برادران اهل سنت مجبورند خانه هایی را تغییر کاربری داده و در آنها به انجام عبادات خود مشغول باشند. پس طبعا به مشکلاتی نیز با شهرداری برمی خورند ولی شایسته بوده و هست که این مشکلات فنی با تدبیر و مدارای هر دو طرف یعنی مدیریت نمازخانه ها و شهرداری و حتی با مشارکت خود شهرداری در ...
من میخواهم از آحاد مسلمین، مخصوصاً از علما، روشنفکران، مسئولان دولتها، سیاستمداران، زبدگان، نخبگان در همه ی کشورها درخواست کنم که دست خائن دشمنان امّت اسلامی را در این تفرقه ببینند و مشاهده کنند. این تفرقه طبیعی نیست، این تفرقه تحمیلی است، این تفرقه تلقینی است.
تاکید سند بر اینکه ایران باید «الهام بخش فعال و موثر در جهان اسلام» باشد و نقش «تاثیرگذار بر همگرایی اسلامی» را ایفا نماید کفایت می کند تا ما بتوانیم پلی به بحث مهم «وحدت و اهل سنت در ایران» بزنیم.
از جمله برچسب هایی که در میان برخی فرق اسلامی رد و بدل می شود، «مشرک» و «وهابی» است. این مساله مختص به درگیریهای افراطیون شیعه و سنی نیست و متاسفانه بین برادران اهل سنت نیز وجود دارد.
آفت دیگری که با عدم وجود سعه صدر و سنگین شدن فضا برای منتقدان ایجاد می شود گرایش بدنه جامعه به بیرون از کشور برای پیگیری مسائل و مطالبات خود است. خصوصا وقتی که بوقهای خارجی حواس شان در این مساله جمع باشد و خودشان در طرح این مطالبات پیشدستی کنند.
انگلیس ها در این مسئله خیلی تجربه دارند، آنها از آمریکایی ها تجربه شان بیشتر است، تجربه ی اختلاف افکنی بین تشیّع و تسنّن در آنها خیلی بیشتر است؛ خوب بلدند چه کار بکنند که دو طرف را به جان هم بیندازند.
تجربه حضور دموکراتها و برخورد عمدتا مزورانه و زیرکانه شان با مسائل جهانی نشان می دهد که آمریکایی ها از خلال «تغییر پادشاه» در عربستان سعودی به دنبال ایجاد جریانی جدید در داخل و خارج این کشور هستند. روی کار آمدن «ملک سلمان» در شرایطی رخ داد که درگیری
برخی با ساده سازی مساله دلیل آن را هزینه های هنگفت عربستان سعودی می پندارند ولی بنظر می رسد که این عامل در عین اثربخشی خود عاملی بسیار جزئی و فرعی است و در حقیقت زمینه های اجتماعی مستعدی وجود داشته که این عامل نیز در بستر آن بطور نسبی موتر افتاده است.
متاسفانه واقعیت موجود جهان اسلام آن است که منافع کشورهایی که در ارتباط تنگاتنگ با آمریکا هستند امروز با رنگ و بوی قومی و مذهبی مطرح می گردد و در تحریک بدنه جهان اسلام نیز موفق بوده است!
این مساله یک راهبرد عملی نیز برای مربیان جوامع دارد و آن این است که سعی کنند تحمل و مدارا و محبت را بیش از سایر صفات اخلاقی در متربیان خودشان ایجاد کنند چرا که این ویژگی مهمترین خصلت و فضیلت در ابعاد اجتماعی و تمدنی دین است و آثار آن پیش و بیش از دیگر فضایل قابل مشاهده است.
انتقال فرهنگی نه یک فرآیند هوایی که مسیری زمینی است که در بستر «ارتباطات اجتماعی» جوامع با یکدیگر اتفاق می افتد و از این منظر، فرهنگ و جغرافیا رابطه ای تنگاتنگ با یکدیگر دارند.
تصور ایران متکثر بعنوان مامن همه مسلمانان، ظرفیتی جهانی و منطقه ای برای کشور ما ایجاد می کند که ایران صرفا شیعی چنین ظرفیتی را ندارد.