سلیقه وی با مؤسسین و اعضای دارالتقریب موافق بود که فقه، علت عمده اختلاف مذاهب است، در عین حال، فقه می تواند از عوامل تقریب به شمار آید.
بسیاری از اهل سنت، علی را از نظر مقام معنوی از بعضی دیگر خلفا هم برتر می دانند. این همه ستایشی که در آثار شاعران اهل سنت نسبت به علی هست، نسبت به سه خلیفه دیگر نیست.
اصلا اختلاف در سلیقه و در طریقه آنقدرها که بدنام است نه بد است نه جرم. لازمه حیات و تکامل، تفصیل و تنوع است. افراد و اجتماعات مختلف، ناچار بر حسب شرایط مربوط و احتیاجات و مقتضیات و امکانات، هر یک طرفی را می گیرند و پیش می روند.
عیب بزرگ ما مسلمانان این است که تصور می کنیم همین که بگوییم مسلمانان جهان، دست دوستی و اتحاد به یکدیگر داده اند، و دهان خود را با این جمله پر کرده و صفحات مطبوعات را به آن سیاه نماییم، مطلب تمام است...
حسین علیه السلام خود را تسلیم اراده خدای متعال کرد و آن همه زخمهای سنگین را در بدنش تحمل کرد ولی در بوته آزمایش پیروز و موفق گردید و سر بریده اش به عنوان پرچم پیروزی جاودانه ماند.
هیچ یک از این کارها همدردی به حساب نمی آید؛ زیرا امام حسین علیه السلام در حالی مجروح شد که برای عدالت و حق می جنگید و خود او با شمشیر به سر خود نزد. همدردی این است که انسان در حین جهاد مجروح شود.
مردم در سوگواره های مربوط به حضرت امام حسین (ع)، جزئی از زندگی واقعی خود را نیز به تصویر کشیده اند. چنان که در زمان از دست دادن فرزندان و پیوندان خود در حالت های بسیار دشوار، آن حالت را به واقعه ی کربلا تشبیه کرده اند...
واقعا عشق به اهل بیت(ع) در دل مردم این منطقه ریشه دارد و این اصلا براساس مناسبات سیاسی شکل نگرفته است. امیدوارم این ریشه ها همچنان قدرتمند بماند و سیاست ناسالم نتواند مردم را از هم جدا کند.
یکبار این کار را کردم. از هفتههای بعد هروقت که به صف اول میرفتم، مرا به صف های عقبی که در معرض دید دوربین نبود راهنمایی میکردند!
برخلاف بسیاری از پیغمبران مانند لوط و صالح و یونس و غیره که دعوت و رهبری محلی و قومی داشتند، می بینیم ابراهیم(ع) پیغمبر «بی وطن» کامل و خالی از هر گونه رنگ نژادی و کشوری بوده...
اولین مبنای سید در مسئله تقریب به رسمیت شناختن دیگران است. یعنی ما وجود متکثر و متفاوت دیگران را به رسمیت بشناسیم. به رسمیت بشناسیم که کسان دیگری هم وجود دارند که مثل ما فکر نمی کنند.
آفت «امحاء و تدوین» بیشتر خاص جدال گران مذهبی متعصب شیعی و آفت «امحاء و تطهیر» بیشتر مختص جدال گران مذهبی متعصب سنی است که هر دو گروه تاریخ اسلام را به میل خود رفو می کنند.
«زمانی که زید بن علی زین العابدین(ع) بر هشام بن عبدالملک، در سال ۱۲۱ هجری قمری خروج نمود، ابوحنیفه گفت: «ضاهی خروجه خروج جده رسول الله(ص) یوم البدر؛ خروج او شبیه خروج جدش رسول خدا(ص) در روز جنگ بدر است»
یقین دارم تمام مشکلاتی که به نام اختلافات شیعه و سنی ایجاد می شود ریشه در مکر و حیله یهود دارد...
دامن زدن به اختلافات مذهبی میان مسلمانان، همواره مورد توجه جدی استکبار در جهت تفرقه افکنی، بوده است. آنها این موضوع را از راه های گوناگون نظیر فرستادن جاسوس، مبلغان تبشیری و خاورشناسی و... دنبال کرده اند
احترام به برخی همسران پیامبر که مبتلا به گناهان اجتماعی شده در نگاه شیعیانِ حرفه ای، گناهی نابخشودنی است و چنانچه کسی از آنان محترمانه یاد کند، جهنمی بوده و شیعه ی واقعی محسوب نمی شود...
اعتبار یک جامعه ی اسلامی باید براساس وحدت فکری و اشتراک در عقیده باشد نه براساس وحدت سیاسی و ملاحظه ی مرزهای کشوری. امروزه بیش از ششصد میلیون مسلمانان جهان از نظر سیاسی و کشوری یکی نیستند.
هدف على کنار هم قرار گرفتن شیعه و سنی بدون اختلاف بود که موفق هم شد. برنامه دیگرش برای کنار هم قرار دادن شیعه و سنی، افطاری بود. ماه رمضان که شد، سه چهار شب افطاری داد...شیعه و سنی کنار هم سر یک سفره.
شرط قبول عبادات، غیر از شرط صحت است. یک معنای قبول این است که اگر قبول شد، خداوند ثواب می دهد. این که می گویند: عملت مقبول نیست؛ یعنی ثواب به آن نمی دهند، نه اینکه عمل باطل باشد. باطل آن است که در آخرت به خاطر انجام ندادن عمل، استحقاق عقاب دارد. بنابراین عمل مخالفان مذهب باطل نیست.
قرآن به همان نسبت که بر توحید تأکید کرده، بر وحدت نیز تأکید نموده است. حتی در این آیه اول وحدت امت مطرح شده و بعد عبادت خدا آمده است: «ان هذه امتکم أمة واحدة وانا ربکم فاعبدون» عبادت خدای یکتا متفرع بر وحدت امت و وحدت رب می باشد.
به قضاتش فرمود: به گونه ای که پیش از این داوری می کردید، قضاوت کنید، تا اینکه باعث اجتماع و همبستگی مردم شود...
کتاب «امت اسلامی» حاصل نشست های استاد حسن رحیم پور ازغدی است که در راستای پاسخ به شبهات موجود به وحدت اسلامی از جانب مخالفین، براساس نظرات رهبر انقلاب برگزار شده است.
استاد! من به دو علت باید برگردم ایران. اول: تعهد و قراردادی که با مملکت و مردم خودم دادم. همین که بعضی پزشک ها به انگیزه هایی کشور رو ترک میکنن، بزرگ ترین دلیل من برای بازگشته. دوم: شرایط فرهنگی انگلستان چیزی نیست که با طبع من و خانواده ام جور باشه.
این مساله را با یقین میگویم که هیچ وقت نشده که ما بخواهیم در مجلس تقسیم اعتباری یا بودجه ای بکنیم و بگوییم، خب این منطقه چون سنی نشین است کمتر توجه شود و این منطقه چون شیعه نشین است بیشتر توجه شود.