تهمت متهم نبوده اند و هر صحابه را و تابعین را - که خدای و رسول دوست داشته اند و قبول کرده اند - شیعت مرید باشند»
ملاحظه میکنید که همین الان هم در فضای سنتی مذهبی، مجالس خاص و قمهزنی و رفتارهای ناشایست و نامطلوب بیشتر مقبول است تا اینکه مثلاً کسی بخواهد برای وحدت جهان اسلام و رفع سوءتفاهم ها و تقریب بین مسلمین اقدامی کند...
هر شهروندی حق دارد با سیاستهای دولت خود مخالفت کند و مخالف، حقوقی دارد که باید رعایت بشود، این مسائل کلیدیترین واژه هایی است که علی(ع) دارد و به همین علت امام همچنان زنده است. تحمل مخالف یکی از ویژگیهای شاخص امام علی(ع) به شمار می آمد.
متهم کردن به وهابی بودن، برای از اعتبار انداختن در افکار عمومی شیعیان یا برخی اهل سنت ممکن است مفید باشد، ولی کاملاً در پازلی است که طراحی غربی و رضایت سعودی پشت آن خوابیده است. خاندان فاسد سعودی از خدایش است که همه اهل سنت در سبد فرقه وهابیت - که پناهش آلسعود است - قرار ...
این عالم مجاهد که از سوی حضرت حجت(ع) به عنوان یاری گر حق خوانده شده بود، هیچ گاه در صدد بر نیامد به واسطه وجود حکومتی شیعی به نام آل بویه و اقتدار آنان بر اهل سنت سخت بگیرد و آنان را تحت فشار قرار بدهد، بلکه بر آزاداندیشی تأکید داشت و حتی خود چندین بار طعم تلخ تبعید اجباری را چشید.