آیت الله بروجردی اصرار داشت که ما باید حدیث ثقلین را معیار قرار بدهیم نه احادیث مربوط به خلافت را. ما در مسئلۀ خلافت با اهل سنت اختلاف داشته ایم، اما الان که خلافتی در بین نیست بر سر آن دعوا کنیم. آن بعد ولایت که به کار امروز ما می آید، حجیت و به تعبیر ایشان مرجعیت علمی اهل بیت ...
خوشبختانه امروز به موازات بیداری سیاسی، بیداری دینی هم پدید آمده است. درسده ی اخیر و بخصوص پس از دو جنگ جهانی که در سده چهاردهم هجری و بیستم میلادی رخ داد، مسلمانان نه تنها از پیشرفت غرب و عقب ماندن خود در زمینه های مختلف صنعت آگاه شدند، بلکه بسیاری از روشن بینان آنان دریافتند ...
در فرموده خداوند متعال: ﴿إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ إِخْوَةٌ..﴾ یک قاعده کلی است و همه ی جزئیات باید تحت حکومت این قاعده باشند، پس اگر نصوصی را دیدیم که غیبت و توهین و ... را جایز می داند می گوییم: قاعده کلی است که حاکم بر این نصوص است، نه این که این نصوص قاعده کلی را تخصیص بزنند.
اگر مدخل تقریب را سیاسی کنیم، به این معناست که تقریب بین فرقه ها با عنوان اولی جزء شرع نیست و چیزی به نام تقریب بین مسلمانان در متون قرآن و سنت وجود ندارد، و ضرورت و اضطرار مسلمانان را وادار به همگرایی و همبستگی کرده است و چنانچه این ضرورت نباشد وحدتی هم نیست.
مطرح کردن مسائل خلاف، در مجمع عدل و انصاف، مستلزم جوی پاکیزه و صاف از اتهام و اجحاف است. پس باید ابتداء اخوت را تحکیم بخشید و حلاوت و صمیمیت را به مذاق اشتیاق چشید و پرونده شقاق را در هم نوردید و ریشه کینه را از سینه برکشید، آنگاه در فضائی آکنده از مودت بتحکیم وحدت پرداخت، ساده ...
علت ضعیف بودن سند این روایت آنست که دستکم سه تن از واسطه های نقل این عبارت، از سوی رجال شناسان عالیقدر شیعه متهم به ضعف و غلو (انحراف از تشیع از سنخ افراطی گری) شده اند بنابراین سندش به شدت ضعیف است.
هیچ روایت معتبری نداریم که ائمه(ع) توصیه فرموده باشند که شیعیان این دو نفر را با ذکر نام لعنت کنند. آنچه در زیارتهای مشهور و معتبر داریم نیز «لعن کلی ظالمان» است و در هیچ زیارت معتبری با ذکر نام به لعن حضرات ابوبکر و عمر پرداخته نشده است.
مسئله رویارویی استکبار و استضعاف: جریان حاکم در جهان اسلام باید از حالت دفاعی و انفعالی در برابر حملات پی در پی نیروهای استکبار جهانی خارج شود...
در غیر این صورت، چون نیرویی از آنان دفاع نخواهد کرد، مستضعفان جهان به لقمه ای چرب در دست استکبار جهانی بدل شده به راحتی از حلقوم ...
شما نمی توانید با اسلام نابی که مسئلهاش عدل/ ظلم و اقدام علیه طاغوت و ایجاد جامعه توحیدی است، با چنین اسلامی انقلاب کنید بعد با اسلام مناسک میان تهی و با تغلیظ مناسک و فضائل، تمدن اسلامی ایجاد کنید.
متاسفانه شاهد شکل گیری ذهنیتی در بین شیعیان هستیم، که اهل سنت را دشمنان اهل بیت (س) تلقی می کنند. مبالغه نیست که اگر بگوییم، این ذهنیت برخاسته از منابری است که توسط عده ای از روحانیون مذهبی، مدیریت میشود!
بیست و هشتم آذرماه چهارمین سالگرد درگذشت آیتالله شیخ محمّد واعظزاده خراسانی (۱۳۰۴ مشهد-۱۳۹۵ مشهد) فقیه تقریبگرا است.
