کسی منکر حمایت ایران از جریان مقاومت و تلاش برای ایجاد استقلال در کشورهای عربی نیست ولی این مساله هیچ ربطی به شیعه یا سنی بودن آنها ندارد چنانچه رهبر انقلاب از بیداری اسلامی مردم در مصر و تونس نیز حمایتی بی سابقه نمودند و کودتا علیه انقلاب مردمی را نیز محکوم کردند.
این روزها که خبر حمله آمریکا و پنج کشور عربی به نیروهای موسوم به داعش منتشر می شود نوعی ذوق زدگی را در چشم های برخی داخلی ها و بیرونی ها مشاهده می کنیم! در این مجال می خواهیم از دو منظر به مساله بنگریم و ببینیم که آیا چنانچه برخی می گویند «اللهم اشغل
یکی از مسائلی که درباره برخی جریانات مسلح مسلمان باید مورد کنکاش قرار بگیرد نحوه مواجهه آمریکا با آنهاست. یک تجربه تاریخی در قبال «القاعده» و نیز «طالبان» وجود دارد که به زودی احتمالا درباره «داعش» و «النصره» نیز تکرار خواهد شد
برخی تظاهرات دینی مشترک میان وهابیت با اهل سنت وجود دارد که باید مراقب بود بی سوادان یا مغرضان به صرف دیدن آنها مخاطب شان را به وهابی بودن متهم نکنند! نباید به صرف حساسیت بر برخی مسائل مربوط به توسل –که در دیوبندیه وجود دارد- چماق وهابی بودن را بر آنان کوفت!
شیعه ای که می شنود کسی عقیده او به مهدویت را زیر سوال برده یا سنی که می شنود کسی نماز تراویح او را مشکوک دانسته، بدون قضاوت درباره ادله و اسناد قائلین، نسبت به او احساس منفی و حتی نفرت پیدا می کند.
تو را بخدا اگر نمی توانیم عمل مان را علوی کنیم بیاییم از ادعای شیعه گی دست برداریم و بفرموده علی بن موسی الرضا علیه السلام خود را محب بنامیم نه شیعه!
امروز که شیعه در ایران یک قدرت منطقه ای است اگر نگاه مثبتی به جریانات مختلف اهل سنت داشته باشد همکاری و تعامل بهتری شکل خواهد گرفت و در صورت این همکاری، کسانی که باید از منطقه جمع کنند و بروند، آمریکایی ها هستند!
صراحتا و بدون مجامله، انقلاب اسلامی ایران این روزها در بدترین شرایط منطقه ای خود قرار دارد. انقلابی که الهام بخش مظلومان و مسلمانان جهان بود با دسیسه دشمنان و کوتاهی دوستان، امروز در شرایطی است که در زبان بسیاری از مخاطبان، متهم به بی صداقتی و دو رویی شده است!
علت عدم توجه به تاکیدات روزانه رهبر معظم انقلاب در مساله وحدت را باید فقدان وجود گفتمان ناب اسلامی دانست. در کمال ناباوری شاهدیم که بازتولید تکفیر و طرد و نفی این و آن در بدنه جهان اسلام تبعاتی را که امروز شاهد آن هستیم در پی داشته و اوضاع بدتر نیز خواهد شد.
وقتی مجری فلان برنامه برای مبرا کردن خودش از اتهام تحریک اهل سنت، مدام واژه وحدت را تکرار می کند و بجای سنی از واژه وهابی استفاده می نماید تا مجال اعتراض را در مخاطب خویش از بین ببرد، آنچه در مخاطب ایجاد می شود حس سوءاستفاده از تقریب و وحدت و شاید انزجار از آن است.
امروز در دنیاى اسلام براى اینکه دستگاه هاى استکبارى به هدفهاى استکبارى خودشان برسند، براى اینکه مشکلات خودشان را پوشیده و مخفى نگه دارند، در میان مسلمانان اختلاف ایجاد میکنند؛ شیعه هراسى به وجود مى آورند، ایران هراسى به وجود مى آورند، براى اینکه رژیم غاصب صهیونیستى را محفوظ ...
این جماعت افراطی که از هر بابی برای تخریب مساله «وحدت اسلامی» که بی شک مهمترین دغدغه رهبر انقلاب در دهه اخیر بوده است استفاده می کنند، حالا دارند سعی می کنند چنین القاء نمایند که سیاست تاکید بر رشد جمعیت نوعی مقابله با رشد جمعیت اهل سنت است!