یکی از مصلحان قرن حاضر، مرحوم سید شرف الدین جبل عاملی است که در این زمینه سخن زیبائی دارد. «فرقتنا السیاسة وستجمعنا السیاسة» یعنی سیاستهای ضد اسلامی و انحرافی ما را از هم جدا کرده و بزودی یک سیاست انسانی و عادلانه اسلامی ما را دور هم جمع خواهد کرد.
عالمانی چون حر عاملی و فیض کاشانی نیز با وجود اهتمام فراوان به نقل روایات، و آسان گیری و تسامح شدید در سند و ارزیابی اخبار که لازمه خُلق متمایل به اخباری آن دو بزرگوار است، در کتب خود این دعا را نقل نکرده اند!!
ایشان معتقد بود در فقه و استنباطات فقهی، باید آرای اهل سنت را بدانیم و آنچه را به دست می آوریم از منابع شیعی، با نظرات و آرای آنان مقایسه کنیم. بر این عقیده بودند که اهل سنت فقهی دارند که از کتاب و سنت مروی به طرق خودشان اخذ شده است و براساس یک سری از روایات و آیات تنظیم کرده ...
بین مسلمین اختلافی نیست. برای اینکه ما معتقد به مبداء و معتقد به نبوت پیامبر خاتم و خاتمیت آن حضرت و معتقد به معاد هستیم. اگر اختلافی باشد راجع به فروع است.
در متن پیش رو قصد داریم تا سه کتاب از تازه های نشر در حوزه شناخت و شیوه تعامل با مذاهب دیگر را بصورت اجمالی معرفی کنیم.
بعد از این گفتگو ما رفتیم درباره بنگلادش تحقیق و مطالعه کردیم. دیدیم بله بنگلادش یک کشور مسلمان با ظرفیت بالاست که محبت اهل بیت علیهم السلام در بین مردم آن بسیار ریشه دار و قدیمی است.
قاعدة مدارا این است که با دیگران همان گونه باش که دوست داری آنان با تو باشند. مدارا، یعنی هر آنچه برای خود می خواهی، برای دیگری نیز بخواه، و هر آنچه را که برای خود نمی پسندی، برای دیگری نیز مپسند.
مرحوم علامه شهرستانی از پیشقراولان اندیشه تقریب بین مذاهب اسلامی بود. او علاوه بر همکاری با «دارالتقریب بینالمذاهب الاسلامیه» قاهره و نوشتن مقالاتی در مجله «رساله الاسلام»، روابط صمیمانه و دوستانهای با بسیاری از علمای اهل سنت در بلاد عربی داشت.
مسلمان کسی است که شهادتین بر زبان جاری سازد و جان و مالش را محفوظ بدارد. همه حق پرستان او را مسلمان مشکل می نامند، زیرا بیرون راندن چنین کسی، از دایره مسلمانی مشکل است...
این نشان می دهد که اولا علمای گذشته، اهل تعامل بوده اند؛ چنانکه ایشان می نویسد: تأسی به علمای صالح گذشته و سلف نمودم. دوم اینکه خود آیت الله مرعشی نیز با عالمان اهل سنت در تعامل بوده است...
کتاب را به آیت الله بروجردی نشان داده بود، آقای بروجردی گفته بود این کتاب از کتب ضاله است حق نداری منتشر کنی، این قسمت ها را برو عوض کن؛ ایشان عقیده نداشت که کتابی چاپ کنیم و در آن به عمر و ابوبکر لعن کنیم.
هر مذهبی حق دارد نظرات خود را توضیح دهد و از آن دفاع کند، بدون این که بر دیگران تعدی نماید یا به آنها ارعاب و توهین کند. ما طرفدار بستن باب بحث سالم و منطقی در عقاید، فقه یا تاریخ نیستیم...
باید پذیرفت که اتفاق، نیاز به شناخت دارد. مادامی که چهره حقیقت برای گروه دیگر شناخته نشود، وحدت و یا تقریب امکان پذیر نیست.